بـیـگـنـــاهـــان ...

بـیـگـنـــاهـــان ...

«حسین پناهی» : و سکوت می‌کنی ، و فریاد زمانم را نمی‌شنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…
بـیـگـنـــاهـــان ...

بـیـگـنـــاهـــان ...

«حسین پناهی» : و سکوت می‌کنی ، و فریاد زمانم را نمی‌شنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…

پیغام خصوصی برای بابک زنجانی

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s7.picofile.com/file/8242640342/ZANJ8NY_B8BAK_1.jpg

 

 پیغام خصوصی برای بابک زنجانی

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

وبلاگ علیانی، کورش ، خبرآنلاین : وقت این رسیده که بابک زنجانی تصمیم بگیرد به چه کسی سود خواهد رساند؛ مردم یا مفسدان
ببین آقای زنجانی
شما همیشه که در این اندازه از فعالیت و درگیر این دادگاه نبوده‌ای. زمانی هم بوده که کسب و کارهای کوچک‌تر داشته‌ای. بگذار حدس بزنم که تا حدی هم از شیوه‌های کسب و کار ناسالم بی‌خبر نیستی. یکی از این کسب و کارهای ناسالم امید-فروشی است. می‌دانی که یک نفر به چیزی نیاز دارد که از راه‌های معقول و قانونی نمی‌تواند به آن چیز برسد. اول او را مطمئن می‌کنی که کارش از راه نامعقول یا غیرقانونی قابل انجام است، بعد که کاملا مطمئن شد قدم دوم را برمی‌داری و به او می‌قبولانی که تنها راه غیرمعقول فراهم آوردن خواسته‌اش تو هستی.
تمام رمال‌هایی که از بیماری لاعلاج مردم سوء استفاده می‌کنند و با فروختن وعده‌ی درمان به آنان پول خون آنان را بالا می‌کشند، تمام آن‌ها که به مردم بسته‌های شبه معنوی برای فراهم آوردن آرامشی بی‌نظیر می‌فروشند، تمام کلاش‌هایی که دور و بر اداره‌ها پرسه می‌زنند و به مشتریان ساده‌لوحشان می‌باورانند که در آن اداره آشنای ذی‌نفوذی دارند که می‌تواند با رشوه مشکلشان را حل کند، تمام موسساتی که به مردم قول کم کردن فلان کیلو وزن در یک هفته را می‌دهند، همه از همین کلک استفاده می‌کنند.
 قسمت وحشتناک کلک این است که قربانی پس از مدتی خود مدافع پر و پا قرص شارلاتانی می‌شود که به دامش گرفتار شده، چون نمی‌خواهد بعد از از دست دادن سرمایه و پولش، امیدش را هم از دست بدهد.
خریداران امید وضع رقت‌انگیزی و اغلب لاعلاجی دارند. چیزی که از پرونده‌ی شما پیدا است و ما آدم‌های بی‌خبر هم می‌بینیم این است که ممکن است قوه‌ی قضائیه صد در صد مثل ساعت کار نکند و در عالی‌ترین وضع ممکن نباشد، اما در این پرونده اولا جدی است و دوم این که زیر بار تاثیر عوامل خارجی به هیچ وجه نمی‌رود. ساده‌تر اگر بگویم، بعید است این پرونده عاقبت شادمانه‌ای برایت داشته باشد.
و طبیعتاً این میان کسانی هستند که تمام سرمایه‌ی فعلی تو را، یعنی سکوتت و نشت ندادن اطلاعاتت را با امیدت معامله می‌کنند. تو را امیدوار می‌کنند اگر به نگفتن حرف حساب و نشت ندادن اطلاعات ادامه بدهی، اگر وفاداریت را به آن سرنخ‌های فساد که تو را به اینجا رساندند ثابت کنی، خلاصت خواهند کرد.
تنها توصیه‌ی عاقلانه‌ای که برایت دارم این است که دست از این امید بی‌حاصل بردار، بپذیر بابت خطاهایی که کرده‌ای بهای جدی‌ای - شاید جانت را - خواهی پرداخت. بعد به آن‌ها که دارند تلاش می‌کنند همچنان اغفالت کنند نشان بده که این بازی برای آنان نیز هزینه خواهد داشت. نگران چه هستی؟ مدرک کافی نداشته باشی؟ علیهت به جرم افترا شکایت کنند؟
کسی که زیر هشت است از چه می‌ترسد؟


 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: بابک زنجانی، پیام خصوصی، امید-فروشی، کلاش‌ها، ساده‌لوح، خریداران امید، قوه‌ی قضائیه،

وَانچه دلت خواست نه آن می‌شود ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s7.picofile.com/file/8242587684/ALL8ME_TAB8TAB8EE_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8242583992/GUY8YE_TOU_Y8DE_TOU_1.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8242585692/MARAA_AAR8MESH_DEH_1.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8242588500/QORUB_NAJW8YE_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8242592742/HADAF_MAS3R_1.jpg

 

 

   وَانچه دلت خواست نه آن می‌شود ... 

 دوش که غم پرده ما می‌درید / خار غم اندر دل ما می‌خلید
در بَرِ استاد خرد پیشه‌ام / طرح نمودم غم و اندیشه‌ام
کاو به کف آیینه تدبیر داشت / بخت جوان و خرد پیر داشت
پیر خرد پیشه و نورانی‌ام / بُرد ز دل زنگ پریشانی‌ام
گفت که «در زندگی ‌آزاد باش! / هان! گذران است جهان شاد باش!
رو به خودت نسبت هستی مَده! / دل به چنین مستی و پَستی مده!
زانچه نداری ز چه افسرده‌ای / وَز غم وُ اندوه دل آزرده‌ای؟!
گر بـِبَرد وَر بدهد دست دوست / ور بـِــبَرد ور بنهد مُلک اوست
وَر بِکِشی یا بکُشی دیو غم / کج نشود دست قضا را قلم
آنچه خدا خواست همان می‌شود / وانچه دلت خواست نه آن می‌شود
  

 

«علامه طباطبایی»

 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

توقع دارین حرفشو بـــآور کنیم! ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s6.picofile.com/file/8238342784/B8BAKE_ZANJ8NY_5.jpg

 

http://s4.picofile.com/file/8174484500/EXTEL8S_6.jpeg

 

http://s6.picofile.com/file/8238342442/B8BAKE_ZANJ8NY_1.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8238345384/B8BAKE_ZANJ8NY_8.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8238343984/B8BAKE_ZANJ8NY_7.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8230234234/FES8DE_EQTES8DY_MOB8REZE_BAA_1.jpg

 

http://s3.picofile.com/file/8229898742/EXTEL8S_Y8DG3RYE_DARSE_1.jpg

 

 

 توقع دارین حرفشو بـــآور کنیم! ... 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 خبرگزاری تسنیم : وکیل مدافع بابک زنجانی می‌گوید موکلش پس از شنیدن حکم اعدام از وکلای خود خواسته صرف‌نظر از اینکه چنین رأیی صادره شده، همچنان کار انتقال پول و تسویه بدهی با شرکت نفت را به جدیت پیگیری کنند.
رسول کوهپایه‌زاده درباره واکنش بابک زنجانی به حکم شعبه 15 دادگاه انقلاب مبنی بر صدور حکم اعدام برای هر سه متهم پرونده اظهار کرد: با اینکه حکم صادره شده بود و زنجانی نیز مطلع شد در ارتباطی که روز گذشته (یکشنبه) با موکل داشتم زنجانی گفت شما صرف‌نظر از اینکه چنین رأیی صادر شده همچنان کار را با جدیت برای انتقال پول و تسویه بدهی پیگیری کنید.
وکیل مدافع بابک زنجانی اضافه کرد: از موکل خواستم این موضوع را شخصاً به وکلای خارجی خود نیز منتقل کند تا آنها بدون توجه به رأی صادره و عواقب آن، کار انتقال وجوه را با جدیت دنبال کنند.
کوهپایه‌زاده ادامه داد: وقتی زنجانی از مفاد رأی مطلع شد از من پرسید آیا واقعاً من مفسد فی‌الارض هستم؟ به او پاسخ دادم که از نظر من چنین نیست و دادگاه به ماده 2 قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی اشاره کرده و گفته اعمال شما به قصد ضربه زدن به نظام بوده است. موکل وقتی این را شنید خیلی متعجب و متاثر شد و گفت« یعنی من چون قصد ضربه زدن به نظام داشتم مفسد شناخته شدم؟. من که همه هدفم خدمت به نظام بوده است و به نظام کمک کردم».
وکیل مدافع بابک زنجانی در پاسخ به این سئوال که موضوع عدم پذیرش وجوه موکلش از سوی کارگزار بانک خارجی تکذیب شده است اظهار کرد: این داستان روز جمعه هفته گذشته اتفاق افتاد و مدارک آن روز شنبه هفته جاری به دست ما رسید. صبح روز گذشته (یکشنبه) برای ارائه مدارک به دادگاه رفتم اما موفق به ملاقات مسئولان دادگاه نشدم و بعدازظهر دیروز نیز سخنگوی قوه‌قضائیه نشست خبری داشت؛ به عبارت دیگر هنوز دادگاه در جریان نیست و نتوانستیم مدارک را به آنها منتقل کنیم.
وی تاکید کرد: کارگزار بانک مقصد رسماً اعلام کرده ما از گرفتن این پول فعلاً معذوریم. ایمیلش هم موجود است. تکذیبی که بعضاً صورت می‌گیرد به خاطر این است که از این قضیه مطلع نیستند. اگر بحث مسائل محرمانه نبود عین ایمیل را به رسانه‌ها منتقل می‌کردیم تا همه عیناً پاسخ بانک کارگزار را رویت کنند.
کوهپایه‌زاده ادامه داد: عدم پذیرش پول موکل از سوی کارگزار بانک خارجی، جدای از موضوع شش فقره چک است و موکل روش‌های مختلف را برای انتقال وجوه به کشور پیگیری می‌کند.
اظهارات کوهپایه‌زاده در حالی صورت می‌گیرد که بابک زنجانی 2/6 میلیارد یورو به شرکت نفت بدهکار است که البته شرکت شاکی با احتساب تأخیر در تأدیه بدهی، بدهی متهم را 3 میلیارد یورو می‌داند. همچنین متهم در مدت تعیین شده از سوی دادگاه نیز بدهی خود را پرداخت نکرد.
بنابر اعلام حجت‌الاسلام غلامحسین محسنی‌اژه‌ای، شعبه 15 دادگاه انقلاب هر سه متهم پرونده نفتی را مفسد‌فی‌الارض شناخته و به اعدام محکوم کرده است. دادگاه همچنین علاوه بر حکم اعدام، متهمان را به رد مال و جزای نقدی معادل یک چهارم مبلغ پولشویی محکوم کرده است.
حکم صادر شده در دادگاه انقلاب، قابل تجدید‌نظر خواهی در دیوان عالی کشور است.


 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: ابک زنجانی، اعدام، تسویه بدهی، مفسد فی‌الارض، فساد اقتصادی،

حق با پوله ، حق با زوره یعنی اینکه :


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

http://s6.picofile.com/file/8242272026/POLY_BESUYE_JAHAN_NAM_1.jpg

 

  حق با پوله ، حق با زوره یعنی اینکه : 

  هر خری بتونه تو رو بخره وَ هر جا به نفعش بود ازت استفاده کنه ...

 یعنی اینکه هر جا لازمش بود بشی نَردبونش ، پُلش ، سپر ِ بلاش وَ غیره ...

 یک روز به نَفعشه که هر جا که خواست حمام خون را بندازی وُ از کشته-ها پُشته-ها درست کنی ...

 اصلا براش هم مهم نیست که بدونی آلت دست ِ یک خَر-زوری شدی مثل اون ؛ تا بفهمه لنگ میزنی وُ میخوای ادا وُ اطوار درآری ، مُهره-ی بعدی رو که ممکنه نزدیکترین کس وُ کار تو باشه ، جات میکاره وُ تو رو هم شوت میکنه تو زباله-دونی ...

 یعنی اینکه با اهرمهای پول وُ زورش ، قیمتهای جهانی نفت رو در کوتاهترین فرصت تا یک پنجم برسونه وَ انبارهای نفتش رو هر چه بیشتر افزایش بده وَ از فراورده-های این نفت بیست دلاری ، صدها کالای پتروشیمی وَ امثالهم به بازارهای دنیا بفرسته وَ حداقل صدها درصد به جیب بزنه! ... 

 وَ مردم کشورهای جهان سومی ِ نفتی به جون هم بیفتن که «پس پول این همه نفت کجا میره»!؟ ما که مثلا «رو طلای سیاه خوابیدیم»! ...

 مسئولین مملکتی هم مصلحت رو در این می-بینند که صریج وُ روشن واقعیتها وَ علتهای این گرفتاریها رو «کامل وُ سالم» برای مردم افشا نکنند! ...

 ولی سَمی-ترین قدرت این پول وُ زور اینه که وارد مراکز سیاستگذاری کشوری بشه تا به بهانه-ی مشارکت در امور خیر ، عده-ای رو در جهت منافع خود بخرند ... 


 نوشته :  عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: نفوذ ثروت و قدرت، سگهای زنجیری، عروسکهای خیمه شب بازی، نفت، ارزش واقعی نفت، پول کثیف و سیاست،


بـیـسـتـــون را عـشق کـنـد وُُ شـهـــرتـش فـرهـــاد بـرد ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s7.picofile.com/file/8242140768/SH3R3NO_FARH8D_ESHQ_1.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8242141500/SH3R3NO_FARH8D_ESHQ_2.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8242141892/SH3R3NO_FARH8D_ESHQ_3.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8242142876/SH3R3NO_FARH8D_ESHQ_4.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8242142342/XAZ8NE_ZENDEGY_1.jpg

  بـیـسـتـــون را عـشق کـنـد وُُ شـهـــرتـش فـرهـــاد بـرد ...  

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 عارف حق ، مرحوم حاج مرشد چلویی می گفت: «عشق فقط عشق الهی است» ، کسانی که در تاریخ، عاشق بوده اند یا کسانی که امروز خودشان را عاشق معرفی می کنند، همه عاشق خدا هستند ولی خودشان خبر ندارند. «هر معشوقه ای که زیبا باشد، خالق او از خود او زیباتر است».
وی ادامه می دهد: «
تو خودت شیرین هستی ولی من می-خواهم تو را فرهاد کنم تا به دنبال شیرین بروی».
به فرهاد می گوید «
چرا کوه می کنی؟ اگر مردی از خودت دل بکن»!
کسی نگفت به فرهاد که کنی تا چند / هر آنکه دل کند از خویش کامران آید
 

 آدم دربدر
مرشد می گفت: آدم در دنیا دربدر است. یعنی از یک در می آید و از در دیگر بیرون می رود، مثل باغی که دو در دارد. از یک طرف در زایشگاه ها نوزادان را در جعبه های شیشه ای می گذارند و وارد اجتماع می شوند و از طرف دیگر در گورستانها، مردگان را در جعبه های چوبی می گذارند و از دنیا خارج می کنند. وی به مردگان اشاره می کند و می گوید: این بیچارگان تا آمدند فعالیتی کنند و نان در آورند، شیپور آرام باش شنیدند و خوابیدند. قوی ترین افراد مثل رستم افسانه ها و کیقبادها، از من و شما زر و زورشان بیشتر بود ولی آن مردمان غیور عاقبت همگی طعمه مار و مور شدند!
دو در دارد این باغ ای باخرد / یکی می رسد دیگری می رود
ولی نیست در آن مجال درنگ / ندارد تماشا در و غیر رنگ
قوی پنجگان مردمان غیور / شدند عاقبت طعمه مار و مور
بُدند جملگی بهر نان در تلاش / شنیدند شیپور آرام باش

 


 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: عشق الهی، شیرین و فرهاد، بیستون،

ازدواجهای پایدارتر از این ...


  بسم الله الرحمن الرحیم  

     ازدواجهای پایدارتر از این ...

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

در جامعه امروز برخلاف گذشته قبح طلاق ریخته. بسیاری از ازدواج ها خیلی زود به طلاق می انجامد به خصوص در مورد زوج هایی که خیلی عاشقانه و با شر و شور ازدواج می کنند.

http://s6.picofile.com/file/8242010792/X8STEG8RYE_SON_NATY_VA_MODERN_1.jpgمجله خانه بخت: دکتر سیامک ظریفکار روانشناس است. دکترای روانشناسی اجتماعی دارد از دانشگاه هانوفر آلمان اما فیلم کوتاه هم می سازد و در زمینه آسیب های اجتماعی عکاسی حرفه ای هم می کند. در واقع او از تمام ابزارهای موجود برای بیان مسائل اجتماعی و کمک به آسیب دیدگان اجتماعی استفاده می کند.
یکی از مباحثی که او به طور تخصصی در سفر کوتاهی که به ایران داشت درباره اش صحبت کرد، «عشق ایرانی» بود که شد بهانه ای برای گفتگو اما نکته مهم در مورد ظریفکار این است که علی رغم بیست سال زندگی در خارج از ایران، شناخت عمیق او از جامعه ایران و مسائل و مشکلات آن (به خصوص مسائل جوانان) است...  
در جامعه امروز برخلاف گذشته قبح طلاق ریخته. بسیاری از ازدواج ها خیلی زود به طلاق می انجامد به خصوص در مورد زوج هایی که خیلی عاشقانه و با شر و شور ازدواج می کنند. آیا آنها هیجانات جنسی را با عشق اشتباه می کنند و به طور کلی این پدیده را چگونه می توان تحلیل کرد.

- بحران جنسی در هر فرد ریشه در دوران بلوغ او دارد و به خصوص در دوران آگاه سازی او بر وظایفی که پدر و مادر خانواده در این زمینه دارند و مراحل رشد متفاوتی که کودک پشت سر می گذارد. به نظرم مشکل اصلی در جامعه ما بحران بلوغ است چون هر نوجوان با تغییرات عمده فیزیولوژیکی
http://s6.picofile.com/file/8242011642/EZDEW8J_N8P8YD8RYE_2.jpegروبروست و هم با تغییرات روانی عمده. او باید از دوران کودکی خارج شود و به مرحله جدیدی در زندگی اش که مرحله حرکت و استقلال است برسد. به همین دلیل هیچ کدام از رفتارهایش تابع قوانین مشخصی نیست. سوال اول که مطرح می شود این است که در جامعه ما چه امکاناتی وجود دارد که نوجوانان ما بتوانند زیر نظر متخصصان مشاوره و روانشناس آموزش های سالم جنسی ببینند و مجبور نباشند این آموزش ها را از فضاهای مجازی یا دور از خانواده یا مدرسه آن هم به صورت پنهانی دریافت کنند. متاسفانه این امکان وجود ندارد. معمولا خودشان یک نفر را به عنوان عشق و شریک انتخاب می کنند و اغلب هم انتخاب های شان نادرست است. - نادرست و درست را الان نمی توان تعیین کرد چون در مرحله بلوغ امکان انتخاب درست نیست چون بدن و روان نوجوان دستخوش تحولات دائمی است ولی رفتار و راهنمایی درست در این دوران قطعا زمینه ساز انتخاب درست در آینده است.
http://s6.picofile.com/file/8242011184/EZDEW8J_N8P8YD8RYE_4.jpegمسئله دوم خانواده است. این که خانواده نوجوان جمع محور باشد یا فردمحور خیلی مهم است. خانواده ای که فردمحور باشد، در راستای فردمحوری اهرم های استقلال شخصیتی و عاطفی و گاه حتی جنسیتی را در اختیار فرزندش قرار می دهد. به عنوان نمونه وقتی فرزندش وارد مرحله بلوغ می شود و نیاز به معاشرت با جنس مخالف دارد، این اجازه را می دهند که تحت نظارت، یک معاشرت سالم صورت گیرد. بخش اساسی تر قضیه حتی در خانواده فردمحور که بسیار کم هستند – این است که نوجوان چقدر می تواند در فضایی آرام و بدون ترس به کنجکاوی های چه جنسی و چه غیرجنسی شان پاسخ بدهد. این در کشور ما نیست. ما اینجا پدیده ای به نام «پلیسوفووبی» داریم که هم شامل ترس از پلیس بیرونی است و هم ترس از پلیس درونی که مامور سانسور دائمی است.
واقعا اینطور نیست. الان شمار ارتباطات و میهمانی های به اصطلاح زیرزمینی و ... زیاد شده که دیگر نمی توان گفت ترسی از نیروی انتظامی یا قضاوت مردم وجود دارد.
- این دلیل بر این نیست که ترس وجود ندارد. همین قاچاق بودن این کارها دلیل ترس است. این یک استعاره است چون در خانواده هم این نگاه پلیسی
http://s6.picofile.com/file/8242012134/ESHQY_RAW8BETE_2.jpgهست. ما به صورت ناخودآگاه این ترس را داریم. ضمن این که تبعیض جنسیتی هم هست. روابط اجتماعی یک پسر خیلی پذیرفته تر از روابط اجتماعی یک دختر است. حالا اگر از همه این مسائل بسیار مهم مرحله بلوغ هم گذشتیم و فاکتور گرفتیم، می رسیم به پروسه تشکیل خانواده. در این مرحله هیجانات ناشناخته با عشق اشتباه گرفته می شود...
- این همه هیجانات کنترل نشده از کجا می آید؟ از همین مرحله بلوغی است که درست از آن نگذشته ایم و ناقص طی شده چون نوجوان ما یاد نمی گیرد در مورد ویژگی های فیزولوژی بدنش چیزهایی را بداند و با بدنش راحت باشد، در نتیجه جوان ها دائما با این پدیده درگیرند و این درگیری در وجود آنها تولید اضطراب می کند. چه بخواهیم و چه نخواهیم، دستگاه شناختی جوانان دائما با این اضطراب تحت فشار است. هیجانات جنسی از کجا می آیند؟ از آنجا که ما نمی توانیم به نیازهای عادی و سالم بدن مان پاسخ بدهیم. وقتی از اهرم های طبیعی تخلیه این انرژی بی بهره ایم باید با تجمع آنها در وجودمان مواجه بشویم. امکاناتی مثل ورزش که عموما بسیاری از نوجوانان ما امکاناتش را ندارند و بسیاری هم اهلش نیستند. خب این انرژی ها کجا تجمع می کند، در بخش جنسی، چرا؟ چون بیشترین تابو و حساسیت هم در این بخش است. همین که «جنس دیگر» برای دختران و پسران ما یک معماست.
آیا اینها تا دوران جوانی ادامه پیدا می کند؟
- بله، ضمن این که بسیاری از جوانان ما موقعی وارد بحث ازدواج می شوند که قصد می کنند از خانه جدا شوند و یکی از دلایل اصلی ازدواج برای خیلی از جوان ها اجازه پیدا کردن برای زندگی مستقل است و این که آزاد باشند در صورتی که اینها همه اش توهم است. اینها وارد پروسه ازدواج می شوند. در شش ماهه
http://s6.picofile.com/file/8242012618/EZDEW8J_N8P8YD8RYE_1.jpegاول یکسری قواعد را رعایت می کنند و در نهایت پس از فرو نشستن آن هیجانات اولیه، بخش های پنهان و ناخودآگاه سر باز می کند. ضمن این که بعد از ازدواج دیگر خیلی از «بایدها» که قبل از ازدواج بود، دیگر نیست. به محض رد شدن از پل ازدواج دیگر طرفین ضروری نمی بینند خیلی از مسائلی را که قبل از ازدواج رعایت می کردند، رعایت کنند و این خودش باعث ناسازگاری و ایجاد اختلاف می شود.
در جامعه ما از کودک تا بزرگسال میزان توانایی های بالقوه تا توانایی های بالفعل بسیار زیاد است و ما می دانیم طبق قانون دستگاه روانی وقتی این فاصله بسیار زیاد می شود، میزان خشونت بالا می رود. یعنی وقتی
http://s6.picofile.com/file/8220142476/TALL8Q_3.jpgما توانایی مان را نتوانیم به ظهور برسانیم، دچار خشم می شویم و این خشم ها به خشونت آشکار و خشونت پنهان تبدیل می شود. پس می توان نتیجه گرفت آنچه که یک جوان فکر می کند «عشق» است و او را وادار به عکس العمل های افراطی مثل فرار از خانه یا حتی خودکشی می کند و بعد از ازدواج و شش ماه زندگی مشترک، همه این باورها فرو می ریزد؛ هر چه هست، «عشق» نیست؟
- به نظر من صرف نظر از این که واژه «عشق» به خودی خود تعریف پذیر نیست اما اگر به خواهیم برایش چهارچوبی قائل شویم، می توان از آن به عنوان نوعی مسئولیت پذیری یاد کرد.
وقتی به کسی می گوییم عاشق تو هستیم این یعنی مسئولیتش را در قبال تو می پذیریم و برعکس. این بخش در جامعه ما به هزار دلیل وجود ندارد.
 
چرا؟
 
-
چون ما ابتدایی ترین اصول مسئولیت پذیری را نیاموخته ایم. نمونه بارزش مسئولیت پذیری شهروندی و البته ابزارهایش هم نیست. اگر همین امروز در یکی از خیابان های ما اتفاقی برای یک شهروند دیگر رخ بدهد کدام یک از ما حاضر است به عنوان یک شهروند دخالت کند؟ با موبایل شروع به فیلم گرفتن می کنیم...
http://s6.picofile.com/file/8242013118/EZDEW8J_N8P8YD8RYE_3.jpeg- متاسفانه، این هم نشانه همان مسئولیت پذیر نبودن است. این مسئولیت نه زنانه است و نه مردانه. این بحث هیچ وقت در ما رشد پیدا نکرده چون الگوها و ابزارهایش را هیچ وقت نداشته ایم. من زمانی می توانم عشق مسئولیت پذیر را در زندگی ام پیاده کنم که حداقل نمونه آن را در پدر و مادر خودم دیده باشم. یعنی اگر ما قرار است شاهد بازی های عاشقانه نسبتا مسئولانه تری باشیم، باید صحبت از نسل های آینده بکنیم. آن هم به شرط این که این الگوها را امروز برایشان بسازیم.
ولی ازدواج در نسل های قبلی پایدارتر بود؟
- بله بود، به دلیل محدودیت هایی که وجود داشت. و به خاطر بحران هویتی کمتر. امروزه ما به سبب بحران های اقتصادی در سراسر جهان بحران هویت داریم و این بحران هویت را نسل پدران و مادران ما ندانستند. نداشتن ثبات شغلی باعث شده آدم ها حتی همکاری نداشته باشند که شش ماه با او کار کنند. خود افراد یک روز یک جا هستند، روز دیگر جای دیگر. همه چیز دائما در حال تغییر است. یعنی میزان انعطاف پذیری آدم ها برخلاف توانایی دستگاه روانی شان روز به روز باید بیشتر بشود. یعنی مدام شرایطی را تحمل می کنی که دوستش نداری و از حد توانت خارج است اما مجبوری آن را بپذیری و این باعث می شود
http://s4.picofile.com/file/8163706976/EZDEV8J_MOSHKEL8T_2.jpegآدم ها به هم بریزند و نسل جوان روز به روز بحران های عمیق تری را تجربه کند.
اما این بحران اقتصادی و عدم ثباتی که می فرمایید در کشورهای دیگر هم هست.
- اما توجه کنیم که از طریق اینترنت و شبکه های اجتماعی بچه های ما یک هویت کاذب اینترنتی هم پیدا کرده اند که از طریق همنشینی با افرادی در سراسر دنیا که نوعی هویت جمعی به هم ریخته دارند، به آنها هم سرایت می کند. نسل پدران و مادران ما این وضعیت را نداشتند. پدر یک خانواده نسل اندر نسل شغلی را داشت که هویت اجتماعی اش را تعریف می کرد اما امروز اینطور نیست... امروز البته بسیاری از جوانانی که به سن ازدواج رسیده اند یا در خانواده های با فرزندان کم زندگی کرده اند یا تک فرزند هستند؛ چقدر از این بحران هایی که در ازدواج ها داریم معلول این شرایط است؟
-
بخش قابل توجهی از این طلاق ها معلول خودخواهی های به وجود آمده ناشی از همین ماجراست. در نسل
پدران و مادران ما هر خانواده چندین فرزند داشت. امکانات به تعداد نفرات تقسیم می شد. ضمن این که محدودیت ها و سنت ها باعث نوعی ثبات (اگر نه خیلی عمیق) می شد. باورهای اجتماعی هم آن زمان تفاوت داشت. امروز زنان ما پا به پای مردان کار می کنند اما درگیر بسیاری از تابوهای سنتی هستند.
زنان ما در این دوره از نظر هیجانات جنسی دچار بحران های بیشتری هستند چون پشتوانه تاریخی که باعث شده مردها در طول فرآیند تکامل و تقسیم کار و بر اساس ساختار روانی شان بین احساس و سکس بتوانند فاصله برقرار کنند. یعنی به جرات می توان گفت که شما در مردان به کرات می بینید مردی که هم در زمان عاشقی می تواند رابطه جنسی داشته باشد و هم در زمان تنفر هم با همسر رسمی اش و هم از طریق ارتباطات فرازناشویی بدون هیچ مشکلی
ولی در زن های ما چون پیچدگی فرآیند تکامل جنسی در زنان، اینطور نیست و زن ها حتما باید عاشق کسی که با او رابطه برقرار می کنند باشند و این باعث آسیب روانی بیشتری برای آنها می شود.
http://s3.picofile.com/file/8220141134/TALL8Q_2.jpgبا همه این صحبت هایی که کردیم و همه مقدماتی که باید باشد، اصلی-ترین ترین مسئله، مسئله انتخاب است اما متاسفانه شاهدیم که انتخاب ها اکثرا درست نیست. الان خیلی از جوان ها بسیاری از دلایل عمده ای را که با وجود آن امکان زندگی مشترک پر دوام از بین می رود، می بینند اما باز هم از کنار آن می گذرند و وارد زندگی می شوند. شاید فکر می کنند مشکلی نیست، اگر نشد طلاق می گیریم! یا این که در طول زندگی طرف را عوض می کنیم؟! به نظر شما برای یک انتخاب خوب باید به چه فاکتورهایی توجه کرد؟
- به چند فاکتور، من همیشه به کسانی که تازه آشنا شده اند و قصد ازدواج دارند، می گویم حداقل شش ماه به صورت انفرادی یا در پروسه شناخت خودشان امکانی را فراهم کنند تا همه آنچه برایشان مهم است و به خصوص باورهایی که از تشکیل زندگی خانوادگی تا امروز داشته اند را به بوته آزمایش بگذارند.
مگر تنهایی می شود آن کار را کرد؟
- بله.
در کلاس هایی که مربوط می شود به تجزیه و تحلیل خودشان بپردازند و مسلما بعد از این دوره شناختی که از خودشان، ایده آل هایشان و طرف مقابل پیدا می کنند، متفاوت است.
http://s5.picofile.com/file/8163707492/EZDEV8J_MOSHKEL8T_1.jpegیعنی هر کس می خواهد ازدواج کند باید برای انتخاب بهتر در این کلاس ها شرکت کند؟!
- این یک توصیه است. فقط باید یک فضاهایی برای خودشناسی جوان ها قرار بدهیم.
متاسفانه ما هیچ امکانی برای خودشناسی جوان هایمان فراهم نمی کنیم. چون بسیار مهم است که هر کس قبل از این که طرف مقابل را بشناسد اول خودش و نیازهایش را بشناسد و بعد طرف را محک بزند.  هر کس باید همه آن چه در طول زندگی از اطرافش گرفته مثل تصوراتش از مسئولیت پذیری، زیبایی طرف مقابل و به ویژه انتظارات جنسی را بسنجد و به خودش جواب بدهد یا به مشاور بگوید و بعد از شناخت اینها در خودش اینها را در طرف مقابل محک بزند. در جامعه ای مثل ایران، این خودشناسی ضرورت بیشتری دارد.
دومین فاکتور مهم شناخت امنیت شغلی و اقتصادی است. هر قدر این بحث ضعیف تر باشد، تمایل به پایه ریزی یک ازدواج درست کمتر است. چرا ما امروز با پدیده ای به نام ازدواج سپید مواجه ایم چون اکثر اینها جوان هایی هستند که به سبب عدم ثبات اقتصادی، پول کافی برای اداره یک زندگی ندارند.
منظور من از این سوال ویژگی های دو نفری بود که با هم برخورد می کنند. چه نشانه هایی می تواند ما را به سمت شناخت بیشتر هدایت کند یا چه نشانه هایی را می توان به عنوان علامت هشدار به عنوان زنگ خطر در طرف مقابل جستجو کرد و در صورت مشاهده آن دقت بیشتری کرد و زمان بیشتری برای معاشرت اختصاص داد؟
- نخستین اصل برقراری یک دیالوگ خوب است. این که بتوانی با طرف مقابل خوب حرف بزنی و خوب هم شنونده حرف هایش باشی. یافته های عصب
http://s3.picofile.com/file/8220161384/E_ETY8D_1.jpgشناسی می گویند فراگیری زنان از طریق گوش دادن و توانایی شان در انتقال مفاهیم از طریق حرف زدن بسیار بیشتر و با دقت تر از مردان است. مردان بیشتر از طریق چشم ارتباط برقرار می کنند و تصاویر در ذهن شان می ماند. در جامعه ما دختران و پسران وقتی وارد یک دیالوگ می شوند و می بینند به نتیجه نمی رسند با خودشان فکر می کنند، خب وقتی صمیمی تر شدیم و یا ازدواج کردیم، طرف مقابل را طبق نظر خودم تغییر می دهم اما در بهترین حالت، طرف مقابل حتی ده درصد تغییر نمی کند. در مواقعی می بینیم که دو نفری که خیلی هم عاشق هم هستند از یک حالت خاص در پیش و پس از ازدواج دو تعبیر مختلف دارند. مثلا توجه غیرعادی و کنجکاوی مرد نسبت به رفتارهای زن پیش از ازدواج حمل بر عاشق بودن یا غیرتی می شود اما بعد از ازدواج می شود «محدودیت» و آزار؟ آیا نشانه هایی وجود دارد که با وجود آنها باید احتیاط بیشتری به خرج داد؟ http://s3.picofile.com/file/8220160650/E_ETY8D_3.jpg- یکی از مسائل مهم این است که وقتی احساسات عاشقانه قلیان کرد باید کمی به آن زمان داد تا ته نشین بشود و بعد ببینیم آیا می شود با این حس ازدواج کرد. هر چند که آنچه ما به آن سوگواری عشق می گوییم به دختران بیشتر ضربه می زند که البته ضربه کوچکتری است به نسبت طلاقی که در اثر انتخاب اشتباه پیش می آید. یکی از آیتم هایی که زنگ خطر است این است که وقتی می بینیم طرف با من تفاوت های بسیاری دارد، به این تغییرات توجه کنم و فکر نکنم قرار است من مشاور و روانشناس او باشم و این یک زنگ خطر جدی است. باید صبر کرد و یا نهایتا ارتباط را قطع کرد چون اصل بر این است که انسان ها را نمی شود تغییر داد.
اما آیا آن اخلاق هایی که با اخلاق من تفاوت دارد لزوما بد است؟
- نه، ولی می تواند باعث اختلافات زودرس بشود. ضمن این که نشانه های دیگری هم هست. ما امروز در
http://s5.picofile.com/file/8129752300/E_ET38D_JANGE_NARM_1.jpgجامعه ای زندگی می کنیم که پر از انواع تضادهاست، جامعه ای که بین فردگرایی و ورود به سنت پل می زند. جامعه ای که خیلی از افراد برگشت به سنت را راه حل می بینند ولی این در جامعه همراه با تضاد است یعنی جامعه ما در این مرحله گذار بسیاری تضادها را در خودش تجربه می کند. در چنین جوامعی با نوعی اختلال مواجه ایم به نام «شخصت مرزی». خیلی جالب است این افراد را می توان شناخت و این که ببینیم آیا طرف ما فردی دارای این نوع اختلال روانی است یا نه.
اولین مشخصه چنین افرادی تزلزل احساسی است، یعنی یک لحظه با دوستت کاملا خوبی، یک ساعت دیگر اخلاقت کاملا فرق می کند. آیتم بعدی این است که فرد همه چیز را سیاه و سفید می بیند، یعنی هر چیزی در نظر او یا خوب خوب است یا بد بد. مشخصه دیگر این نوع افراد نحوه خرج کردن آنهاست که یا بی رویه خرج می کنند یا به شدت خسیس هستند. این را به راحتی می توان دید. مشخصه دیگر این افراد نوع رانندگی است. این افراد در هنگام رانندگی مدام خط عوض می کنند، به دیگران بد و بیراه می گویند... آیتم دیگر هیجانات جنسی است.
یعنی در حد دست دادن یا در زمان عقد در نوازش طرف با مواردی برخورد می کنی که برگرفته از فیلم های پورنوست. هر فرد باید از خودش و
نیازهایش شناخت داشته باشد. وقتی این دو تا با هم درخواست ها و سطح شناخت جنسی شان تفاوت داشته باشد، یک طرف، طرف دیگر را وادار به پذیرش یکسری مسائل در این زمینه می کند که این فاجعه است.
و البته خیلی از طلاق ها به سبب همین عدم شناخت درست از نیازهای جنسی خود و طرف مقابل است.
-
دیدن فیلم های پورنو که متاسفانه امروز بسیار زیاد است و وجود نداشتن آموزش های درست در این زمینه علت اصلی است. حتی نمونه هایی هست که یکی از طرفین دچار سردمزاجی است و طرف مقابل حتی برای درمان او صبر نمی کند و حاضر نیست وقت بگذارد و بلافاصله طلاق می گیرند و اینها آمار بسیاری را در طلاق ها تشکیل می دهند.
یا اگر خانم ها به همسرشان مشکل جنسی او را گوشزد کنند طبق تابوهای اجتماعی انگ های دیگری به او می چسبد. یا اگر آقا مشکل داشته باشد، خانم اول شک می کند که او حتما رابطه فرا زناشویی دیگری دارد، به جای آنکه به سکس تراپی مراجعه کنند و درمان بشوند.
http://s3.picofile.com/file/8220162100/E_ETY8D_TAL8Q_1.gifمشخصه بعدی که باید به آن توجه کرد ترس و اضطراب از ترک شدن است و این که وابسته بودن در کوچکترین کارهاست. مسئله دیگری که باید به آن دقت کرد خودزنی ها و اقدام به خودکشی است که ممکن است طرف مقابل آن را حمل بر عشق کند ولی در واقع اینها نشانه بیماری حاد است چرا که زمینه بیشتر این نوع رفتارها عذاب وجدانی است که خودآگاه یا ناخودآگاه نسبت به پدر و مادر یا نامزد در فرد ایجاد می شود، به خصوص در مواردی که نمی توانی احساساتت را بیان کنی.
خودکشی های نمایشی یا اقدام به خودکشی های سبک نمایشی، در واقع به این معناست که از تو متنفرم اما ترکم نکن یا ترکت می کنم قبل از آن که تو ترکم کنی. وجود یکی از این نشانه ها در فرد مقابل باید ما را وادار به مکث و فکر بیشتر و احتیاط کند.
عشق، مسئولیت پذیری یا هر اسمی که روی آن می گذاریم در هر جای دنیا ویژگی های خودش را دارد. آیا می توان ویژگی های مشخصی برای عشق ایرانی تعریف کرد؟
- ببینید زبان عشق یعنی علاقه و مهر یک زبان بین المللی است اما نحوه بروز و ابراز آن در جوامع مختلف فرق می کند.
عشق ایرانی، عشقی است که
http://s6.picofile.com/file/8220160292/E_ETY8D_2.JPGمسئولیت پذیری در آن کم است. در عشق ایرانی سندرم شترمرغ را شاهدیم که در سایر کشورهای دنیا من ندیده ام.
درباره این سندرم بیشتر توضیح می دهید؟
- این که به اقتضای منفعت ما مدرن می شویم یا سنتی و این را ما در زنان نسل جدید به صراحت می بینیم. وقتی صحبت از ازدواج است، مهریه وارد ماجرا می شود و توقع از مرد برای گرداندن کل زندگی و در واقع خواسته های یک زن سنتی اما وقتی قرار است با دوستانش به کافی شاپ برود، تنهایی به مسافرت برود و ... یک زن مدرن است؟! من ارزش گذاری نمی کنم ولی اینها وجود دارد.
آیا مردان ایرانی دچار این سندرم شترمرغ نیستند؟
- چرا ولی درجه اش بسیار کمتر از زنان است. در مرد ایرانی فقط یک نکته تاریخی هست که جدید هم نیست، آن هم علاقه به داشتن حریم امن خانه و شیطنت های گهگاهی است.
آیا کارا نبودن قوانین در این زمینه موثر نیست؟
- آسیب پذیر بودن زنان در برابر قوانین و سیستم اجتماعی این ضرورت را متاسفانه ایجاد کرده اما در
مردان این ضرورت کمتر است چون قوانین ما بیشتر مردانه است. عشق ایرانی هیجانی است و این که مسئولیت ناپذیر است یعنی هنوز به مرحله بلوغ نرسیده چون فرد فرد ما مسئولیت پذیری اجتماعی نداریم.
و این خیلی مهم است و بارزترین ویژگی عشق ایرانی این عدم مسئولیت پذیری است و یک مشخصه دیگر این که عشق ایرانی هنوز یاد نگرفته که به این برسد که عشق هم یک قرارداد است در چارچوب خانواده که بخش هایی از آن می تواند از قبل تعریف شده باشد و اینها شامل اصولی است که وجود دارد. آنجا که قرار است یک خانواده تشکیل شود، آن خانواده هم یک نهاد است که مثل هر نهاد دیگری پایه هایش باید بر اصول واقعی و مشخص بنا بشود.
انتقام یک پدیده جهانی در عشق است اما ظاهرا شکل آن در جامعه ما فرق کرده؟
- بله، حرف بسیار درستی است. به دلیل محدودیت های تاریخی که در مورد زنان ما اتفاق افتاده، خشم پنهان امروز در زنان جامعه ما بسیار قوی تر از مردان عمل می کند. این مسئله جدی است که باید آسیب شناسی بشود. حتی جنایاتی که توسط زنان اتفاق می افتد، شکل وحشیانه تری دارد.

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: ازدواجهای سنتی، ازدواجهای امروزی، عشق ایرانی، بحران جنسی، خانواده، ناسازگاری زوجین، مسئولیت پذیری،


[ یکشنبه 16 اسفند 1394 ] [ 01:32 ق.ظ ] [ عـبـــد عـا صـی ] [ نظرات 0 ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.

نوکیسگی، بحران جدیدی در ایران ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

 نوکیسگی، بحران جدیدی در ایران ...

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 

یک زمانی که اتفاقا خیلی هم دور نیست، صفحه‌ای در شبکه‌های اجتماعی باز شد به اسم بچه پولدارها. همان‌هایی که می‌آمدند از ساعت و سوییچ و موبایل‌شان عکس می‌انداختند و می‌گذاشتند که دیگران میزان پولداری و ثروتمند بودن‌شان را بفهمند.

 روزنامه شهروند: یک زمانی که اتفاقا خیلی هم دور نیست، صفحه‌ای در شبکه‌های اجتماعی باز شد به اسم بچه پولدارها. همان‌هایی که می‌آمدند از ساعت و سوییچ و موبایل‌شان عکس می‌انداختند و می‌گذاشتند که دیگران میزان پولداری و ثروتمند بودن‌شان را بفهمند.
http://s6.picofile.com/file/8241850892/NOK3SEGY_1.jpg آدم‌هایی که به خودروهای آخرین مدل‌شان می‌بالیدند

 و اعتقاد داشتند هر آنچه از ثروت خدا نصیب‌شان کرده را باید در چشم همه مردم کنند. از همان جا بود که داد عده‌ای درآمد که نوکیسگی بحران تازه‌ای است که مردم ایران به آن دچار شدند.
 نوکیسگی به‌همراه خودنمایی و شخصیت‌نمایی که خیلی‌ها به‌دنبال آن هستند و سعی‌می‌کنند با تفاخر این مسأله را به دیگران بروزدهند. تفاخری که بذر کینه و نفرت را تولیدمی‌کند و فاصله طبقاتی را تبدیل به پدیده‌ای می‌کند که می‌تواند زیست اخلاقی را زیر سوال ببرد.
 بیراه نیست با وضعیتی که امروز می‌بینیم نوکیسگی را نوعی بیماری بدانیم. بیماری که نه‌تنها به خود بلکه به دیگران هم آسیب وارد می‌کند. اما این بیماری واگیردار بین زنان بیشتر شایع است یا مردان؟ درواقع کدام طیف علاقه بیشتری به خودنمایی دارند؟ زهرا کلهر، روان‌شناس در این‌باره می‌گوید: عموم مردم فکرمی‌کنند که زنان علاقه بیشتری به چشم و هم‌چشمی دارند و دوست‌دارند بیشتر خودنمایی کنند. اما آنچه ما امروز می‌بینیم تنها مختص به زنان نیست.
 مردان هم پابه‌پای زنان علاقه‌دارند که شخصیت ویژه‌ای از خود نشان‌دهند. درواقع می‌توان گفت که نوکیسگی و علاقه به خودنمایی در جوانان بیشتر بروز پیدا کرده اما در دختر و پسر به‌صورت مساوی شایع‌شده‌است.
 خانواده‌های بسیاری با این موضوع درگیرشده‌اند و باید به فکر راه‌حل بود. زهرا کلهر در مورد راه‌حل این پدیده در خانواده‌ها هم می‌گوید:   نوکیسگی امروز در جامعه بحران پیچیده‌ای شده است، چراکه در خیلی از خانواده‌ها می‌بینیم که همه درگیر آن هستند و کسی نمی‌تواند دیگری را از این کار بازدارد.
مادر خانواده به‌خصوص مادران جوان این نسل، خود درگیر خودنمایی هستند. پدران سعی ‌می‌کنند با بزرگنمایی درباره آنچه دارند برای خود اسم‌و‌رسمی به‌هم بزنند. طبیعی است که فرزندان هم در چنین خانواده‌هایی با این موضوع عجین‌می‌شوند.
به همین دلیل در مورد خانواده‌هایی که همه آنها دچار چنین موضوعی هستند، بهترین کار فرهنگ‌سازی از طرف جامعه‌ای است که خود باعث بروز چنین مشکلی شده است. اما باید توجه داشت که فرهنگ‌سازی حالت شعارگونه نداشته باشد. اگر ما مدام از قناعت حرف‌بزنیم بدون‌شک حتی یک خانواده را هم نمی‌توانیم از خودنمایی و نوکیسگی دورکنیم. بهترین روش در این مورد تبلیغ غیرمستقیم است.
مثلا این‌که در این یکی، دو‌سال اخیر فرهنگ کارهای خیرخواهانه که هنرمندان هم با آن همراه شده‌اند، شدت بیشتری گرفته‌است. یکی از مزیت کارهای خیرخواهانه و فعالیت در «ان‌جی‌او» این است که افراد از نزدیک با مشکلات دیگران آشنا‌می‌شوند و ناخواسته وارد معنویتی می‌شوند که می‌تواند خیلی از زرق‌وبرق‌ها را از چشم بیندازد.
http://s7.picofile.com/file/8241852950/NOK3SEGY_2.jpg من مراجعه‌کنندگان زیادی داشتم که برایشان داشتن فلان کیف مارک یا خرید از یک برند مخصوص دغدغه بوده اما وقتی با یکی از «ان‌جی‌او»‌های مربوط‌به زنان سرپرست خانوار آشنا شده، این مسائل برایش بی‌اهمیت شده و فهمیده زندگی آنقدرها هم چیز پیچیده‌ای نیست و موضوعات پراهمیت دیگری هم وجود دارد.
این در مورد بچه‌ها هم به‌شدت صادق است. اگر از بچگی به فرزندمان یادبدهیم که با هر قشری دوستی کند و صرفا دوستانش را از بین بچه‌های پولدار انتخاب نکند، موضوعاتی مثل خودرو آخرین مدل و ساعت مارک از ذهنش می‌رود.
درحال‌حاضر هم افرادی که همه نوع‌ دوستی، از فرزند یک آبدارچی گرفته تا فرزند یک کارخانه‌دار را در لیست دوستی دارند، کمتر دچار نوکیسگی و تمایل به خودنمایی می‌شوند. پس تربیت فرزندان و قراردادن آنها در محیط‌های مختلف، از محیط‌های پایین تا محیط‌های بالا باید در برنامه تربیتی قرار گیرد تا فرزندان مسیر نوکیسگی را پیش نگیرند.
خرج‌کردن بدون آینده‌نگری
 محمد متوسلی، جامعه‌شناس معتقد است نوکیسه‌ها کسانی هستند که تا حدودی از رفاه مالی برخوردارند اما بیشتر از سطح اقتصادی خود خرج‌می‌کنند. درواقع افرادی که از سالیان پیشین و با یک پیشینه مشخص در رده افراد مرفه قرار می‌گیرند به اندازه نوکیسه‌ها تمایل به خرج‌کردن و نشان‌دادن آنچه از آن به‌عنوان کالای لوکس نام برده می‌شود، ندارند، درحالی‌که نوکیسه‌ها و تازه‌به‌دوران‌رسیده‌ها همان‌هایی هستند که حساب‌شان را بدون هیچ پشتوانه‌ای نسبت‌به آینده، خالی‌می‌کنند تا بتوانند بهترین خودرو را داشته باشند. آنچه بیش از هر چیزی نوکیسه‌ها را متمایزمی‌کند، عدم‌آینده‌نگری این افراد است.
نفرت‌ها روزبه‌روز بیشتر می‌شود
 بحران جامعه امروز ایران، بیشتر از این‌که فاصله طبقاتی زیاد باشد، همین خودنمایی‌هایی است که روزبه‌روز بیشتر می‌شود. درواقع فاصله طبقاتی در همه جوامع وجود دارد. قرار نیست منکر این موضوع شویم و بگوییم ایران از این عیب مبراست.
اما فاصله طبقاتی که علنی نشان‌داده‌می‌شود می‌تواند باعث به‌وجودآمدن نفرت شود. نفرت و کینه‌ای که فقیرها از پولدارها دارند و حتی برعکس. هنوز یک‌سال از ماجرای تصادف پورشه زرد و مرگ دوجوان نمی‌گذرد. همه شما خوب به یاد دارید که الفاظ رکیک و کینه و نفرت دیگران چطور بر سر این دو جوان آوارشد. جرم آنها فقط ثروتمندبودن و داشتن پورشه زرد بود.
http://s6.picofile.com/file/8241853500/NOK3SEGY_3.jpg نوکیسگی درنهایت و با سرعتی که امروز در جامعه ما پیش می‌رود، فقط باعث خوشحالی عده‌ای از زمین‌خوردن آدم‌های پولدار می‌شود و در آن طرف قضیه باعث فاصله‌گرفتن عده‌ای دیگر از آدم‌های شریفی می‌شود که از مال و منال دنیا بی‌بهره هستند.
عوض‌شدن ارزش‌ها نوکیسگی را گسترش داده است
ارزش‌ها طی این سال‌ها عوض شده است. یک زمانی برعکس امروز داشتن خودرو مدل بالا و خانه لوکس عیب‌وعار بود و مردم به زندگی ساده اعتقاد بیشتری داشتند. بعد از انقلاب آنها تحت‌تأثیر خاندان پهلوی و زندگی اشرافی بودند و می‌خواستند از این فضا فاصله بگیرند. اما در این سال‌ها اتفاقات زیادی رخ داد که مردم را دوباره به داشتن زندگی اشرفی سوق داد.
 ناصر فکوهی، انسان‌شناس معتقد است، نوکیسگی درحال آسیب‌زدن ارزش‌های دینی و اخلاقی کشور است و اگر با همین روند ادامه یابد، آینده سختی در انتظار نسل آتی خواهد بود. او می‌گوید: «از این‌ نظر، فکر می‌کنم دخالت دولت با ابزارهای سختگیرانه مالیاتی و نظارتی و همچنین دخالت نیروهای انتظامی و قضائی، برای برخورد با خاطیان، باندهای فساد و شبکه‌های خلافکاری، امری به‌شدت ضروری است.
همچنین باید با بالابردن ارزش طبقه متوسط و موقعیت‌های سادگی، ساده‌زیستی و رفاه عمومی در جامعه، ارزش‌های ثروت و به‌‌ویژه خودنمایی از راه آن را از بین برد و به مردم و به خود نشان داد این‌گونه روش‌ها در میان‌مدت و بلندمدت بسیار خطرناک هستند و جامعه را به باد خواهند داد.
 چرا هرگز به فکر راه‌حل نبوده‌ایم؟
 اما چرا در مورد این پدیده تا به حال یک راهکار مناسب ارایه‌نشده‌است؟ برخی معتقدند این تحول در وضع اقتصادی در طول تاریخ ما امری تصادفی و استثنایی بوده است و از همه مهم‌تر تعداد افراد نوکیسه کم بود. وقتی تعداد در یک اتفاق کم باشد، طبعا تأثیر چندانی در وضع اجتماعی نخواهد داشت، به‌همین‌دلیل ما در مطالعات تاریخی اصلا این دسته را به‌حساب‌نمی‌آوردیم.
http://s6.picofile.com/file/8241854242/NOK3SEGY_4.jpg از این‌رو پژوهشی در مورد نوکسیگی در تاریخ ایران صورت‌نگرفته، چون اساسا پژوهش در این مورد همچون استثنائات فراوان دیگر امری غیرضروری و غیرمرسوم است. اصولا موارد و اشخاصی در تاریخ مورد پژوهش و مطالعه قرارمی‌گیرند که تغییر و دگرگونی ایجاد کرده باشند.
 این تغییرات در هر زمینه‌ای مثل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی می‌توانست اتفاق بیفتد. در این زمینه اساسا یک جمله را می‌توان گفت و آن جمله این‌که ما نوکیسگی را در تاریخ ایران یک پدیده اجتماعی نمی‌دانیم و مسأله‌ای هم که پدیده اجتماعی نباشد، نیاز به بررسی، نقد آسیب‌شناسی و احیانا ارایه راهکار ندارد.

 


 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: نوکیسگی، خودنمایی، فخرفروشی مادی، فاصله طبقاتی، ضد اخلاقی، کارهای خیرخواهانه، برنامه تربیتی،


چوپان گرگها! ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s7.picofile.com/file/8241766200/CHUP8N_1.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8241767950/CHUP8NE_DORUQGOO_AHMADYNEJ8D_1.jpeg

 

http://s7.picofile.com/file/8241768642/CHUP8NE_DORUQGOO_1.jpeg

 

http://s6.picofile.com/file/8241769576/CHUP8NE_DORUQGOO_2.jpeg

 

http://s6.picofile.com/file/8241771000/CHUP8N_GORG_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8241771642/CHUP8NE_GORG_HAA_1.jpg

 

   چوپان گرگها! ... 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید


یکی بود یکی نبود. چوپانی مهربان بود که در نزدیکی دهی، گوسفندان را به چرا می برد. مردم ده که از مهربانی و خوش اخلاقی او خرسند بودند، تصمیم گرفتند که گوسفندانشان را به او بسپارند تا هر روز آن ها را به چرا ببرد. او هر روز مشغول مراقبت از گوسفندان بود و مردم نیز از این کار راضی بودند. برای مدت ها این وضعیت ادامه داشت و کسی شکوه ای نداشت. تا این که . . .
یک روز چوپان شروع کرد به فریاد: آی گرگ آی گرگ.
وقتی مردم خود را به چوپان رساندند، دریافتند که گرگی آمده است و یک گوسفند را خورده است. آنان چوپان را دلداری دادند و گفتند نگران نباشد و خدا را شکر که بقیه گله سالم است.
اما از آن پس، هر چند روز یک بار چوپان فریاد می زد: "گرگ. گرگ. آی مردم، گرگ". وقتی مردم ده، سرآسیمه خود را به چوپان می رساندند، می دیدند کمی دیر شده و دوباره گرگ، گوسفندی را خورده است. این وضعیت مدت ها ادامه داشت و همیشه مردم دیر می رسیدند و گرگ، گوسفندی را خورده بود. پس مردم ده تصمیم گرفتند پول های خود را روی هم بگذارند و چند سگ گله بخرند. از وحشی ترین ها و قوی ترین سگ ها را. چوپان نیز به آن ها اطمینان داد که با خرید این سگ ها، دیگر هیچ گاه، گوسفندی خورده نخواهد شد.
اما پس از خرید سگ ها، هنوز مدت زیادی نگذشته بود که دوباره، صدای فریاد "آی گرگ، آی گرگ" چوپان به گوش رسید. مردم دویدند و خود را به گله رساندند و دیدند دوباره گوسفندی خورده شده است. ناگهان یکی از مردم، که از دیگران باهوش تر بود، به بقیه گفت:
« ببینید، ببینید. هنوز اجاق چوپان داغ است و استخوان های گوشت سرخ شده و خورده شده گوسفندانمان در اطراف پراکنده است»!!!
مردم که تازه متوجه شده بودند که در تمام این مدت، چوپان، دروغ می گفته است، فریاد برآوردند: آی دزد. آی دزد. چوپان دروغگو را بگیرید تا ادبش کنیم.
اما ناگهان چهره مهربان و مظلوم چوپان تغییر کرد. چهره ای خشن به خود گرفت. چماق چوپانی را برداشت و به سمت مردم حمله ور شد. سگ ها هم که فقط از دست چوپان غذا خورده بودند و کسی را جز او صاحب خود نمی دانستند، او را همراهی کردند. بسیاری از مردم از چماق چوپان و بسیاری از آن ها از "گاز" سگ ها زخمی شدند.
دیگران نیز وقتی این وضعیت را دیدند، گریختند. در روزهای بعد که مردم برای عیادت از زخمی شدگان می رفتند، به یکدیگر می گفتند: "خود کرده را تدبیر نیست".
یکی از آن ها پیشنهاد داد که از این پس وقتی داستان "چوپان دروغگو" را برای کودکانمان نقل می کنیم، باید برای آن ها توضیح دهیم که هر گاه خواستید گوسفندان، چماق، و سگ های خود را به کسی بسپارید، پیش از هر کاری در مورد درست کاری او بررسی کنید و مطمئن شوید که او دروغگو نیست.
اما معلم مدرسه که آنجا بود و حرف های مردم را می شنید، گفت:
دوستان توجه کنید که ممکن است کسی نخست "راستگو" باشد، ولی وقتی گوسفندان، چماق و سگ های ما را گرفت وسوسه شود و دروغگو شود. بنابراین بهتر است هیچ گاه "گوسفندان"، "چماق" و "سگ های نگهبان" خود را به یک نفر نسپاریم.

 


 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

عقربی که نیش نزنه ، عقرب نیست ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s3.picofile.com/file/8228743392/DELV8PAS8NE_TAXR3BCHY_1.jpg

 

http://s3.picofile.com/file/8228747126/DELV8PAS8NE_TAXR3BCHY_4.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8235131350/DELV8PASY_2.jpeg

 

http://s7.picofile.com/file/8237858350/TONDRAVY_1.jpeg

 

http://s6.picofile.com/file/8237858684/TONDRAVY_2.jpeg

 

http://s6.picofile.com/file/8237858918/TONDRAVY_3.jpeg

 

http://s3.picofile.com/file/8201934000/DELV8PAS8NE_MOX8LEFE_MOZ8KEREYE_HASTE_EE_1.jpg

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 


 آنها پس از این که مردم تهران به کاندیداهایشان رأی ندادند، مردم را بی بصیرت،بی دین، اهل کوفه، غرب زده، سربازان ملکه انگلیس، مبتلا به اعتیاد و فروپاشی خانواده و ... خواندند.
به عنوان نمونه، بخشی از مطلب یکی از رسانه های این طیف را بخوانید:
« اصولگرایان در تهران انتخابات را نه به خاطر لیست سیاسی یا شعارهای انتخاباتی، بلکه به خاطر غلبه پیدا کردن فرهنگ و سبک زندگی غربگرایانه، شبه مدرنیستی باختند. واقعیت این است که تهران به دلیل مرکزیت و پایتخت بودن، بیش از دیگر استانها هدف انواع برنامه های توسعه غربگرایانه فرهنگی، اقتصادی و ... در طول سالهای مختلف بوده و روند سکولاریزاسیون در تهران بیش از هر استان دیگری به بار نشسته، لذا علاوه بر طبقه مرفه و سرمایه دار در شمال تهران، طبقه متوسط شهری نیز که تمایلات آشکار غربگرایانه ای دارد در تهران به قشری تاثیرگذار تبدیل شده و به همین علت است که لیست اصلاحات و حامیان دولت در تهران با اقبال روبرو می شود... لذا شکست اصولگرایان از اصلاحات در تهران، یک شکست کاملا اجتماعی- فرهنگی است. وقتی در تهران بنا بر آمارهای رسمی بیشترین میزان جرایم اجتماعی، روزه خواری، طلاق، اعتیاد و ... ثبت شده، بدین معناست که این شهر بیشترین فاصله از فرهنگ اصیل دینی و انقلابی را برای خود ثبت کرده و به همین میزان طبیعی است که در چنین شهری به جای افرادی که نخستین وجهه آنها در افکار عمومی شهرت آنها به دیانت و گفتمان انقلاب اسلامی است، چهره هایی وارد مجلس شوند که در افکار عمومی بیشترین فاصله را با این معیارها و مفاهیم دارند. »
 همچنین
حجه الاسلام جعفر شجونی، عضو جامعه روحانیت مبارز تهران نیز در تحلیل رأی مردم تهران گفته است: « دلیل چنین اتفاقی نیز مشخص است. تهران پایگاه اصلی ضدیت با انقلاب و ولایت فقیه است و رای آوری این افراد نیز نشان دهنده همین مساله است. »
در این باره نکات زیر قابل توجه است:
1 - می گویند "نیش عقرب نه از ره کین است، اقتضای طبیعتش این است." ؛ حالا حکایت دلواپسان است که گویا اقتضای طبیعت شان، فحاشی و تهمت زنی است.
 تا دیروز به کاندیداهای رقیب فحاشی می کردند و بی دین و بی بصیرت و انگلیسی و ... می نامیدنشان و حالا که به مطلوب شان نرسیده اند، همان فحاشی ها را متوجه رأی دهندگان کرده اند.
 به نظر می رسد که هنوز متوجه نشده اند فحاشی و تهمت زنی نتیجه عکس می دهد. معلوم هم نیست کی خواهند فهمید؟!
2 -
مردم تهران، مجموعه ای از مردم کل ایران هستند. میلیون ها نفر از مناطق مختلف ایران ، از آذربایجان و کردستان و لرستان و شمال تا خراسان و سیستان و بلوچستان و خوزستان و استان های جنوبی و مرکزی و بقیه نواحی ایران در تهران زندگی می کنند و همین ها نیز به لیست امید رأی داده اند.
 اگر مردم مثلاً سنندج عمدتاً و اصالتاً سنندجی هستند و بسیاری از شهرهای دیگر نیز همین گونه است،
در تهران اما چنین وضعیتی نیست و همه اقوام ایرانی، مقیم تهران اند.
 توهین به مردم تهران، توهین به معدود تهرانیان اصیلی که در این شهر زندگی می کنند نیست بلکه اهانت به همه اقوام ایرانی از ترک و لر و کرد و فارس گرفته تا بلوچ و گلیکی و عرب و ترکمن است که مقیم این شهرند.
3 - "میزان رأی مردم است"، اما گویا برای دلواپسان، میزان "رأی مردم به آنها"ست. هم از این روست که وقتی مردم به اینان رأی می دهند، محترم هستند ولی وقتی به رقیب رأی می دهند، شایسته هر گونه توهین و بی احترامی!
4 -
دلواپسان رسماً و علناً دروغ می گویند که تابع امام و رهبری هستند. آنها ولایت فقیه را تنها تا جایی می پذیرند که با منافع و منویات شان در تضاد نباشد.
 در حالی که مقام معظم رهبری از حضور مردم در انتخابات قدردانی کرده اند، این ها همان مردم را به انواع تهمت ها می نوازند، درست بر عکس مشی رهبری.
تکرار می کنیم: آنها رسماً و علناً دروغ می گویند که تابع امام و رهبری هستند.
5 -
گویا دلواپسان قصد ندارند از توهم "خود مقدس انگاری" بیرون بیایند! کسی نیست به این ها بگوید مگر کاندیداهای شما، - نعوذبالله - قافله امام حسین(ع) بودند که هر که با آنان نبود، انگ "کوفی" بخورد؟!
 رقابتی بود بین کاندیداهایی که اتفاقاً همه شان را شورای نگهبان نیز تأیید صلاحیت کرده بود و مردم نیز از بین آنها، کسانی را که اصلح دانستند انتخاب کردند. آیا فهم این مسأله ساده، آن هم بعد از برگزاری بیش از 30 انتخابات در جمهوری اسلامی، این قدر پیچیده و سخت است یا خودشان را به نفهمیدن زده اند؟!
6 -
راستی نظر دلواپسان درباره مردم ده ها شهر دیگر ایران که به کاندیداهای آنان رأی ندادند چیست؟ آیا قرار است به آنان هم فحاشی کنند؟ یا قصدشان ایجاد دوقطبی مسخره و ساختگی تهرانی و غیرتهرانی است؟ گویا آنها برای رسیدن به چند کرسی مجلس، حاضرند اتحاد ملی را نیز خدشه دارد کنند!
7 - فارغ از توهین آمیز بودن ادعاهای دلواپسان، نکته بسیار مهم این است که اگر مردم تهران بی ایمان، بی بصیرت، ضدانقلاب و غرب زده شده اند، تقصیر کیست؟ مگر نه این است که وقتی اصولگرایان در همین تهران در مجالس هفتم، هشتم و نهم رأی آوردند، مردم تهران بابصیرت، مؤمن و انقلابی بودند؟
حال کلاه تان را قاضی کنید که اگر آنچه درباره مردم تهران می گویید واقعی است،
چه کسانی در دولت و مجلس، سر کار بودند و چه عملکردی داشتند که آن مردم بصیر و مؤمن و انقلابی ، به زعم دلواپسان شده اند بی بصیرت و بی دین و ضدانقلاب و غرب زده؟!
 آیا این اتهام به مردم، اعتراف به ناکارآمدی خود دلواپسان نیست که بر سر کار بودند و چنان عملکردی داشتند که مردم را چنین کردند؟!
 و سخن پایانی، یک نصیحت دلسوزانه به دلواپسان است: به جای این همه آسمان و ریسمان بافتن، صدای مردم را بشنوید و به دامان شان بازگردید.

اخبار سیاسی - عصر ایران
 


 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: نیش عقرب، بی بصیرت، بی دین، مزدوران انگلیس، انتخابات دهم مجلس، سکولاریزاسیون، شکست اصولگرایان،

حتی اگر واقعیت غیر از این باشد ، آفتاب همیشه پشت ایر نمی-ماند ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s6.picofile.com/file/8241258000/TAZ8HOR8TE_57_4.jpg

http://s7.picofile.com/file/8241258334/TAZ8HOR8TE_57_3.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8241258676/TAZ8HOR8TE_57_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8241258968/TAZ8HOR8TE_57_2.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8241259384/M3Z8N_RA_AYE_MEL_LAT_AST_4.jpeg

 

http://s7.picofile.com/file/8241259692/M3Z8N_RA_AYE_MEL_LAT_AST_3.jpeg

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 


 روز نو ((( مختصر مطلب ))) :
 آیت الله مصباح در سالیان اخیر به طور فعال درباره مسائل سیاسی اظهارنظر کرده است. او پس از انتخابات 88 گفته بود:"دشمنان می خواستند با حذف رکن ولایت فقیه و تضعیف و کمرنگ کردن آن در جهت تضعیف نظام بکوشند. در این جریان برخی افراد نیز آگاهانه و برخی فریب خورده اقدام نمودند".
 
او یکی از اصلی ترین حامیان احمدی نژاد بود. مصباح یزدی در اولین دیدار خود با احمدی نژاد پس از انتخاب احمدی نژاد به عنون رییس جمهوری گفته بود:"خدای‌ متعال‌ را شاکریم‌ که‌ زمینۀ‌ انتخاب‌ چنین‌ شخصیتی‌ برای‌ این‌ دورۀ‌ خاص‌ از انقلاب‌ را فراهم‌ کرد و آیندگان‌ به‌ این‌ نتیجه‌ خواهند رسید که‌ انتخاب‌، مشحون‌ به‌ کرامات‌ و معجزات‌ بود و از این‌ رو توفیق‌ شکر این‌ نعمت‌ را از خداوند خواستاریم‌. عنایات‌ حضرت‌ ولی‌عصر(عج‌) یار ملت‌ ایران‌ بود که‌ به‌ چنین‌ موفقیتی‌ دست‌ یافت‌ و تلقی‌ ما این‌ است‌ که‌ این‌ نفخۀ‌ الهی‌ که‌ در این‌ زمان‌ در جامعۀ‌ ما دمیده‌ شده‌ و آثارش‌ در علاقۀ‌ بیشتر مردم‌ به‌ دین‌ و اندیشه‌های‌ اسلامی‌ ظهور یافته‌، مرتبه‌ای‌ از مراتب‌ چیزی‌ است‌ که‌ در زمان‌ پیامبر اسلام(ص) تحقق‌ پیدا کرد و ان‌شاءالله مرتبۀ‌ کاملش‌ در زمان‌ ظهور حضرت‌ ولی‌عصر(عج‌) تحقق‌ خواهد یافت‌".
 او در جلسه دیگری در مرداد سال 88 گفته بود:"
رئیس‌جمهور وقتی از طرف ولی ‌فقیه نصب شد ، می‌شود عامل او، و آن پرتو قداستی که او دارد، بر این هم می‌تابد، وقتی شد رئیس‌جمهوری اسلامی،‌ حکمش را از رهبر یعنی از جانشین امام دریافت کرد، آن قداست بر این هم می‌تابد، آن‌وقت اطاعت رئیس‌جمهور، اطاعت مجلس و سایر نهادهای قانونی هم می‌شود اطاعتِ خدا". علاوه بر مصباح یزدی ایت الله جنتی نیز که او هم در انتخابات اخیر خبرگان در پایین جدول قرار گرفته است در رثای احمدی نژاد در سال 85 گفته بود:" این نامه (نامۀ احمدی‌نژاد به رئیس‌جمهور آمریکا) فوق‌العاده است و عقیده من این است که از الهامات خدا بود... توصیه می‌کنم این نامه را بچه‌ها همه بخوانند و در مدارس و دانشگاه‌ها خوانده شود و صداوسیما نیز مکرر آن را بخواند... این‌گونه حرف زدن، الهام خداوند است". او در خطبه ای دیگر در سال 86 گفته بود:" مردم با اشک و نذر و نیاز و توسل به خدا در سوم تیر یکی از هم‌قدهای خود را انتخاب کردند. کمک خدا در حادثه، مشهود است. یکی از دوستان نقل می‌کرد آن زمان سوار تاکسی شده بود و راننده تاکسی گفته بود من می‌خواهم به آقای احمدی‌نژاد رأی بدهم؛ زیرا مادرم که چند سالی است مرده دیشب به خوابم آمده و گفته به احمدی‌نژاد رأی بده".
"مرتضی آقاتهرانی مشاور اخلاق دولت احمدی نژاد که او نیز همراه با مصباح یزدی در پایین جدول خبرگان قرار دارد در سال 88 درباره احمدی نژاد گفته بود:" این دولت، از زمان مشروطیت تاکنون محبوب‌ترین و بهترین دولت بوده است".
 ایت الله مصباح پیش تر نیز از هر نامزد و فعال سیاسی نیز که حمایت کرده بود آن فرد با کم اقبالی نزد مردم مواجه شده بود. از جمله
در جلسات خود با نمایندگان دوره نهم مجلس شورای اسلامی که عضو جبهه پایداری بودند از سعید جلیلی و باقری لنکرانی به عنوان بهترین گزینه ها برای در دست گرفتن ریاست دولت نهم مجلس شورای اسلامی سخن گفته بود که نشان از مخالفتش با عملکرد علی لاریجانی رییس اصولگرای مجلس نهم بود.

 انتخابات کنونی اما نشان داد که اصولگرایان میانه رو از جمله لاریجانی با اتخاذ استراتژی صحیح حمایت از برجام و موضع دولت روحانی توانستند خود را با موضع اکثریت رای دهندگان هماهنگ کنند. مصباح یزدی در حمایت از نامزدی کامران باقری لنکرانی برای نامزدی یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تا جایی پیش رفت که گفت:"بینی و بین الله شهادت می دهم که روی زمین و زیر این آسمان کسی اصلح تر از آقای لنکرانی نمی شناسم حتی یک مورد خلاف شرع و خلاف قانون از او مشاهده نشده و امیدوارم که این شهادت برگ زرینی در کارنامه 80 ساله م باشد". او گفته بود که این نظر نتیجه فکرش تا هفت ساله او بوده است. با این حال، میزان حمایت از باقری لنکرانی به قدری ناچیز بود و او در میان اصولگرایان به حدی فاقد پایگاه بود که خود از نامزدی درست قبل از احراز صلاحیت ریاست جمهوری کناره گیری کرد. گزینه بعدی آیت الله مصباح یعنی سعید جلیلی نیز علیرغم ستایش او و گفتن مسائلی چون پایبند به دین و جدیت جلیلی در اجرای احکام و اهتمام به ارزش های اسلامی نتیجه ای نداشت و او در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 با شکستی چشمگیر و تنها با کسب آرایی در حدود 4 میلیون رای یعنی 11 درصد آرا در رتبه سوم قرار گرفت.
 نظرات آیت الله مصباح نشان می دهد که او ارزش چندانی برای رای مردم قائل نیست. اظهارات او در سال های گذشته این موضوع را نشان می دهد:
1-هفته نامه پرتو به تاریخ 7 دی ماه 84:
اینکه امام قانون اساسی را تصویب کرد این یعنی من دستور می دهم این گونه عمل کنید و اعتبار پیدا می کند چون او امضا کرده است. اگر امضا نکرده بود هیچ اثری نداشت. حتی اگر تمام مردم هم رأی می دادند هیچ اعتبار قانونی و شرعی نداشت.

2-همایش جبهه پایداری 5 دی 91: یکی از اشتباهات این است که برخی گمان می‌کنند رای دادن حق مردم است و به هرکه دلشان بخواهد می‌توانند رای بدهند.
3-دیدار با طلاب 16 اسفند 91:
امام (ره) چون درصدد نفی حکومت سلطنتی بودند، لفط جمهوری را به کار بردند. اینکه امام(ره) مثلا می‌فرمایند میزان رأی ملت است، نه به این معنا که اگر ملت دیگر اسلام را نخواستند، ما هم اسلام را کنار بگذاریم، بلکه از آنجا که آنچه در ادبیات سیاسی امروز ملاک عمل قرار گرفته، رأی مردم است، امام (ره) برای اقناع طرف‌های مقابل، به رأی مردم استدلال می‌کنند.
 این در حالیست که نگاهی به نظرات حضرت امام (ره) نشان می دهد که ایشان تا چه اندازه به آرای مردم و نظر آنان توجه داشته اند:
1-
ملت باید الآن همه شان ناظر امور باشند، اظهار نظر بکنند در مسایل سیاسی، در مسایل اجتماعی، در مسایلی که عمل می کند دولت.
2-
پشتوانه یک حکومتی ملت است، اگر یک ملتی پشتوانه حکومتی نباشد این حکومت نمی‌تواند درست بشود، این (حکومت)نمی‌تواند برقرار باشد.
3-
از حقوق اولیه هر ملتی است که باید سرنوشت و تعیین شکل و نوع حکومت خود را در دست داشته باشد.
4-
همان مردمى که دست در دست هم دادند و دلیرانه عرصه را بر شاه تنگ کردند، همانها با هدایت کسانى که همیشه دلسوز آنان بوده ‏اند، نوع حکومت دلخواه خود را انتخاب مى کنند.
5-
اگر مردم به خبرگان رأى دادند تا مجتهد عادلى را براى رهبرى حکومتشان تعیین کنند، وقتى آنها هم فردى را تعیین کردند تا رهبرى را به عهده بگیرد، قهرى او مورد قبول مردم است. در این صورت او ولىّ منتخب مردم مى‏شود و حکمش نافذ است.
 این تفاوت دو دیدگاه است دیدگاهی که در آن حضرت امام (ره) مردم را ولی نعمت می دانند و تفکر مصباح یزدی که می گویند این اشتباه است که مردم به هر کس که خواستند رای دهند. 
 


 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: رأی مردم، رد صلاحیت، آیت الله هاشمی، آیت الله مصباح یزدی، حامیان احمدی نژاد، قداست، اطاعتِ خدا،

نشانه-ی جامعه-ی مرده ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s6.picofile.com/file/8241179200/M8SH3N_DUDY_1.jpg

http://s6.picofile.com/file/8241180568/BYTAF8WOTY_1.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8241181892/J8ME_EYE_MORDEH_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8241182476/J8ME_EYE_MORDEH_2.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8241183734/J8ME_EYE_MORDEH_5.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8241184642/J8ME_EYE_MORDEH_6.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8241187768/J8ME_EYE_MORDEH_7.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8184376342/B3TAF8WOTY_2.jpeg

 

 

  نشانه-ی جامعه-ی مرده ... 

 


 وقتی بچه بودم، منزلمان در حضرت عبدالعظیم بود و آن زمان قطار راه آهن به صورت امروز نبود و فقط همین قطار تهران- شاه عبدالعظیم بود. من می دیدم که قطار وقتی در ایستگاه ایستاده، بچه ها دورش جمع می شوند و آن را تماشا می کنند و به زبان حال می گویند ببین چه موجود عجیبی است! معلوم بود که یک احترام و عظمتی برای آن قائل هستند. تا قطار ایستاده بود، با یک نظر تعظیم و تکریم و احترام و اعجاب به آن نگاه می کردند. کم کم ساعت حرکت قطار می رسید و قطار راه می افتاد. همین که راه می افتاد ،بچه ها می دویدند، سنگ برمی داشتند و قطار را مورد حمله قرار می دادند.
 من تعجب می کردم که اگر به این قطار باید سنگ زد، چرا وقتی که ایستاده، یک ریگ کوچک هم به آن نمی زنند، و اگر باید برایش اعجاب قائل بود، اعجابِ بیشتر در وقتی است که حرکت می کند.
این معمّا برایم بود تا وقتی که بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم. دیدم این قانون کلی زندگی ما ایرانیان است که هرکسی و هر چیزی تا وقتی که ساکن است، مورد احترام است. تا ساکت است، مورد تعظیم و تبجیل است، اما همین که به راه افتاد و یک قدم برداشت، نه تنها کسی کمکش نمی کند، بلکه سنگ است که به طرف او پرتاب می شود.
این نشانه یک جامعه مرده است. ولی یک جامعه زنده فقط برای کسانی احترام قائل است که متکلّم هستند، نه ساکت. متحرّکند، نه ساکن. باخبرترند، نه بی خبرتر.

(مجموعه آثار شهید مطهری . ج25، ص 426)
 


 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: ماشین دودی، احترام، تعظیم، جامعه مرده، جامعه زنده، جامعه مطلع،

فقـــــر اینه که ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s3.picofile.com/file/8196440026/FAQRO_QENAA_3.jpeg

http://s6.picofile.com/file/8240949226/FAQRE_AQALLYAT_HAA.jpeg

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 


 فقر اینه که ۲ تا النگو توی دستت باشه و ۲ تا دندون خراب توی دهنت؛
فقر اینه که روژ لبت زودتر از نخ دندونت تموم بشه؛
فقر اینه که شامی که امشب جلوی مهمونت میذاری از شام دیشب و فردا شب خانواده ات بهتر باشه؛
فقر اینه که ماجرای عروس فخری خانوم و زن صیغه ای پسر وسطیش رو از حفظ باشی اما تاریخ کشور خودت رو ندونی؛
فقر اینه که وقتی کسی ازت میپرسه در ۳ ماه اخیر چند تا کتاب خوندی برای پاسخ دادن نیازی به شمارش نداشته باشی؛
فقر اینه که توی خیابون آشغال بریزی و از تمیزی خیابونهای اروپا تعریف کنی؛
فقر اینه که ماشین 4 میلیاردی سوار بشی و قوانین رانندگی رو رعایت نکنی؛
فقر اینه که بری تو خیابون و شعار بدی که دموکراسی می خوای، تو خونه بچه ات جرات نکنه از ترست بهت بگه که بر حسب اتفاق قاب عکس مورد علاقه ات رو شکسته؛
فقر اینه که ورزش نکنی و به جاش برای تناسب اندام از غذا نخوردن و جراحی زیبایی و دارو کمک بگیری؛
فقر اینه که در اوقات فراغتت به جای سوزاندن چربی های بدنت بنزین بسوزانی؛
فقر اینه که با کامپیوتر کاری جز ایمیل چک کردن و چت کردن و موزیک گوش دادن نداشته باشی؛
فقر اینه که کتابخانه خونه ات کوچکتر از یخچالت باشه؛
و ...
 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

تلاش کنیم که بدبینی وُُ تردید در برخی مردم مُُرتفع گردد ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s7.picofile.com/file/8240932092/MAJLESE_SHOR8YE_ESL8MEE_1.jpg

http://s7.picofile.com/file/8240933300/AHMADYNEJ8D_MAHMUD_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8240933950/JALYLY_SAEED_2.jpeg

 

http://s7.picofile.com/file/8240934476/JALYLY_SAEED_1.jpeg

 

http://s6.picofile.com/file/8240935126/ASHTON_CATRIN.jpg

 

http://s3.picofile.com/file/8213535218/ZYBAAKAL8M_1.jpg

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 


دکتر صادق زیبا کلام : رد صلاحیت‌ها یک حالتی در میان برخی به وجود آورده که «آیا رأی ‌دادن به‌راستی فایده‌ای هم دارد؟» این نگاه به‌خصوص در میان نسل‌های بعد از انقلاب، دهه شصتی‌ها و هفتادی‌ها، خیلی بیشتر هم به چشم می‌خورد. این روزها در شبکه‌های مجازی پرسش‌ها و گزاره‌هایی ازاین‌دست بسیار ردوبدل می‌شوند: «داستان اصولگرایی و اصلاح‌طلبی، یک نمایش است برای سرگرم‌کردن مردم و برای سرکارگذاشتن آن‌ها»، «حالا چه فرقی می‌کند که مجلس دست اصولگراها نباشد و دست به قول خودشان اصلاح‌طلبان باشد؟»، «مگر اصلاح‌طلب‌ها زمانی که بر سر کار بودند چه کار توانستند برای مملکت بکنند؟» و گزاره‌هایی شبیه اینکه «یک‌سری سیاست‌های کلی در این مملکت قرار است اجرا شوند، صرف‌نظر از اینکه دولت در دست کدام جناح است یا در مجلس چه کسانی اکثریت دارند، تصمیمات در جای دیگری گرفته می‌شوند و مجلس و دولت و انتخابات ریاست‌جمهوری و مجلس هم صرفاً برای سرگرم‌نگه‌داشتن مردم است و ادای دموکراسی و مردم‌سالاری درآوردن.»
 هرکدام از ما با این دست گزاره‌ها کم ‌و بیش برخورد می‌کنیم. البته در کنار «ناامیدها» یک جریان دیگر نیز وجود دارد که بسیار سیاسی- اعتراضی است. این جریان معتقد است رأی‌دادن یعنی پذیرش «رد صلاحیت‌ها». به‌عبارت‌دیگر
برای گروه دوم «رأی‌ندادن» از سر ناامیدی در اینکه امکان تغییر وجود ندارد، نیست بلکه «رأی‌ندادن» به‌مثابه اعتراض سیاسی است. مخاطب من در این یادداشت بیشتر «ناامیدها» هستند.
 همان‌ها که معتقدند «مگر فرقی هم می‌کند مجلس در دست اصلاح‌طلبان باشد یا اصولگرایان؟» آری دوستان خیلی فرق می‌کند که مجلس توسط چه کسانی اکثریت پیدا کند و حتی چه کسانی به‌عنوان اقلیت در آن حضور داشته باشند. آری خیلی فرق خواهد کرد که ما نمایندگانی را برگزینیم که در بهارستان صرفاً تأییدکننده باشند. یا نمایندگانی را به مجلس بفرستیم که از خود اراده، فکر و نظر داشته باشند. فرق میان مجلس ساکت با مجلس «مستقل و فعال» این است که اولی مجلس و جایگاه آن را در قعر امور کشور نگاه می‌دارد؛ اما نمایندگان مستقل برعکس، مجلس و جایگاه آن را سوق می‌دهند به‌جایگاهی که در نظام و قانون اساسی‌مان برای آن تعریف شده است؛ یعنی در رأس امور کشور. مجلس در فاصله هشت‌سالی که اصولگرایان از ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ قدرت را در دست داشتند، یک بار هم نخواستند از مسئولان بپرسند که در برنامه‌های هسته‌ای چه می‌کنند؟ چه برنامه‌هایی را دارند پیش می‌برند و علت نزاع و رویارویی کشورهای غربی و غیرغربی دیگر با برنامه‌های هسته‌ای ما کدام است؟ مجلس مدل اول در شش‌سالی که دکتر «سعید جلیلی» با خانم «کاترین اشتون» و ١+٥ مذاکره می‌کردند، یک بار هم از ایشان نپرسیدند که گره کار شما در کجاست؟ و شما چه می‌گویید و آن‌ها چه می‌گویند و جناب آقای جلیلی چرا به‌صورت منظم بر حجم تحریم‌ها و فشارهای بین‌المللی افزوده می‌شود؟ مجلس مدل اول یک بار از دولت و سایر نهادهای مسئول نمی‌پرسد که چرا این‌همه پرونده فساد اقتصادی کشور را در خود فرو برده است؟ مجلس مدل اول نه در قبال بیش از هفت میلیون بی‌کار احساس مسئولیت می‌کند، نه در قبال رکود اقتصادی سنگین که کشور را عملاً فلج کرده است، نه در قبال تورم ٤٠ درصدی در پایان دولت محمود احمدی‌نژاد، نه در قبال فرار ٣٠٠ هزار فارغ‌التحصیل این مملکت از کشور، نه در قبال پایین‌رفتن سن اعتیاد و فحشا احساس مسئولیت می‌کند، نه در قبال گسترش باورنکردنی خط فقر در کشور، نه در قبال آمار باورنکردنی شمار زندانیان کشور (آمار مجرمان به نسبت کل جمعیت کشور در ایران نسبت به سال‌های اوایل انقلاب ٢١ برابر شده است)، نه در قبال خشک‌شدن جنگل‌ها، تالاب‌ها، دریاچه‌های کشور و تبدیل رودخانه‌های بزرگ کشورمان به کانال‌های فاضلاب احساس مسئولیت می‌کند و نه هیچ احساس مسئولیتی در برابر مسائل کلان کشور می‌کند. گویی این مشکلات در کشورهای دیگری هستند. نه دوستان، خیلی فرق می‌کند که چه کسی به مجلس راه یابد. ما زمانی می‌توانیم مدعی شویم که فرقی نمی‌کند که اگر نمایندگان مسئول و متعهد را راهی مجلس کردیم، جایگاه مجلس به‌جای اینکه در رأس امور قرار گیرد، همچنان در قعر امور باقی بماند.
 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: بدبینی وُُ تردید، رد صلاحیت‌ها، انتخابات، اصولگرایی، اصلاح‌طلبی، سرکار گذاشتن، تظاهر به دموکراسی،


گر حکم شود که مست گیرند / در شهر هر آن که هست گیرند؟؟؟


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

http://s6.picofile.com/file/8240774900/GAR_HOKM_SHAVAD_KE_MAST_G3RAND_3.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8240765168/GAR_HOKM_SHAVAD_KE_MAST_G3RAND_1.jpg

http://s7.picofile.com/file/8240765450/HAME_DAR_BAR8BARE_Q8NUN_BAR8BARAND.JPG

 

http://s6.picofile.com/file/8240765834/HAME_DAR_BAR8BARE_Q8NUN_BAR8BARAND_4.JPG

 

http://s7.picofile.com/file/8240765718/GAR_HOKM_SHAVAD_KE_MAST_G3RAND_4.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8240766434/HAME_DAR_BAR8BARE_Q8NUN_BAR8BARAND_5.JPG

 

http://s6.picofile.com/file/8240773942/GAR_HOKM_SHAVAD_KE_MAST_G3RAND_5.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8240774292/GAR_HOKM_SHAVAD_KE_MAST_G3RAND_6.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8240774600/GAR_HOKM_SHAVAD_KE_MAST_G3RAND_7.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8240775134/HAME_DAR_BAR8BARE_Q8NUN_BAR8BARAND_3.JPG

 



  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 


 عبرت نیوز: امیرعباس سلطانی در واکنش به صحبت‌های مسئول مطالبات وزارت نفت در خصوص آغاز پرداخت بدهی‌های بابک زنجانی، اظهار داشت: تنها اتفاق جدید، آغاز فروش اموال بابک زنجانی به منظور جبران بخشی از بدهی‌های او است و تا این لحظه حتی یک ریال از این بدهی‌ها پرداخت نشده‌است.
 به گزارش آفتاب، او در توضیح نحوه فروش اموال زنجانی به منظور جبران بخشی از بدهی‌ها، اعلام کرد: با درخواست دادگاه مبنی بر تشکیل یک کمیته ۵ نفره به منظور کار‌شناسی در مورد اموال زنجانی، بر روی این اموال قیمت‌گذاری انجام و به پیوستی قوه قضاییه اعلام شد.
اگرچه مادر و خواهران بابک زنجانی و همچنین چند بانک، موسسه اقتصادی و طلبکار دیگر نسبت به این اموال مدعیاتی را مطرح کرده‌اند.
 عضو کمیته رسیدگی به پرونده بابک زنجانی در مجلس افزود:
ارزش کل اموال و دارایی‌های زنجانی در ایران حدود ۲۴۰۰ میلیارد تومان است که بیش از نیمی از این اموال به دلایلی ازجمله ادعای خانواده زنجانی و طلبکارهای دیگر قابل فروش نیست و در مجموع فرش کمی بیشتر از ۴۰٪ این اموال میسر خواهد بود.
 سلطانی در پاسخ به این سوال که
آیا دادگاه قصد ندارد به پرونده مسئولان دولتی حامی زنجانی ورود کند، گفت:
ایراد اساسی و اشکال بزرگ دادگاه بابک زنجانی از‌‌ همان روز اول این بود که به پرونده حدود ۱۲ نفری که امکان انجام این تخلف‌ها را برای زنجانی فراهم آورده و همگی در سطح وزیر و معاون‌ وزیر در دولت قبل فعالیت می‌کردند، ورود نکرد و حامیان زنجانی را نادیده گرفت و این درحالی است که محاکمه زنجانی به تنهایی هیچ ثمری به همراه نخواهد داشت. متاسفانه در ۳ سال گذشته همواره عده‌ای به صورت غیرمستقیم از زنجانی هواداری می‌کنند و خود زنجانی هم هر روز با شیوه‌ای جدید و با فرار به جلو، پرداخت بدهی‌هایش را به تعویق می‌اندازد.
 عضو کمیسیون انرژی مجلس نهم یادآور شد: سال گذشته بانک مرکزی اعلام کرد که زنجانی بدهی‌اش را پرداخت کرده اما طی یک هفته بررسی موضوع، مشخص شد که هیچ پولی واریز نشده ‌است.
 نماینده بروجن در مجلس همچنین با ابراز نگرانی از ورود پول‌های کثیف ناشی از تخلف‌های زنجانی در انتخابات، اعلام کرد:
عوامل بابک زنجانی در سراسر کشور بیش از هزاران میلیارد تومان خرج ستادهای انتخاباتی می‌کنند تا با این هزینه‌های میلیاردی افراد موردنظر خود را وارد مجلس کنند.
 سلطانی همچنین ضمن
تایید خبر حمایت محمدرضا رحیمی از لیست ۷۰ نفره در استان‌های غربی کشور، اعلام کرد: در شهرستان بروجن استان چهارمحال و بختیاری شاهدیم افرادی که در تامین هزینه گذران زندگی خود با مشکل روبرو بودند، وارد رقابت‌های انتخاباتی شده و به صورت میلیاردی هزینه می‌کنند که گویا برخی از این موارد مربوط به فعالیت‌های مشکوکی است که تحت حمایت پول‌های کثیف انجام می‌شود.
منبع : ایلنا 1394/12/1

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: بابک زنجانی، حامی زنجانی، دادگاه بابک زنجانی، پول‌های کثیف، خرج ستادهای انتخاباتی، محمدرضا رحیمی،

شیخ سورچران ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s6.picofile.com/file/8240648800/TAMA_2.jpg

http://s7.picofile.com/file/8240649042/TAMA_3.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8240649176/TAMA_4.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8240649318/TAMA_6.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8240649468/TAMA_5.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8240649650/TAMA_1.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8240649884/TAMA_7.jpg

 

 

  شیخ سورچران ... 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 


  این مطلب را جایی خواندم دیدم بی مناسبت با احوال روزگارمان نیست، به خواندنش می ارزد.یکی از مشایخ صوفیه که بعدا معلوم شد جزو مشایخ دروغین و ریاکار بوده سر نماز داد زد «چخه». در صف جماعت ولوله افتاد که بزرگ ما چه دید و چه شد که چنین گفت؟ گفت سر نماز حالتی دست داد که حجاب‌های دنیوی از برابر چشمم کنار رفتند و دیدم سگی اطراف حرم پرسه می‌زند و نزدیک است داخل شود؛ گفتم چخه، او هم دور شد. مریدان پیشانی بر خاک ساییدند و گریبان چاک دادند و شیخ‌شان را به عرش اعلابردند. زن یکی از مریدان که اهل معرفت بود گفت چنین مرادی را سزاوار است تعظیم و تکریم کنیم و از بهرش کمر خدمت دربندیم. شیخ و صوفیان را وعده گرفت به شام. پلو مرغ مبسوطی درست کرد و برای همه پلو ریخت روش هم رانی، سینه‌ای چیزی گذاشت. برای شیخ اما اول مرغ را گذاشت بعد رویش پلو ریخت. شیخ دید روی دوری همه مرغ است الا دوری خودش. از یک طرف روش نمی‌شد اعتراض کند از طرف دیگر دلش نمی‌آمد از لنگ و رانی که صوفیان به دندان می‌کشند بگذرد.صوفیان را هم سعدی و هم مولوی مفصل نوشته‌اند که سیرمانی نداشتند و در ولیمه‌ها تا اذا بلغت الحلقوم می‌خوردند و تا خود را خفه نمی‌کردند، مغزشان فرمان سیری نمی‌داد. البته حساب صوفیان صافی دل را از حقه‌بازان ریایی جداکنید. بالاخره شیخ طاقت نیاورد و زبان به اعتراض گشود و گفت مرغ من کو؟ مرید میزبان هم خجالت‌زده سر زنش داد زد که این چه وضع پذیرایی است؟ اصل شیخ است بقیه طفیلی‌اند آن وقت تو برای همه مرغ گذاشته‌ای برای شیخ نه؟ زن به میان سفره آمد و در حضور جمع دست در دوری شیخ کرد و لنگ مرغ را گرفت و بیرون آورد و گفت کور شود چشمی که از اینجا (مثلا خراسان) کعبه را می‌بیند اما زیر پلو مرغ را نمی‌بیند. یک ران مرغ ناقابل شد تقلب احوال و جوهر شیخ ریای کار را بر همه آشکار کرد.

 در خاطرات یکی از رجال پهلوی هم که اول انقلاب به زندان افتاده بود نظیراین داستان را خواندم. نوشته بود موقع بحث توی زندان همه می‌شدند تحلیلگر وتاریخدان و عارف و متمدن و... چنان حرف می‌زدند که گویی در آسمان باز شده واینها فرو افتاده‌اند. اما سر ناهار آقای دکتر با جناب سرهنگ سر یک نارنگی دعواشان می‌شد و یقه هم را می‌گرفتند و به هم ناسزا می‌گفتند. یکی از وزرای سابق نوشته بود که هم سلولی‌اش برای اینکه سهم میوه‌اش را با کسی شریک نشود با خودش می‌برد مستراح و در تنهایی نوش جان می‌کرد.

 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: شیخ ریا کار، اهل معرفت، شکم پرست، رجال شکمو، رجال پهلوی،

نـــه! ... صـرف نـمـیـکـنـــه ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s7.picofile.com/file/8240502718/F8TEMY_NYAA_1.jpg

http://s6.picofile.com/file/8240506176/SHEYX_RAJABALI_XAY_Y8T_1.JPG

 

http://s7.picofile.com/file/8240506668/SHEYX_RAJABALI_XAY_Y8T_2.JPG

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 


 
((( تا حالا چند بار شده که تو چله-ی داغ تابستون ، تو چله-ی سرد زمستون ، یا زیر برف وُ بارون منتظر اتوبوس یا وسیله-ی نقلیه-ای بودین وَ ماشینهای سواری زیادی ، بیخیال از کنارتون رد شدن وُ شما رو با فکرای مثبت یا منفی-تون مستأصل کردن؟ خود شما تا بحال چند بار راه-تونو دور کردین تا سنگی یا مانعی رو از سر راه بردارین تا از بُروز اتفاقی دردناک پیشگیری کنید؟ شاید بعضیا جواب بدن که «میخواستیم این کار رو بکنیم ولی یا خیلی عجله داشتیم ، یا خودمونو به اون راه زدیم وُ گفتیم "نه بابا ، صرف نمیکنه ؛ بالاخره یکی پیدا میشه وُ این کار رو میکنه "! ... » _ عـبـــد عـا صـی ))).  

 حضرت آیت الله فاطمی نیا در توضیح غنیمت شمردن فرصتهای الهی، کرامت زیر از جناب شیخ رجبعلی خیاط نقل کرده اند:
  در یک جلسه دعا، قبل از شروع جلسه، جوانی به شیخ مراجعه می کند و می گوید: «جناب شیخ، یک مقدار پارچه دارم که می خواهم برایم کت و شلوار بدوزید، قیمتش چقدر می شود»؟ شیخ با انصاف بسیار و با تخفیف در نظر گرفته، مثلاً فرمودند: «می شود ۲۵ تومان». جوان گفت: «پول زیادی ندارم ، ۱۵ تومان نمی شود»؟ از آنجایی که برای شیخ نه تنها سودی نبود بلکه ضرر هم بود، شیخ فرمودند: «نه نمی شود، صرف نمی کند». جلسه دعا شروع می شود و در بین دعا ناگهان شیخ، مانند کسی که عقرب او را گزیده باشد فریاد می زند: «آقا میشه، ۱۵تومان هم میشه»!  معلوم شد که در بین دعا ، گویا ارزش این فرصت از دست رفته که کمکی به جوان بود را به ایشان نشان داده بودند و یا ایشان را عتاب کرده بودند.

 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: عمل خیر، بی-تفاوتی، سنگ راه، خود پسندی، شیخ رجبعلی خیاط،



اگر شنونده عاقل باشد ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s6.picofile.com/file/8240344200/JANGE_NARM_1.jpeg

http://s6.picofile.com/file/8240344784/JANGE_NARM_5.jpeg

 

http://s7.picofile.com/file/8240345200/JANGE_NARM_3.jpeg

 

http://s7.picofile.com/file/8240345534/JANGE_NARM_6.jpeg

 

http://s6.picofile.com/file/8240345768/JANGE_NARM_2.jpeg

 

http://s6.picofile.com/file/8240345942/JANGE_NARM_7.jpeg

 

http://s7.picofile.com/file/8240346200/JANGE_NARM_8.jpeg

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 


 
  عبرت نیوز، حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خاتمی : در ایام انتخابات زبانم بسته است، اما بعد از انتخابات رسوا می‌شوید و پشت صحنه این حرکات شیطانی را برای ملت می‌گویم. امام جمعه موقت تهران گفت: در ایام انتخابات زبانم بسته است، اما بعد از انتخابات رسوا می‌شوید و پشت صحنه این حرکات شیطانی را برای ملت می‌گویم.
حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خاتمی، نماینده مردم استان کرمان در مجلس خبرگان ، در همایش انتخاباتی جامعه ایثارگران استان کرمان در محل تکیه فاطمیه (س) اظهار داشت: بر اساس آیات الهی، مومنان یک پیمان عمومی با خدا دارند و آن پیمان بندگی خداست.  مومنان یک پیمان اختصاصی هم با خدا دارند و آن پیمان با پیغمبر اسلام (ص) است که از اصول عقب‌نشینی نکنند، در پیمان اختصاصی دو گروه هستند که یک گروه برخورد منافقانه دارند و صحنه را خالی می‌کنند، گروه دیگر اما برخورد مومنانه دارند و کسانی هستند که با خون خود این عهد را امضا کردند.
 جبهه جنگ نرم گسترده و علیه دین، مقدسات، اصول نظام اسلامی و انقلاب اسلامی است.
 موج عظیمی از تخریب‌ها آغاز شده است و این جریان به ضرر آقایان و به نفع جریان اصولگرایی است. جبهه تخریب جبهه‌ای بسیار ناشی است و آدم‌های آنها در این جمع هستند و می‌خواهند بدانند خاتمی چه می‌گوید.
 آنها بسیار ناشیانه عمل کرده‌اند و با انگلیس همسنگر شده‌اند، کمپین در لندن تشکیل شده است و اینها به علت اینکه جرأت نمی‌کنند نه به آقا بگویند محتوای آن کمپین را دنبال می‌کنند و آیا ننگتان نیست که همسنگر با انگلیس و استکبار هستید.
 وقتی آنها می‌گویند، جنتی، یزدی، خاتمی و علم‌الهدی، نه و شما هم می‌گویید نه پس چه فرقی بین شما وجود دارد، چراکه امام خمینی (ره) این جمله را گفتند اگر روزی دیدید دشمنان شما از کسی تعریف می‌کنند، به وی شک کنید.
 این جریان که از آن اسم نمی‌برم، ناشیانه‌ترین کار را در عرصه سیاسی انجام دادند و با توجه به اینکه آدم ندارند، کاندیداهای جامعه مدرسین را در لیست‌شان قرار دادند در مشهد سه نفر در کرمان دو نفر و در اهواز نیز دو یا سه نفر از ما را که 180 درجه با آنها فاصله دارند در لیست خودشان آورده‌اند.
 جامعه مدرسین اعلام کرده، همه کاندیداهایی که در لیست ما هستند، باید از لیست دیگران تبری کنند، زیرا
اینها به دنبال بهره‌برداری سیاسی هستند.
 یقین دارم، لیست جامعه مدرسین رای می‌آورد، اما لیست این‌ها رای نمی‌آورد، زیرا آدم ندارند و مردم این‌ها را هواداران فتنه می‌شناسند و به همان اندازه که شاه و سلطنت شاه در این کشور منفور شد به همان اندازه هم فتنه‌گران تا ابد منفور هستند و فتنه‌گرانی که محکوم و زندان شدند، باید خجالت بکشند که سرشان را بالا کنند.
خاتمی با بیان اینکه انگلیس حق دارد علیه خاتمی موضع بگیرد، زیرا خاتمی بیچاره‌شان کرده است، از دو نامه‌ای سخن به میان آورد که سفیر انگلیس برای وی نوشته است و اضافه کرد: دو ماه بعد از نامه اول دیدم مسئول ستاد نماز جمعه گفته است، سفیر انگلیس می‌خواهد با شما ملاقات کند.
 در نامه سفیر انگلیس به بنده نوشته شده بود، عالیجناب تقاضا می‌کنم هر جا که شما تعیین می‌کنید به خدمت شما بیایم و من به مسئول ستاد نماز جمعه گفتم، اجازه نمی‌دهم پیر خرفت استعمار به دیدار بنده بیاید، شما جنایتکار هستید.
 سفیر انگلیس هل‌هل می‌زند برای ملاقات با خاتمی، اما خاتمی توی دهنش می‌زند، حالا می‌خواهید رادیو انگلیس بگوید به لیستی که نام خاتمی در آن است، رای دهید.
 ما برای تبلیغاتمان خرج نمی‌کنیم، اما اگر می‌خواستیم میلیون‌ها خرج کنیم، برای اینکه این‌ها برای ما تبلیغ کنند به اندازه عمل ناشیانه و جاهلانه آنها برای ما تبلیغ نمی‌شد.
 از چهارشنبه در کرمان هستم و به ریگان، فهرج، بم، کهنوج، هنزا، رابر، بافت و ارزوئیه رفته‌ام و
از مظلومیت ما این است، دوربینی نیست که ببینند مردم چه می‌کردند و چه شوری بود و خدا را شکر که خدا دشمنان ما را احمق قرار داده است.
 در دو دور گذشته از این خبرها نبود، اما مردم در این دور فهمیده‌اند که بیگانگان می‌خواهند فضولی کنند و به صحنه آمده‌اند.
وی با بیان اینکه من کاری به سیداحمد خاتمی ندارم، افزود:
به کوری چشم این‌ها همین افرادی که گفته‌اند به آنها رای ندهید در صدر لیست قرار می‌گیرند، این حقیقت و روانشناسی ملت ماست.
امام جمعه موقت تهران تاکید کرد: دشمن را خیلی بزرگ نبینید، آنها از فرط عجزشان آدم‌های ما را در لیست‌شان قرار می‌دهند در حالی که حجت‌الاسلام بهرامی‌خوشکار به من صریحا گفت و حجت‌الاسلام علیمرادی اعلام کرده است که فقط در لیست جامعتین هستیم.
 می‌خواهند رندی کنند و بگویند این‌هایی که ما حمایت کرده‌ایم رای آورده‌اند، اما در عرصه خبرگان خودتان هم می‌دانید، هدف اول‌تان این بود که خبرگان را بگیرید، اما دیدید این خواب و خیال است و هدف دوم‌تان این بود تا اقلیت قوی داشته باشید، اما دیدید به این کامتان هم نمی‌رسید، بنابراین گفتید، چهره‌های تاثیرگذار را بزنیم، اما روز اعلام نتایج انتخابات، ناشی‌گری‌تان را می‌فهمید.
 در فتنه هم ناشیانه عمل کردید و آنهایی که از ولایت جدا شوند، مدام در ظلمت‌های یکی پس از دیگری هستند.
خاتمی با اشاره به اینکه حرف‌هایی را که می‌زنم، فوق جریان شخصی بنده است، ابراز داشت: بر فرض محتمل اگر شما به هدفتان رسیدید و خاتمی در خبرگان نبود، بدانید خاتمی تریبون نماز جمعه و سخنرانی در کشور را دارد.
 در ایام انتخابات زبانم بسته است، اما بعد از انتخابات رسوا می‌شوید و پشت صحنه این حرکات شیطانی را برای ملت می‌گویم و می‌گوییم
از انگلیس و آمریکا تبعیت کرده‌اید و فتنه‌گری را در پوشش رندانه داشته‌اید.
 فکر کرده‌اید رها می‌کنیم، بجنگ تا بجنگیم، رسوا هستید و به فضل خدا بعد از انتخابات چه رای بیاورم چه رای نیاورم، رسواتر می‌شوید.
 روزنامه‌ای در کرمان کاریکاتور علیه بنده کشیده است و در کانال تلگرام نیز مدام لجن‌پراکنی می‌کنند و این همان اخلاقی است که این‌ها از آن دم می‌زنند و اخلاق، اخلاق این‌ها گوش فلک را کر کرده است.
وی عنوان کرد: به ستاد انتخابات می‌گویم با تخریب‌گران برخورد قانونی کند، چرا یک هفته‌نامه کاریکاتور اهانت‌آمیز می‌کشد، اما با آن برخورد نمی‌شود.
 مردم ما خوب می‌دانند، قصه جنتی، مصباح و خاتمی نیست، بلکه قصه، قصه ولایت است و می‌خواهند ولایت را بزنند، اما این آرزو را به گور می‌برند.
وی خطاب به ایثارگران گفت: آرمان دوره جنگ را حفظ کنید، امام و رهبر امروز حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای است، او را تنها نگذارید، تنها نگذاشتن رهبر با شعار نیست و با عمل است.
 از ایثارگران هشت سال دفاع مقدس انتظار می‌رود با همان صفایی که امام را تنها نگداشتند، ولایت را هم تنها نگذارند، تنها گذاشتن ولایت یعنی واقفی‌گری مدرن و مدیریت فتنه 88 به دست این افراد بود.
خاتمی با تاکید بر اینکه امام بعد از امام را نباید تنها گذاشت، ابراز داشت: بصیرت در جبهه موج می‌زد و رزمندگان عزیر ما کانون بصیرت بودند و ایثارگران این بصیرت را حفظ کنند،
بصیرت یعنی دشمن‌شناسی در هر مقطع.
وی با اشاره به اینکه مقام معظم رهبری می‌فرماید
«کسانی که شورای نگهبان را می‌کوبند، متهم به خیانت نمی‌کنم، اما اینها ملتفت نیستند»، تصریح کرد: کوبیدن شورای نگهبان به معنای بی‌اعتبار کردن مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی است و این یعنی مصوبات مجلس در چهار سال هیچ اعتبار قانونی ندارد و این بهترین هدیه به آمریکاست.
 امروز کوبیدن شورای نگهبان مُد است، حتی
بعضی از این ردصلاحیت شده‌هایی که صلاحیتشان تایید شد، آمده‌اند و سخنرانی‌های نامناسبی داشته‌اند و این نشان می‌دهد آن رد اولشان درست بوده و تایید بعدی درست نبوده و از دست در رفته است.
 بعضی از فتنه‌گران و دل‌دادگان امروز غرب اگر در هر شهری قدرت پیدا کنند، چوبه‌های دار برپا می‌کنند،
اما این‌ها و نسل و نبیره‌هایشان، این آرزو را به گور می‌برند.
 سالی که نکوست از بهارش پیداست، از الان نفرت مردم از آنها آشکار است و غرب‌زده‌ها و دل‌دادگان به آمریکا و دل‌دادگان به مذاکره با آمریکا کمترین جایی در بین این مردم ندارند و
ملت به دلیل شکوه شعار مقدس مرگ بر آمریکا متنفر از دل‌دادگان غرب هستند.
 ولایتمدار عملی باشید، نصیحت شما برای بچه‌ها و نسلتان اثر دارد، آنها را نصیحت کنید که صراط مستقیم فقط صراط ولایت است و دیگر راه‌ها به نتیجه ختم نمی‌شود.
وی از حمایت اصولگرایان از حجت‌الاسلام بهرامی‌خوشکار و حجت‌الاسلام امان‌الله علیمرادی برای مجلس خبرگان رهبری و محمدمهدی زاهدی و محمدرضا پورابراهیمی برای مجلس شورای اسلامی خبر داد.
امام جمعه موقت تهران با اشاره به اینکه سردار سلیمانی افتخار جهان اسلام و فرزند استان کرمان است، تصریح کرد:
اگر حاج‌قاسم نبود، بغداد سقوط کرده بود و این به معنای به خطر افتادن عتبات‌عالیات بود.
 طلبکار شما مردم نیستیم، خواستید به ما رای می‌دهید و یا رای نمی‌دهید، در هر صورت عزیز هستید و عقبه مردمی نظام مهم است و ذره‌ای از ارادت ما به مردم کرمان کم نمی‌شود، چه رای بیاوریم و چه رای نیاوریم.

منبع : خبر آنلاین 1394/12/2

 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: سید احمد خاتمی، انتخابات خبرگان، جنگ نرم، تخریب‌ها، همسنگر انگلیس، جامعه مدرسین، هواداران فتنه،

چرا چشم ما «شِـبـلی»-های زمانه را نمی-بیند؟!

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s7.picofile.com/file/8240137500/SHEBLY_1.jpeg

http://s7.picofile.com/file/8240137934/MURCHE_HAA_2.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8240138442/MURCHE_HAA_3.jpg

 

 

 چرا چشم ما «شِـبـلی»-های زمانه

 را نمی-بیند؟! 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 


 روزی مرحوم حاج مرشد، در خانه سابق و قدیمی خود که دارای اجاق دیواری بود، فرمود: آن روزها که جوان بودم، کنار بخاری دیواری نشسته بودم و هیزم در آن می‏ریختم. دیدم هیزمی درون آتش هست که نمی‏سوزد. گفتم: شاید تر است. آن را از اجاق بیرون آوردم دیدم هیزم خشک است. دوباره آن را داخل اجاق کردم. دیدم هیزم نمی‏سوزد، مقداری نفت آوردم و روی هیزم ریختم. کبریت را روشن کردم. نزدیک آن هیزم گرفتم. دیدم آتش نمی‏گیرد! خیلی تعجب کردم هیزم را بیرون آوردم و در هوای روشن بردم. خوب که نگاه کردم متوجه شدم داخل این هیزم، صدها مورچه لانه کرده‏اند و من آنها را ندیده بودم. مورچه-‏ها را به حال خود گذاشتم و به حال خود گریستم. خدا را شکر کردم که نمی‏خواست من نابود کننده این همه مورچه باشم و فرمود: از این ماجرا خاطره‏ای از پدرم یادم آمد که روزهای قبل متجاوز از نود سال پیش با مادرم، از نهاوند به سوی تهران می‏آمدیم و مال و اشتر داشتیم. در وسط راه اتراق کردیم. موقع ظهر بود، مادرم سفره غذا را که باز کرد، متوجه شد تعداد زیادی مورچه داخل سفره غذا هستند. جریان را به پدرم گفت و پدرم فکری کرد و گفت: باید برگردیم! مادرم پرسید چرا؟ پدرم گفت: ما که از نهاوند آمدیم. مورچه-‏ها مال آنجا هستند، خانه شان آنجاست و ما آنها را از خانه و کاشانه شان دور کردیم و گناه دارند. هر چه مادرم اصرار کرد که عیب ندارد، پدرم قبول نکرد و آخر سفره را با همان وضع جمع کردیم و به منزل برگشتیم و پدرم مورچه‏-ها را در محل خودشان رها و آزاد ساخت و گفت: ظلم به هر موجودی ناپسند است، هر چند مورچه باشد.

 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: حاج مرشد چلویی، مورچه-‏ها، مُـقـلـد شـبـلـی،

مناظره خر با خرگوش ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s6.picofile.com/file/8239900350/XAR_1.jpg

http://s7.picofile.com/file/8239900450/XARSAV8R8N_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8239900492/XARGUSH_2.jpg

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 


 روزی چند دسته خر جمع می‏شوند و به درگاه خدا شکایت می‏کنند که ای خدای بزرگ درست است که به ما خر می‏گویند، ولی هر چه هستیم مخلوق تو هستیم تو خودت بین ما خرها و این آدمها داوری کن: اولاً غذای روزانه ما کاه و جو است. این آدمها کاه ما را برای خود برداشته و داخل مبلها و پشتی‏ها می‏گذارند و یا در پشت بامها از آن استفاده می‏کنند و بعد از آن همه کار و مشقت روزانه و خوردن شلاق، ما را تشنه و گرسنه رها می‏کنند! ما به جو هم قناعت کردیم ولی بی ‏انصافها جو را هم تبدیل به مال حرام می‏کنند و از آن آب جو می‏سازند! ای عجب!
بشر این همه آش و پلو و قرمه سبزی و فسنجان و کباب و شربت و غیره می‏خورد و باز این غذای روزانه ما را هم از ما دریغ می‏کند، آن هم به صورت حرام! بار خدایا خودت داوری و قضاوت فرما. آیا این بشر اشرف المخلوق است؟ اینکه من از شکم می‏بینم اشرف المخلوق است! خرگوشی که در آن حوالی که شکایت خرها را می‏شنید جلو می‏آید و در جواب خرها چنین می‏گوید:
ای خران عزیز که در واقع الاغهای زحمتکش و عزیزی هستید. من گرچه از خانواده شما نیستم، ولی گوشم خر است و نامم خرگوش است؛ من پاسخ این اعتراض شما را می‏دانم.
آن آدمی که اشرف المخلوق خداوند است، هیچ وقت تو را اذیت نمی‏کند، غذای تو را به موقع می‏دهد، شکم پرست نیست، آدمی ربانی است. این افرادی که تو می‏بینی، شکلشان مثل آدم است ولی آدم نیستند. گوش خر را بفروش و گوش دیگری بخر! اگر آدمی خر نباشد، رفیق خود را از لباسش نمی‏شناسد بلکه دنبال معرفت اوست.
مرشد از این حکایت چند پند می‏آموزد:
1 - هیچ وقت با آدم جاهل و مثل خر (البته خر به زعم ما) دوست نشو.
2 - با آدم سوداگر رفاقت مکن که یا مثل او خر می‏شوی یا به سودا مبتلا می‏شوی. مثل کچلی که اگر با او بنشینی، کچل می‏شوی.
3 - تن پروری مکن. تن پروری درد بدی است که از درد خری هم بدتر است.
4 - ظلم هم مکن؛ چه به انسان چه به حیوان.
چند بیت شعر طنز مرشد را در این حکایت برای آشنا شدن خوانندگان از نحوه مثنویهای مرشد ذکر می‏کنیم:
بر در دربار ایزد چند خر - شکوه می‏کردند از دست بشر
کی خدا ای چاره بیچارگان - چاره‏ای کن به هر درد ما خران
قوت ما کاه و جو است ای کردگار - قوت آدم هست بی حد و شمار
کاه ما را مبل و پشتی می‏کنند - در عوض با ما درشتی می‏کنند ...
ما بدان جو هم قناعت کرده‏ایم - ظلم آنها را اطاعت کرده‏ایم
این جوم را خمر و مشروبش کنند - آب جو سازند و معیوبش کنند ...
ما نه می خوردیم و نی آب هویچ - نی کباب پشت ماز و ساندویچ
قرمه سبزی و فسنجان و کباب - شربت به لیمو و نقل و شراب
کانادا و پپسی و کیم و اسو - پرتغال و لیمو و سیب و هلو
تخم مرغ و شیر و نان روغنی - شیر برنج و آب زرشک و بستنی ...
این بشر با این همه ظلم و ستم - اشرف المخلوق باشد از شکم! ...
گفت: خرگوشی خران را در جواب - کی خران چابک زرین رکاب
گرچه من خر نیستم گوشم خر است - فکر و هوشم از شماها بهتر است
گوش خر بفروش و دیگر گوش خر - این سخن‏ها کی رود بر گوش خر؟ ...
اشرف المخلوق اینها نیستند - آن جماعت جمله ربانیستند ...
گوش دل بگشای ای جان پسر - از خر و خرگوش پندی در ببر
هر کسی با خر نشیند خر شود - گر کسی با گر نشیند گر شود
گر خوری با شخص سودائی غذا - می‏شوی آخر به سودا مبتلا
نیست دردی بدتر از درد خری - از خری بدتر بود تن پروری
هر کسی خر گشت بارش می‏کنند - از سعادت بر کنارش می‏کنند
«ساعیا» بس کن که ما کر نیستیم - ظالم و تن پرور و خر نیستیم

 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: حاج مرشد، خر، اشرف المخلوقات، خرگوش، شکایت، شکم پرست، آدم ربانی،

چند صحنه از زندگی ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

  چند صحنه از زندگی ... 

 

http://s7.picofile.com/file/8239810600/3_D8ST8NE_Z3BAA_1.jpg

http://s6.picofile.com/file/8239810992/QARQE_DAR_ASAL_1.jpg

 

 

 

 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


مگه گـِــداهام رستوران میرن؟! ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s6.picofile.com/file/8239716426/GEDAA_4.jpg

http://s6.picofile.com/file/8239719142/GEDAA_3.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8239719700/GEDAA_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8239720676/GEDAA_6.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8239722650/GEDAA_7.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8239723276/GEDAA_9.jpg

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 

 ((( مونی جان که غرق کامپیوترش شده بود، با بی-حوصلگی «هد-فون» رو از روی گوشاش برداشت وُ انداخت رو میزش وُ گفت : «چی میگی مامانی هی فـَــک میزنی»! مامانش با اخم وُ تشر جواب داد : «بی ی تربیت! ... چند بار پرسیدم من که بیرون بودم کسی از "شرکت شاینینگ هوم" زنگ نزد»؟ مونی جان هم با لحنی تند گفت : «من چه میدونم! ... یکی چند بار زنگ زد ، از مانیتور دیدم یـــه خانوم گداهه-ست ، همچین دَکش کردم! بازم زنگ زد ، جواب-شو ندادم زد به چاک»! ... «نکنه از شاینینگ هوم اومده اومده بوده»؟ ... «بی-خیال ... تیپ-اش به این چیزآ نمیخورد ، یـــه زن چادر مشکی فناتیک» ... «خدا مرگم نده! خودش بوده ، شرکت میگفت اون قبلیه بچه-اش مریضه ، بجاش یک خانوم چادری میانسال میاد. نگفت اسمش سکینه-ست»؟ «من دیگه آمارشو نگرفتم»!!! ... _ عـبـــد عـاصـی)))

 میثم تولایی : دو کتاب "حجاب بی حجاب" و "حجاب با حجاب" آقای محمدرضا زائری را خواندم. از این دو کتاب که حقیقتا باید گفت سوای از علمی بودن یا نبودن، راهکار دادن یا ندادن، خیرخواهانه و البته دلسوزانه است یک صفحه را که به نظرم خواندنی است انتخاب کردم:
 وقتی می‌گوییم حجاب قبل از آنکه ویژگی و خصوصیت دینی داشته باشد دارای حیثیت فرهنگی است، منظور و مقصودمان زدودن شأن دینی از این مساله یا تمرکز بیشتر روی جنبه‌های دیگر، یا حتی تغافل از حساسیت حکم شرعی آن نیست؛ بلکه می‌خواهیم به اساس و قاعده بسیار مهمی تاکید کنیم که مفهوم حجاب در بستر آن شکل می‌گیرد و جریان پیدا می‌کند.
رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به همین موضوع از زنانی یاد می‌کنند که با وقوع انقلاب اسلامی در ایران حجاب را برگزیدند در حالی که پیش از آن به اقتضای فضای عمومی حاکم بی‌حجاب بوده‌اند و نیز به زنانی اشاره می‌کنند که در کشورهای دیگر-حتی جوامع غربی-پوشش اسلامی را انتخاب کرده‌اند.
 برای تبیین موضوع به یک مثال اکتفا می‌کنیم-گرچه به نظر می‌رسد بحث تفصیلی در این موضوع و ذکر نمونه‌هایی از تاثیر گسترده رسانه ملی و ... بر دختران کودک و نوجوان و مطالعه دقیق نقش گروه‌های مرجع و تغییر سبک زندگی نسل جدید مهمترین ضرورت برای رسیدن به نتیجه‌ای مفید در این زمنیه است-وآن تصویری است که از حجاب در ذهن مخاطب عام نقش می‌بندد و بر اساس آن تصویر به شکل ناخودآگاه برای انتخاب یا ترک حجاب تصمیم می‌گیرد.
 آستریوتایپ(کلیشه) حاکم در مورد حجاب قبلا در دوره‌هایی از تاریخ-نظیر صدر اسلام-این بوده که حجاب متعلق به اشراف و احرار است و طبقات فرودست اجتماعی مانند بردگان حق حجاب ندارند و در واقع حجاب نوعی امتیاز و نشانه‌ای برای تفاوت و اختلاف اجتماعی به شمار می‌آید و بر همین اساس بعد از حاکمیت اسلام زنان مسلمان حق حجاب دارند، اما زنان غیر مسلمان بدون حجاب در جامعه ظاهر می‌شوند. چرا که حجاب نشانه نوعی حرمت و شان و کرامت است و در آن دوره تاریخی وقتی یک دختر سر و بدن خود را در محافل عمومی می‌پوشاند، احساس می‌کرد به اشراف و احرار شباهت یافته و اینگونه پوشش نوعی امتیاز به حساب می‌آمد که مورد رغبت و اشتیاق بود.
 در زمان ما آیا استریوتایپ غالب همین است؟ به طور طبیعی نه. چرا که به هزار و یک دلیل در طی سال‌ها و بل قرن‌ها و از خلال تحولات پیچیده اجتماعی و توسط رسانه‌ها و گروه‌های مرجع که موثرترین شکل‌دهنده‌های افکار عمومی هستند به مرور تصویری که از حجاب در ذهن دختران امروز شکل یافته این نیست.
امروز وقتی دختری می‌خواهد سر و بدن خود را در محافل عمومی بپوشاند احساس می‌کند که به کدام طبقه اجتماعی شباهت یافته است؟
 وقتی این دختر طی سال‌ها و از کودکی گدای توی خیابان را با چادر می‌بیند و مجرم محکوم توی دادگاه را با چادر مشاهده می‌کند، وقتی طی سال‌ها در مجموعه‌های تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی، زن خدمتکار زشت و بی‌سواد و فقیر را با حجاب دیده و خانم دکتر پول‌دار و زیبا و باسواد را بی‌حجاب-حالا فرض کنیم نهایتا فرق تصویرها در چادر مشکی و روسری رنگی یا در اسم ژیلا و شهلا با ... و ... است،
آیا اگر این دختر سالم باشد و طبیعی فارغ از استثناها و حواشی خاص، از نظر روانی چه حکمی خواهد کرد و انتخاب حجاب را پیوستن به کدام طبقه اجتماعی خواهد دانست؟
*
 این موضوع نیز چه از نظر فردی برای مطالعه تاثیر روانی و چه از نظر جمعی برای پژوهش تاثیر اجتماعی بسیار مهم، بلکه کلید حل مشکل و اصلی‌ترین راه ورود به این حوزه است و عدم توجه به آن-مثل آنچه متاسفانه در این سال‌ها رخ داده-و مشغول شدن به هر کار دیگر پیش از اهتمام به آن هدر دادن وقت و انرژی و به بیراهه رفتن است.
 
*
پاورقی: نویسنده در این قسمت به خاطره‌ای از دوستش اشاره می‌کند و می‌نویسد: یکی از دوستان که از خانواده‌های بسیار محترم و مشهور و انقلابی است نقل می‌کرد که سال‌ها پیش به رستورانی رفته بودیم (احتمالا «قبل» یا «اوائل انقلاب» _ ع.ع) که ناگهان کودک با دین خانواده ما با صدای بلند از مادرش پرسید:"مامان مگه گداها هم میان رستوران؟" از این نمونه‌ها آن‌چه خود در رفتارهای اجتماعی با مادر و همسر و دختر خود شاهد بوده‌ام فراوان است و بعضا مثل آن‌چه در نوروز اصفهان دیدم بسیار قابل توجه، اما دردناک و نشان دهنده بی‌سلیقگی‌های خودمان(مثلا در نشان دادن چادر و حجاب برتر با آشفتگی و بی‌نظمی و ...).
 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: حجاب، محمدرضا زائری، بی‌حجاب، رسانه ملی، عرف حجاب، صدر اسلام، طبقه اجتماعی،


شرم وُ حیا هم خوب چیزیه! ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s7.picofile.com/file/8239509542/R8NTE_B_ZANJ8NY_BE_SET8DE_AHMADYNEJ8DYHAA_1.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8239509876/1140_HEZ8R_MYLY8RD_TUM8N_DAR_DOLATE_AHMADYNEJ8D_DUD_SHOD_1.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8239510526/ZAM3NX8REE_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8239510792/AHMADYNEJ8D_JAH8NG3RY_SH8KY_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8239511026/AHMADYNEJ8D_MOSHKEL8TE_DOLATE_OOU_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8239511250/MASH8EE_MAN_AAMADEHAM_1.jpg

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 


یک دکتر صادق زیباکلام ، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران :
کسانی که می‌گویند دولت یازدهم باید شرمنده باشد، همان کسانی هستند که در هشت سال مدیریت احمدی‌نژاد که آن بلاها را سر کشور آورند، تمام قد ایستادند و از احمدی‌نژاد دفاع کردند. صادق زیباکلام با اشاره به اینکه تا قبل از خانه‌نشینی، احمدی‌نژاد الگو، اسوه و معجزه هزاره سوم آنان بود، افزود: جالب است کسانی که وضع کشور را به این صورت درآوردند و با 700 میلیارد دلار درآمد ارزی این حجم از بدهی و بیکاری را به ارمغان آوردند، جایگاه ایران در عرصه بین‌المللی را بشدت تنزل دادند، این افراد احساس شرمندگی نمی‌کنند، اما می‌گویند که دولت یازدهم باید شرمنده باشد.
 بیش از دولت روحانی، مسببین وضعیت فعلی باید در پیشگاه ملت احساس شرمندگی کنند و از نقشی که در هشت سال گذشته داشتند و کشور را به این روز درآوردند، شرمنده باشند، اضافه کرد: اصولگرایان هنوز هم حاضر نیستند نسبت خود را با احمدی‌نژاد روشن کنند، برای درک این رابطه، تنها کافی است به فهرست 30 نفر اصولگرایان برای انتخابات تهران نگاه کنید و ببینید که چه تعداد از آنان وامدار احمدی‌نژاد هستند یا مدیر دولت او بوده‌اند، درحالی که بسیاری تنها به دلیل تصدی ریاست ستاد انتخاباتی روحانی یا عارف، رد صلاحیت شدند. استاد دانشگاه تهران در پایان خاطرنشان کرد: تا زمانی که پاسخگویی وجود نداشته باشد، این ادعاها و فرار به جلوها هم وجود خواهد داشت. 
 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: انتخابات، شرمندگی، احمدی‌نژاد، اصولگرایان، رد صلاحیت، پاسخگویی، صادق زیباکلام،

رأی ِ نـــامَـــرئـــی ...



 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s7.picofile.com/file/8239306142/MAJLES_1.jpg

http://s7.picofile.com/file/8239306276/AHMADYNEJ8D_BARANDEYE_88.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8239306434/ENTEX8B8TE_07_12_94.jpg

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 
 
 

زمانی یکی از دوستان مدیرم درباره انجام برخی تغییرات در شرکتش به من گفت: "هنوز تصمیم نگرفته ام که تغییرات مورد بحث را انجام دهم." و وقتی به او گفتم که "در واقع تصمیم گرفته ای که به وضع موجود ادامه دهی!" به فکر فرو رفت. او به یاد آورد که تصمیم نگرفتن، وجود ندارد چون "خود تصمیم نگرفتن هم یک تصمیم است".

عصر ایران؛ جعفر محمدی : این که می گویند در فلان انتخابات، مثلاً 60 یا 80 درصد واجدین شرایط شرکت کردند، صرفاً یک مقوله اداری و آمار رسمی است و الّا در همه انتخابات ها، صد در صد افراد رأی می دهند؛ هم کسی که پای صندوق می آید، رأی می دهد و هم کسی که در روز انتخابات از خانه اش بیرون نمی آید.

زمانی یکی از دوستان مدیرم درباره انجام برخی تغییرات در شرکتش به من گفت: "هنوز تصمیم نگرفته ام که تغییرات مورد بحث را انجام دهم." و وقتی به او گفتم که "در واقع تصمیم گرفته ای که به وضع موجود ادامه دهی!" به فکر فرو رفت. او به یاد آورد که تصمیم نگرفتن، وجود ندارد چون "خود تصمیم نگرفتن هم یک تصمیم است".
 کسی که پای صندوق نمی آید، در واقع رأی داده است و گاه رأی او حتی بیش از کسانی که سر صندوق ها رفته اند، اثر گذار است.
انتخابات ریاست جمهوری در سال 1384 را به یاد آوریم. در آن سال، میلیون ها ایرانی -که منتقدان جدی احمدی نژاد بودند- در انتخابات شرکت نکردند و همان ها باعث شکل گیری نتیجه انتخابات و تغییر تاریخ ایران شدند چرا که اگر ساعتی را به خود زحمت می دادند و به نزدیک ترین شعبه رأی گیری می رفتند، احمدی نژاد، رئیس جمهور کشور ایران نمی شد و مصائب بعدی شکل نمی گرفت.
در واقع، احمدی نژاد، بیش از آن که ممنون رأی دهندگان مستقیم خود ،که نامش را نوشتند باشد، مدیون کسانی بود که با شرکت نکردن در انتخابات، عملاً به او رأی دادند.
 در  انتخابات مجلس فعلی نیز، تعداد قابل توجهی از نمایندگانی که بعدها به "دلواپس" معروف شدند و تا توانستند در مسیر بهبود روابط ایران و جهان و لغو تحریم ها سنگ اندازی کردند، با آرایی بسیار اندک شمار راهی مجلس شدند و مثلاً در تهرانی که در مجلس ششم، رأی دو میلیون نفری داشتیم، افرادی در مجلس نهم با 200 هزار رأی شدند نماینده مردم تهران در مجلس و حاکم بر مقدرات کشور!

ما، چیزی به نام رأی ندادن نداریم، حداکثر نینداختن رأی به صندوق را داریم که این هم "رأی نامرئی" است به حساب کسانی که از حضور مردم می ترسند.

 انتخاب با ماست و مسؤولیت انتخاب هم ...
 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: انتخابات، رأی نامرئی، تحریم انتخابات، احمدی نژاد، مشارکت صد در صدی، تغییر تاریخ، مجلس ششم،

خودی-ها هوای همدیگه رو دارن ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s6.picofile.com/file/8239242450/AHMADYNEJ8D_SHOR8YE_SHAHR_1.jpg

http://s6.picofile.com/file/8239242818/AHMADYNEJ8D_SHOR8YE_SHAHR_2.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8239243226/AHMADYNEJ8D_SHOR8YE_SHAHR_3.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8239243526/AHMADYNEJ8D_DEFAA_AZ_FES8DE_K8B3NEYE_XOD_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8239243942/AHMADYNEJ8D_DEFAA_AZ_XATTE_QERMEZ_H8YE_XOD_3.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8239244568/AHMADYNEJ8D_DEFAA_AZ_XATTE_QERMEZ_H8YE_XOD_4.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8239245076/AHMADYNEJ8D_DEFAA_AZ_XATTE_QERMEZ_H8YE_XOD_2.jpg

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 

 به گزارش عصر ایران، علی مطهری که در جمع دانشجویان دانشگاه امیرکبیر سخن می‌گفت، اظهار کرد: اگر در انتخابات پیش رو مشارکت نکنید مجلسی شبیه مجلس نهم خواهیم داشت.‌ توصیه من مشارکت بالا در انتخابات آینده است، به هر حال در بین کاندیداهای موجود افراد خوشفکری وجود دارند؛ لذا در انتخابات شرکت کنید و بقیه را هم برای شرکت در انتخابات تشویق کنید.
 چون احمدی نژاد از خودشان بود، سکوت می‌کردند، برای همین راهم را از مدعیان اصولگرایی جدا کردم. احمدی نژاد حتی یک ساعت نباید سر کار خود باقی می ماند
 به گزارش ایسنا، این نماینده مجلس با اشاره به سابقه نمایندگی خود در ادوار هشتم و نهم مجلس گفت:‌ مجلس هشتم مجلس قوی تر بود، در آن دوره حداقل 50، 60 نفر آدم خوشفکر حضور داشتند.
 مطهری با اشاره به برخی قانون‌شکنی‌ها در دولت قبل اظهار کرد:
آقای احمدی‌نژاد اعتقاد به قانون نداشت و می‌گفت هر قانونی را که نخواهم اجرا نمی‌کنم در حالی‌که من فکر می‌کنم چنین فردی حتی یک ساعت نباید سر کار خود باقی بماند. به همین دلیل هم بود که سوال از رئیس‌جمهور را مطرح کردند؛ اگرچه برخی می‌گفتند نباید مطرح شود. متاسفانه ما گاهی کاسه‌های داغ تر از آش می‌شویم و کار را خراب می‌کنیم.
 ما نباید به بهانه حفظ نظام، تخلفات را توجیه کنیم. من فکر می‌کنم که مصلحت نظام هم در همین است.
 این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سوال دانشجویی درباره تغییر دیدگاه سیاسی خود خاطرنشان کرد: دیدگاه من تغییری نکرده است. من از همان ابتدا در مسائل سیاسی و اجتماعی دیدگاهم نزدیک به اصلاح‌طلبان بود و در مسائل فرهنگی نزدیک به اصولگرایان بودم. من حتی در دوران اصلاحات از آزادی بیان و رعایت حقوق شهروندی و افشای قتل‌های زنجیره‌ای دفاع اما خیلی جاها هم از تساهل و تسامح‌های فرهنگی انتقاد کردم.
 تغییری در من ایجاد نشده است و من همچنان روی نظارت بر مسائل فرهنگی و پوشش اسلامی تاکید دارم و حتی وزیر را برای پاسخگویی به سوالی در همین رابطه به مجلس آوردم. این‌که همه تابلوهای فروشگاه‌ها به زبان انگلیسی است و فاکتورهای فروش هم به زبان انگلیسی صادر می‌شود مسائلی است که روی آن حساس هستم.
البته پیش از ورود به مجلس من هنوز با دولتی مثل احمدی‌نژاد مواجه نشده بودم
در آن زمان دیدم آقایانی که ادعای اصولگرایی دارند به دلیل این‌که رئیس‌جمهور از خودشان است سکوت می‌کنند؛ لذا راهم از آن‌ها جدا شد. اما همچنان مواضع فرهنگی‌ام را دارم و تناقضی در کار نیست.
 این نماینده مجلس در بخش دیگری از سخنرانی خود در جمع دانشجویان دانشگاه امیرکبیر در پاسخ به سوالی درباره خطوط قرمز در آزادی بیان، لغو برخی کنسرت‌های مجوزدار و بالا رفتن از دیوار برخی سفارتخانه‌ها اظهار کرد:
متاسفانه گاهی در آزادی بیان خط قرمزهای مصنوعی ایجاد کردیم که کار درستی نیست و باید اصلاح شود. در موضوع لغو کنسرت‌ها هم اگر کنسرت یا برنامه‌ای مجوزی از وزارت ارشاد گرفته نباید بخش دیگری آن را بر هم بزند؛ زیرا این حاکی از حاکمیت دوگانه است. این غلط است. البته وزارت ارشاد باید در دادن مجوزها دقت کند اما اگر مجوزی صادر شد نباید جلوی آن را بگیرند. بالا رفتن از دیوار سفارتخانه‌ها هم از دیگر روش‌های غلطی است که متاسفانه اتفاق افتاده است؛
راه اصلاح این وضعیت این است که گام به گام جلو برویم . گام اول انتخابات ریاست جمهوری سال 92 بود و گام دوم انتخابات مجلس دهم است. ان شاء الله مجلسی قوی تشکیل شود.
 مطهری اشتغال را از مشکلات عمومی کشور عنوان و اظهار کرد: ما مراجعات زیاد مردمی در همین رابطه داریم که بخشی از آن ناشی از شرایط کشور است و تحریم‌هایی که بوده و هنوز هم تا حد زیادی وجود دارد؛ البته مسأله کاهش شدید قیمت نفت را هم نباید دست کم بگیریم. این‌که کشوری که بیشترین بودجه‌اش از نفت تامین می‌شود
به یکباره شاهد کاهش قیمت نفت از هشتاد به 30 دلار شد. دولت ناچار شد طرح‌های عمرانی را تعطیل کند و فقط حقوق کارمندان را بدهد. وقتی طرح‌های عمرانی تعطیل شد مشکل اشتغال به وجود می‌آید. برخی می‌گویند فشار دولت برای پایین نگه داشتن تورم از نظر علم اقتصاد منطقی نبوده و بخشی از رکود ناشی از همین امر است. البته شرایط عمومی کشور در این زمینه بی‌تاثیر نبوده است. برجام قرار بود هفت ، هشت ماه پیش اجرایی شود اما عربستان 1+5 را امیدوار کرد که با کاهش قیمت نفت ایران را به زانو درآورد. اما وقتی دیدند ایران مقاومت کرده برجام را اجرایی کردند.
 وی در پاسخ به سوال دیگری درباره برجام دو نیز گفت:‌ این‌که ما از راه گفت‌وگو بسیاری از مشکلات داخلی از جمله موضوع حصر، بالارفتن از دیوار سفارتخانه ها و لغو کنسرت را حل کنیم حرف درست و ایده خوبی است. چرا بعضی‌ها با این امر مخالفت می‌کنند؟
 این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان درباره خرید هواپیمای ایرباس از سوی دولت با وجود مشکلات اقتصادی اظهار کرد:
قرارداد خوبی برای خرید هواپیما بسته شده و پولی بابت آن پرداخت نمی‌شود بلکه به ازای کارکرد این هواپیماها پول پرداخت خواهد شد. به هر حال وضعیت ناوگان هوایی ما نامناسب است. مردم هم وضعیت ناوگان هواپیمایی ترکیه، امارات و قطر و جاهای دیگر را می‌بینند و مقایسه می‌کنند. گاهی اوقات آدم احساس می‌کند سوار گاری شده است! به هر حال مردم باید از امکانات جدید استفاده کنند به نظرم این انتقادات بیشتر جنبه سیاسی دارد.  
 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: علی مطهری، احمدی نژاد، قانون‌شکنی‌ها، مصلحت نظام، اصلاح‌طلبان، اصولگرایان، اشتغال،
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 27 بهمن 1394 توسط عـبــد عـا صـی

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s7.picofile.com/file/8239060742/TAHR3ME_ENTEX8B8T_5.jpg

http://s7.picofile.com/file/8239061342/TAHR3ME_ENTEX8B8T_6.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8239061750/TAHR3ME_ENTEX8B8T_4.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8239062092/TAHR3ME_ENTEX8B8T_2.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8239062576/TAHR3ME_ENTEX8B8T_3.jpg

 

جلایی‌پور: تندروها از دل تحریم انتخابات بیرون میآیند ...

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 

 جلایی‌پور، خبرآنلاین ،سیاست ، با بیان اینکه عده ای می خواهند انتخابات را کاملا هرس کنند تا در شرایط خطیر آینده آنطور که می خواهند محصول مورد نظرشان را برداشت کنند افزود: نیرویی که در مقابل گشایش سیاسی و فرهنگی آقای روحانی به شدت مقاومت می کند به این امید بسته است که مجلسی با اکثریت مخالفان دولت را تشکیل داده و پس از آن بار دیگر کرسی ریاست جمهوری را نیزازآن خود و حاکمیت را یکدست کند. یعنی تکرار تجربه زیانباری که در دولت قبل اتفاق افتاد.
**راه ایجاد تغییرات اصلاحی در کشور از طریق راههای بهداشتی و باریک مثل انتخابات می گذرد. لذا نباید فرصت را از دست داد چرا که آنهایی که فرصت حضور نیروهای موثر اصلاح طلب و اعتدال گرا در انتخابات را سلب کردند سعی دارند با این کار اصلاح طلبان و اعتدال گرایان را گیج کرده و در این فرصت 2 هفته ای با یک مشارکت کم رونق مردم، افراد در فهرست خود را به مجلس بفرستند.
**{ درباره استدلال طرفداران تحریم انتخابات } آنها معقتدند با ساز و کار قانونی فعلی، اصلاح طلبی فرآیندی عقیم است اما نمی گویند که راه پیشنهادی شان برای اصلاح امور چیست؟ فرض که با تبلیغ تحریمی ها، بیست درصد مردم هم انتخابات را تحریم کردند و نیامدند چه مشکلی برای اقتدارگرایان پیش می آید؟15 تا 20 درصد که همیشه نمی آیند. این نیامدن بیست در صد پای صندوق های رای مشکلی برای تند روها ایجاد نمی کند فقط کار اصلاح جویان را خراب می کند. تحریم وقتی قابل توجه است که کمتر از بیست در صد از مردم در انتخابات شرکت کنند که این اتفاق در ایران نمی افتد.
**
اصلاح طلبان برخلاف تحول خواهان یک هدف حداقلی و قابل دسترس دارند. آنها می خواهند مجلسی تشکیل شود که به جای استیضاح وزیر درستکاری که برای مقابله با فساد مساله بورسیه های غیرقانونی را پیگیری می کند از این وزیر حمایت و با متخلفان برخورد کند.
**شما شاهد بودید که تند روها در مجلس تلاش داشتند برجام را برهم بزنند و اگر تاکید لاریجانی نبود شاید موفق هم می شدند.
**
اصلاحات فرایندی تدریجی ولی با هزینه های کمتر است. از این رو من به همه مردم و همه طرفداران دولت و اصلاحات توصیه می کنم نه تنها در انتخابات شرکت کنند بلکه برگه رای خود را بر اساس لیست کامل پر کنند. چرا که
هر قدر لیست اسامی نامزدهای مورد نظر ناقص تر پر شود احتمال اینکه تندروها سرکار بیایند بیشتر است.
**
تجربه 20 ساله اخیر ایران نشان داده که تحریم انتخابات معمولا به نفع تندروها تمام شده است. نمونه اش انتخابات آزاد شورای شهر دوم است که مشارکت مردم بسیار پایین بود و از دل آن شورای شهری (با صد و شصت هزار رای از یک شهر هشت میلیونی) بیرون آمد که احمدی نژاد را شهردار کرد و سکوی پرش وی به سوی ریاست جمهوری شد.
**{در مورد عهد شکنی تندروها} آنها خوب بلدند داد و فریاد راه بیندازند و از آتش زدن سفارت دفاع کنند و بعد زیرش بزنند بدون اینکه دغدغه مردم و منافع ملی را داشته باشند. دیدیم در شرایطی که برجام در حال حل شدن بود و تمام دنیا چشمشان به ایران بود با آتش کشیدن سفارتخانه یک کشور بهترین پاس گل را به عربستان و اسرائیل دادند و دولت های کشورهای اسلامی را در برابر وزارت خارجه ما قرار دادند.
**رقابت این دوره بین اصلاح طلبان و اصولگریان نیست. بلکه بین نیروهای میانه رو و تندروها است. میانه روها شامل اصلاحطلبان، طرفداران دولت و اصولگراهای معتدلی مثل مطهری و لاریجانی میشود.
 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: تندروها، تحریم انتخابات، جلایی‌پور، اصلاح طلب، اعتدال گرا، احمدی نژاد، اصولگریان،


با دسـتـمـــال آلـــوده نمیشود آلودگی را پاک کرد ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s7.picofile.com/file/8238905500/P8RTY_B8ZY_14.jpg

http://s7.picofile.com/file/8238906526/P8RTY_B8ZY_12.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8238906968/P8RTY_B8ZY_11.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8238907476/P8RTY_B8ZY_10.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8238907868/P8RTY_B8ZY_9.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8238908342/P8RTY_B8ZY_8.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8238909042/P8RTY_B8ZY_7.jpg

 


http://s7.picofile.com/file/8238909418/P8RTY_B8ZY_6.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8238909950/P8RTY_B8ZY_2.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8238910868/P8RTY_B8ZY_1.jpg

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 

 عبرت نیوز: با گسترش فساد در کشور، مبارزه با این پدیده شوم دغدغه‌ای برای تمامی مسئولان کشور شده است.
سخنان
احمد توکلی در حالی منتشر می شود که
محمود احمدی نژاد با حمایت و پشتیبانیی تعداد بیشماری از چهره های اصولگرای فعلی و حاضر در مجلس و بخشی از جریان مشهور به جبهه پایداری بدون هرگونه نظارت قاطع و دقیق موفق شد سیاستهای اشتباه اقتصادی و اجتماعی خود را تا آخر به پیش برده و موجب حیف و میل ثروت های کشور و ملت شود و بصورتی بی سابقه دو معاون رئیس جمهور « عدالت گستر » که ظهور و قدرت گرفتنش هنوز موجب تعجب اذهان عمومی است بدلیل فساد اقتصادی عازم زندان شوند و مهمترین مهره از پازل فساد اقتصادی با کیفش به آسودگی از کشور خارج و درکشورهای اروپایی پناه گیرد، به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران « خاوری » شاه کلید فساد گسترده موجود در دولت سابق و در میان برخی افراد است که در سکون و سکوت کامل پنهان شده است.
 احمد توکلی، نماینده مردم تهران، با سفر به کرمانشاه با بیان اینکه نفوذ فساد و آلودگی به مجاری تصمیم‌گیری در یک نظام بدترین نوع فساد است، گفت:
بر اساس یک آمار، فساد اقتصادی ایران در سال ٢٠٠٧ به میزان ٣٤ میلیارددلار به اقتصاد کشور ضربه وارد کرد که ٣١ میلیارددلار آن ناشی از کاهش بهره‌وری بود.
 نماینده مردم تهران در مجلس گفت:
شفاف‌سازی از سوی نمایندگان مانع بروز فساد در کشور می‌شود و باید رویه امام(ره) الگوی نمایندگان باشد. به گزارش مهر، توکلی در جمع برخی از نیروهای جریان انقلاب با اذعان به اینکه فساد در کشور در سالیان اخیر در بخش‌های مختلف و به‌ویژه بخش اقتصادی گسترش یافته، افزود: کودتا، تجاوز نظامی و انقلاب مخملی سبب ساقط‌شدن یک حکومت نخواهد شد بلکه در حقیقت آنچه سبب براندازی می‌شود عدم مبارزه با فساد است. نماینده مردم تهران در مجلس، بی‌عدالتی، پارتی‌بازی و عزیزشمردن نزدیکان و گماشتن آنان در مناصب حکومتی از طرف مقام یا حاکمی را نمونه‌ای از فساد در جامعه اسلامی دانست و بیان کرد: هیچ‌چیزی به اندازه حکومت بر مبنای ظلم سبب دشمنی خداوند نمی‌شود.
 توکلی در نشست یاران امین که در کتابخانه امیرکبیر کرمانشاه برگزار شد، با اشاره به اینکه
عدم رعایت شایسته‌سالاری فساد را برمی‌انگیزد، گفت: رفیق‌بازی، تبارگرایی، ویژه‌خواری، حمایت ویژه و تجارت نفوذ از نتایج فساد هستند و تجارت نفوذ در ایام انتخابات بسیار فعال می‌شود، به این معنی که عده‌ای هزینه تبلیغات انتخاباتی را به امید نفوذ در مجلس پرداخت می‌کنند. نماینده مردم تهران در مجلس با بیان اینکه تجارت نفوذ بسیار متفاوت است و در کشور کم نیست، اظهار کرد: صاحبان قدرت در انتخابات مجلس به دلیل ابتلا به ناپاک‌دستی ردصلاحیت شدند و این افراد عامل تجارت نفوذ هستند.
 وی شفافیت را مانع از ایجاد فساد در جامعه دانست و اظهار کرد: اگر سیاست‌مداران با شفافیت رفتار کنند و محاسبه‌پذیر و قابل‌تشخیص باشند، به‌طورقطع مردم با آنها بهتر رابطه برقرار کرده و درباره رأی و گرایش آنها راحت‌تر تصمیم می‌گیرند. به گزارش تسنیم، توکلی با اشاره به اینکه در اقتصاد شیشه‌ای یا شفاف حداکثر مطلوبیت و تحکم ایجاد می‌شود، گفت: فساد زمانی رخ می‌دهد که تنها جمع اندک و برگزیده‌ای دسترسی به اطلاعات مهم دارند و شفافیت، از قیمت‌های متفاوت برای یک محصول می‌کاهد زیرا تمام عوامل بازار به همه اطلاعات به طور یکسان دسترسی دارند. توکلی گفت: در صورت عدم دسترسی مردم به اطلاعات، زمینه لابی پنهان برای تأمین منافع گروه‌های خاص تقویت و رانت اطلاعاتی برای دسته خاصی فراهم می‌شود و امکان نقد تصمیمات دولتی را سلب می‌کند که هر سه مورد سبب ناکارایی سیستم می‌شود.
 نماینده مردم تهران در مجلس با بیان اینکه فساد به دو دسته قانونی و غیرقانونی تقسیم می‌شود، گفت:
هنگامی که افراد فاسد در مجاری تصمیم‌گیری نفوذ می‌کنند، فساد قانونی یا سیستماتیک رخ می‌دهد؛ به‌طورمثال تعرفه واردات خودرو را به‌نفع عده‌ای تغییر می‌دهند. توکلی افزود: نوع دیگری از فساد سیستماتیک این است که دستگاه‌های جلوگیری‌کننده از فساد همچون دادگاه‌ها، نیروی انتظامی و مجلس خود آلوده شوند و بدترین مرحله فساد سیستماتیک این مرحله است زیرا با دستمال کثیف نمی‌توان قسمت آلوده را تمیز کرد. 
 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: محمود احمدی نژاد، اصولگرایان، جبهه پایداری، فساد اقتصادی، شفاف‌سازی، عامل براندازی، رانت خواری،

رانـت یـعـنـــی ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s6.picofile.com/file/8232016776/MAF8SEDE_EQTES8DY_D8NE_DOROSHTHAA_2.jpg

http://s6.picofile.com/file/8231857526/MAF8SEDE_EQTES8DY_OZ8E_1.jpeg

 

http://s6.picofile.com/file/8230233742/FES8DE_ED8RY_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8230234234/FES8DE_EQTES8DY_MOB8REZE_BAA_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8212971884/DOZDY_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8238698618/R8NT_1.jpg

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 

 عبرت نیوز، روزنامه جمهوری اسلامی در مقاله ای به اظهارات اخیر محمدرضا باهنر که تاییدصلاحیت سیدحسن خمینی را رانت خواری دانست،حمله کرد.
این روزنامه نوشت:
هنر این بود که در این پاییز اخلاق و انصاف، که برخی تمام هنر خویش را در توهین به خاندان امام نشان می‌دهند، فلان نماینده مجلس که از خانواده انقلاب است و بیست و هفت بهار از عمر خویش را بر مسندی تکیه داشته که با همت فقیه و فیلسوف و عارف بزرگ خمینی کبیر استوار گردید لااقل نه به توصیه دین در نکوداشت پدر با حفظ و اکرام فرزندانش (المرء یحفظ فی ولده)
همان گونه که آیت‌‌الله وحید به آن هشدار داد بلکه به پاس حق نمکی که بر سر این سفره گسترده خورد نمکدان را نمی‌شکست و به بیت امام(ره) و کسی که همه بانام "خمینی" او را می‌شناسند و انقلاب نیز بی‌نام او در هیچ کجای جهان شناخته شده نیست توهین نمی‌کرد و آنان را اهل رانت خواری ویژه معرفی نمی‌نمود.
 بعید است این نماینده که سالها با این مقوله آشنا بوده معنی رانت را نداند، همان گونه که در لغت آمده رانت به معنی درآمدی است که از فرصت‌ها و موقعیت‌های برتر به دست آمده باشد، ثروت حاصل از کار غیرتولیدی و بادآورده رانت خوانده می‌شود (فرهنگ معین). امتیازی انحصاری که به دور از هرگونه رقابت نصیب برگزیدگانی می‌شود.
پس:
شرافت در نسب هرچند که بدون رقابت و بی‌اختیار به کسی داده می‌شود، "رانت ویژه " نیست ونباید زمینه حسادت و کینه و محرومیت او را از حقوق برابر با دیگران فراهم سازد بلکه در مقابل اگر کسی مولود پدری صاحب جود و کرم و شجاعت است. نظیر آنچه در داستان موسی و خضر درقرآن کریم آمده است که خداوند پیامبر خود را مامور تعمیر بنایی می‌کند که متعلق فرزندان یتیمی است که به تعبیر قرآن (کانَ اَبُوهُما صالِحاً") پدرشان فردی صالح بود یعنی همانگونه که علامه طباطبایی می‌گوید:سبب برانگیخته شدن رحمت خدا همان صلاح پدر آن دو بوده‏، لذا انصاف اینست که به جای تعمیر دیوار بیت امام (ره) که بی‌شک پدری صالح بود مردانگی کنند با چنین نسبتهای ناروایی دیوار اعتماد و آبروی آن را بر سر فرزندانش خراب نکنند.
رانت یعنی:
من بتوانم بدون هر گونه نگرانی از عتاب دنیوی و عقاب اخروی به هر کس که بخواهم، هرچه بخواهم و هرزمان که بخواهم با بهره گیری از انواع رسانه‌ها و تریبونها توهین و اعتراض کنم ولی شما نتوانی با کمترین امکانات از خودت دفاع کنی.
رانت یعنی:
صدا و سیما در اختیار برنامه من، سخنرانی من، افتتاح طرح توسط من، پوشش اخبار فتوحات و حماسه آفرینی من، در سازمان ملل و ونزوئلا و بورکینافاسو و جیبوتی و... اما وقتی که رسانه‌های استکبار جهانی در حال پوشش مهمترین خبر سیاسی جمهوری اسلامی ایران هستند که شما در آن حضور دارید خبر آن از ارزش سخنرانی یکی از عزیزانی که عالم بما کان و ما یکون و ماهو کائن در محکومیت نظام از هم فروپاشیده غرب است کمتر باشد.
رانت یعنی:
اگر من هرچه به امام و بیت امام و دختر امام و پسر امام و نوه امام بگویم " فحش از دهن من طیبات است" اما اگر تو وفقط تو از کنار عکس و فقط عکس امام بدون احترام عبور کنی هم منافق ضد امامی و هم وطن فروش و خائن و.....
رانت یعنی:
آنجا که یک مجلس از طرف شما با مجوز نهادهای قانونی تشکیل شد من بتوانم به بهانه مخالفت با اسلام آنرا به هم بزنم و عزای عمومی اعلام نمایم ولی اگر شما به عمل من اعتراض کردید که این کار خلاف اسلام است شما را به نپذیرفتن قانون متهم نمایم، وهمان زمان اگر رئیس‌جمهور بگوید که نیروی انتظامی موظف است به قانون عمل کند نه اجتهادات شرعی خود، ندای وا اسلاما سردهیم.
رانت یعنی:
خبر شرکت نکردن فلان آقای نماینده بعد از بیست و هفت سال شرکت در انتخابات و مجلس برای صدا وسیما به اندازه شرکت کردن تمام نامزدها و شرکت ندادن برخی از آنها مهمتر و جذاب‌تر است! و باید دفتر کار ایشان و نوع نشستن و برخاستن و آینده کاری و حقوق و درآمد ایشان و... در چند نوبت خبری پوشش داده شود.
 برادر عزیز، فرزند امام خمینی (ره) تنها خواسته‌اش این است که او نیز بتواند مانند خیل فراوانی از انسانها که سوار بر کشتی پدرش به ساحل نجات رسیدند سوار برکشتی شود و یا اگر سوار شد اورا پیاده نکنند.
با او نیز مانند دیگران رفتار شود نه بیشتر و نه کمتر. آیا این خواسته رانت ویژه است؟
 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: رانت، محمدرضا باهنر، سیدحسن خمینی، موسی، خضر، دور زدن قانون، آشوبگری،

بابک زنجانی فرد نیست، شـبـکـه است ...



 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s6.picofile.com/file/8238342442/B8BAKE_ZANJ8NY_1.jpg

http://s6.picofile.com/file/8238342784/B8BAKE_ZANJ8NY_5.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8238343326/B8BAKE_ZANJ8NY_6.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8238343984/B8BAKE_ZANJ8NY_7.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8238345384/B8BAKE_ZANJ8NY_8.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8238345934/B8BAKE_ZANJ8NY_3.jpg

 

 

  بابک زنجانی فرد نیست،

 شـبـکـه است ...

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 

 رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس ،غلامرضا تاجگردون :
درباره پرونده بابک زنجانی، به ‌جز محتوای پرونده،
موضوعی که وجود دارد، نوع روابطی است که منجر به این تخلف شده است. شکل‌گیری این روابط مالی و سوءاستفاده‌ها، فقط محصول تحریم بود یا دولت وقت هم در این موضوع دخیل بود؟
به نظر من بیشترین بحث فساد جریانی که در دوره قبل اتفاق افتاد، در زمان تحریم‌ها بوده است.
در دوره تحریم‌ها، آنها که فرصت‌شناس بودند و لابی قوی در دولت داشتند، کارهایی که می‌خواستند را انجام دادند. در گزارش‌هایی که دراین‌باره ارائه می‌شد، اوج ماجرا مربوط به پرونده بابک زنجانی بود که الان همه در جریان آن قرار دارند.
این گزارش‌ها در زمان دولت قبل در کمیسیون وجود داشت و نمایندگان از این پرونده‌ها باخبر بودند؟
خیر. عمده بحثی که دراین‌باره انجام شد، همین امسال بود.
وقتی که بحث بررسی برجام در مجلس مطرح شد، در کمیسیون برجام این موضوع طرح شد که واقعا امروز کشور به دلیل تحریم‌ها، چقدر دارد زیان می‌دهد؟ فرایندهایی مثل انتقال پول و خرید پول و مشکلاتی را که وجود داشت به ‌طور کلی بررسی کردیم که چه هزینه‌ای به کشور تحمیل می‌کند. البته در این کمیسیون هم وارد مصادیق نشدیم که مثلا بگوییم فلان فرد یا گروه، این مقدار سوءاستفاده کرده‌ است، بلکه فقط بررسی کردیم که این فرایندها در دوران تحریم چگونه و با چه هزینه‌ای امکان‌پذیر است.
آیا مؤسسات مالی زیادی هم که در دولت قبل تأسیس شدند، در این تخلفات تأثیرگذار بوده‌اند؟
ما برای ظرفیت‌سازی اقتصادیمان به این مؤسسات نیاز داشتیم، ولی اینکه نهادهای غیراقتصادی وارد این عرصه شدند، ناشی از ضعف نظارت بانک مرکزی بود.
‌ پیش از این به لابی برخی افراد با دولت قبل اشاره کردید، اما می‌گویید به صورت مصداقی، درباره آنها بررسی انجام نشده است؛
آیا مشخص نیست این افراد و گروه‌هایی که به صورت مصداقی بررسی‌شان نکردید، چگونه توانسته بودند از این فضا بهره‌برداری کنند؟
آنچه بررسی‌ها نشان می‌دهد، این است که عمده مسائل ناشی از تصمیم‌گیری‌های ستاد تدابیر ویژه اقتصادی و مجوزهای خاص این ستاد در برخی از امور بوده است. این مجوزها باعث اختلاف در برخی نرخ‌ها می‌شد و متعاقب آن هم دلال‌هایی بودند که در مباحثی مانند حق بیمه و انتقال پول‌ها فعالیت می‌کردند و مواردی بوده که این دلال‌ها بین ٢٠ تا ٣٠ درصد بابت انتقال پول، می‌گرفتند و این هزینه‌ها به کشور تحمیل می‌شد.
اینکه تحت لوای این مجوزها یا در جریان شکل‌گیری مؤسسات مالی، سوءاستفاده‌هایی انجام شده که روشن است، اما در برخورد با این سوءاستفاده‌ها، ما فقط شاهد محاکمه بابک زنجانی هستیم و نامی از دیگر سوءاستفاده‌کنندگان از شرایط تحریم شنیده نمی‌شود یا اصلا آماری از اینکه چه افرادی چقدر سوءاستفاده کردند، وجود ندارد که بتوان بر مبنای آن، این افراد را تحت پیگرد قرار داد؟
فرض کنید در زمان تحریم فردی آمده و مؤسسه‌ای ایجاد کرده و از طریق آن مؤسسه، کار انتقال پول را برای ما انجام داده و ٣٠ درصد هم گرفته و رفته است. الان می‌شود او را محاکمه کرد؟ خیلی از این افراد پول‌ها را گرفتند و رفتند و حتی به کسانی که این فرصت‌ها را برایشان ایجاد کرده بودند هم خیانت کردند.
به نظر می‌رسد مسئله به همین سادگی نبوده، آیا تبدیل ارز و پول‌شویی و قاچاق ارز و مواردی مانند اینها را می‌توان پیگیری کرد؟
از نظر فنی می‌توان پیگیری کرد. بالاخره اینها برای اینکه کار انتقال را انجام دهند، اقدام به ایجاد صرافی کرده‌اند و در امور اقتصادی دخالت‌ها و سوءاستفاده‌هایی کرده‌اند؛
مثلا در بحث بابک زنجانی وقتی می‌گویند یک ‌میلیارد دلار از طریق صرافی وارد کشور شده، مبدأ و مقصد این صرافی مشخص است. اینها را می‌توان پیگیری کرد، اما به نظر من این نوع مسائل اصلا جدی گرفته نمی‌شود.
آیا این باورپذیر است که یک فرد، مثل بابک زنجانی بتواند همه این کارها را انجام دهد و در دادگاه هم با همه‌چیز شوخی کند و همچنان ما بگوییم کسی دنبال بررسی مبدأ و مقصد صرافی‌هایی که پول او را انتقال داده‌اند، نیست؟
درباره بابک زنجانی شما حتما باید در نظر داشته باشید که این موضوع بدون شک مربوط به یک شبکه است؛ چون هیچ‌وقت بابک زنجانی به ‌عنوان یک فرد نمی‌تواند به چنین قدرتی برسد. حتما در وزارت نفت، در سیستم بانک‌ها و بانک مرکزی و صرافی‌ها، آدم‌هایی بوده‌اند که با اینها همکاری و از کارشان حمایت کرده‌اند. وقتی در همین دوره یک صرافی شکل می‌گیرد که بیش از ٦٠ درصد انتقال پول‌ها را انجام داده و درصد خودش را گرفته، آیا باورپذیر است که بگوییم این صرافی بدون ارتباط شکل گرفته و فعالیت کرده است؟ البته اینها با مؤسسات مالی‌ای که در آن دوره شکل گرفت و برای چرخ تولید کشور، پول تولید کردند، فرق دارند و من تأکید دارم که این دو مسئله را از هم تفکیک کنیم؛ البته درباره بابک زنجانی همین که تا اینجا دادگاه‌ها برگزار شده و این فرد محاکمه شده، مهم و امیدوار‌کننده است.
بابک زنجانی به‌ عنوان یک فرد به همراه شرکایش محاکمه می‌شود و اثری از کشف یک شبکه نیست.
اتفاقا من مدام بیم این را دارم که در پایان این دادگاه، بابک زنجانی اعدام شود؛ چون در آن صورت دیگر شبکه اصلی قابل شناسایی نیست.
همین صرافی و شبکه حامی آن قابل پیگیری نیستند؟
اتفاقا یک نکته بسیار مهم و درخور توجه همین صرافی است. یک صرافی که بیش از ٦٠ درصد انتقال‌ها را انجام داده بود، در این پرونده محکوم نشد. باید ببینیم چرا این صرافی محکوم نشده است یا واقعا ساختارش درست بوده و کارش را درست انجام داده، یا باید معلوم شود چرا ٦٠ الی ٧٠ درصد منابع ما از طریق چند صرافی مشخص منتقل شده‌اند؟
با امضای طلایی کدام افراد، این انتقال‌ها به این چند صرافی خاص واگذار شده است؟
دراین‌باره مجلس به ‌عنوان نهادی که وظیفه نظارتی دارد، گزارشی داشته است؟

خیر، از این مسائل گزارشی وجود ندارد. اصلا در مجلس کسی به این مسائل نپرداخته است؛
البته در مواردی هم که مجلس وارد شد و مثلا از سازمان تأمین اجتماعی، تحقیق‌وتفحص کرد و پرونده را به قوه قضائیه فرستاد، بعد از گذشت دو سال هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است.  
 

 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: برچسب ها: بابک زنجانی، دلال‌ها، هزینه های تحریم، پول‌شویی، پشتیبان بابک زنجانی، امضای طلایی، سازمان تأمین اجتماعی،


عطش ِ پـَرش از قاب ِ کـــویـــر به اقـیـــانـوسـی بـیـکـــران ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s7.picofile.com/file/8237962076/LAHZEYE_SHAH8DAT_PARESHE_M8HY_AZ_X8K_BE_HOZE_KOSAR_AST_1.jpg

 

 

  عطش ِ پـَرش از قاب ِ کـــویـــر به اقـیـــانـوسـی بـیـکـــران ...

 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

زمینه-ی نفوذ اجانب با تندروی-های گروههای داخلی بوجود میآید ...



 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

http://s7.picofile.com/file/8237858350/TONDRAVY_1.jpeg

http://s6.picofile.com/file/8237858918/TONDRAVY_3.jpeg

 

http://s6.picofile.com/file/8237859100/NOFUZE_ESTE_EM8RE_X8REJY_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8237859250/NOFUZE_ESTE_EM8RE_X8REJY_2.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8237859584/NOFUZE_ESTE_EM8RE_X8REJY_3.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8237859892/NOFUZE_ESTE_EM8RE_X8REJY_4.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8237860318/KUDET8YE_NOJEH_1.jpeg

عوامل کودتای نافرجام نوژه

 زمینه-ی نفوذ اجانب با تندروی-های گروههای داخلی بوجود میآید ... 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

عبرت نیوز: وقتی سخن از عناصر خودسر، نفوذ، امنیت انتخابات و کلیدواژه‌هایی از این دست به میان می‌آید، هیچکس به اندازه یک چهره امنیتی نمی‌تواند درباره ابعاد آنها بگوید.

به گزارش ایسنا، علی یونسی که بعد از غائله قتل‌های زنجیره ای و استعفای دری نجف آبادی، چهارمین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی بوده است، روایت‌های دسته اولی از شکل‌گیری نیروهای خودسر و سازماندهی آنها دارد. روایت‌هایی که ترجیح می‌دهد، منتشر نشده باقی بمانند و بر همین اساس هزار و 300 کلمه از گفت‌وگوی مشروحش با خبرآنلاین را حذف می‌کند. گذشته از این بخش‌های حذف شده یونسی حرف‌های خواندنی هم درباره موضوع نفوذ، انتخابات و بررسی صلاحیت‌ها دارد. او که مهمان کافه خبر بود، توضیح داد که منظور رهبری از هشدار درباره نفوذ، نفوذ اسرائیل و آمریکاست اما برخی به غلط از آن علیه جریان‌های داخلی استفاده سیاسی می‌کنند. یونسی از همین منظر تاکید می‌کند "رد صلاحیت جمعیت هزاران نفری که به جمهوری اسلامی، رهبری و قانون اساسی اعتقاد دارند، به عنوان مصادیق نفوذ و به بهانه عدم التزام به ولایت و قانون اساسی، ظلم به قانون اساسی و رهبری است."

به گفته یونسی همان گروه‌هایی که به سفارت حمله می‌کنند یا به رییس مجلس در قم سنگ پرتاب می‌کنند یا قتل‌های زنجیره‌ای را راه انداختند، همان‌ها با تزریق اطلاعات غلط موجب می‌شوند به جای آن که برخی نهادهای مسوول، از نفوذ وهابیت و اسرائیل و آمریکا نگران باشند، از فعالیت جریان‌های سیاسی داخلی نگران شوند.

گفت‌و‌گوی مبسوط خبرآنلاین با حجت‌الاسلام علی یونسی را در ادامه می‌خوانید:

اخیرا پس از سخنان رهبر انقلاب، برخی شخصیت‌های دیگر درباره نفوذ هشدار دادند. برخی اعضای شورای نگهبان نیز افزایش تعداد نامزدهای انتخابات‌های آتی را با انگیزه و قصد نفوذ عنوان کردند. به عنوان شخصیتی که سوابق امنیتی در سی سال گذشته داشتید، فکر می‌کنید مدل‌های نفوذ از ابتدای انقلاب تا الان چه تغییراتی داشته؟ الان که با دو انتخابات مهم روبه‌رو هستیم، احتمال می‌دهید، نفوذ به چه شکلی باشد؟

پیش از هر توضیحی باید تاکید کنم که عملیات نفوذ همیشه به عنوان یک خطر و تهدید باید جدی گرفته شود. نفوذ ممکن است از ناحیه دشمن، رقیب یا دوست اتفاق بیفتد. معنای نفوذ این است که افراد یا جریانی را به قصد تاثیرگذاری یا با هدف کسب اطلاعات به لباس دوست دربیاورند. البته در حال حاضر نفوذ به قصد کسب اطلاعات کمرنگ شده است. در گذشته این هدف بیشتر مد نظر بود. چون روابط محدودتر بود و کشورها بسته بودند و هر جریان مخالفی تلاش می‌کرد، از رقبا و همسایگانش اطلاعات داشته باشد. در گذشته این هدف خیلی مهم بود. آن قدر که وقتی از نفوذ یا جاسوسی حرفی زده می‌شد، همه برداشت‌ها این بود که به قصد دریافت اطلاعات آمده‌اند. اما به مرور هر چه ارتباطات زیاد شد، این هدف هم کمرنگ شد. الان که در اوج توسعه ارتباطات هستیم، تقریبا اهداف نفوذ با هدف کسب اطلاعات به شدت کاهش یافته است. الان حدود 90 درصد آن اطلاعاتی که در گذشته برای به دست آوردن آنها عملیات نفوذ را ترتیب می‌دادند، به راحتی به دست می‌آید. در گذشته خیلی از اطلاعات پنهان بود اما الان اطلاعات آشکار شده است. هم اطلاعات پنهان کم شده و هم کسب اطلاعات آشکار راحت‌تر شده است. الان دولت‌ها تلاش می‌کنند، اطلاعات پنهان خود را کمتر کنند. هر چه اطلاعات سری و مخفی دولت‌ها کمتر باشد، آسیب‌پذیری آنها هم کمتر است.

در حال حاضر اغلب به دنبال بازتعریف اطلاعات پنهان هستند. البته برخی سرویس‌های اطلاعاتی و مقام‌های امنیتی هنوز عقب مانده‌اند و سعی می‌کنند، چیزی را که همه می‌دانند، پنهان کنند.

با تعریف شما فلسفه وجودی سرویس‌های اطلاعاتی از بین نمی‌رود؟

نه. اتفاقا وظیفه آنها حساس‌تر و مهم‌تر می‌شود. بازتعریف "اطلاعات" و "امنیت" لازم است. برای یک سازمان اطلاعاتی، مبارزه با تروریسم در اولویت است. حفظ امنیت همیشه یک هدف مهم برای سازمان‌های اطلاعاتی است. گروه‌های تروریستی از ابزارهای جدید استفاده می‌کنند و دستگاه اطلاعاتی ناگزیر است این شیوه‌ها را شناسایی کرده و به درون آنها نفوذ کند.

جمهوری اسلامی در اینجا تجارب بسیار غنی دارد. ایران در کشف و انهدام گروه‌های تروریستی جز موفق‌ترین کشورهای دنیاست. جمهوری اسلامی ده‌ها سازمان تروریستی را شناسایی و منهدم کرده یا آنها را بی‌خطر کرده و مدیریتشان می‌کند.

در ایران سازمان‌های تروریستی‌ای وجود داشتند که بعد از القاعده در دنیا قویترین سازمان تروریستی بودند. مثل مجاهدین خلق. مجاهدین خلق یک گروه تروریستی در مقیاس ایران و منطقه بود. این سازمان امنیت ایران را در همه نقاط داخلی به خطر می‌انداخت و هزاران نفر مردم ایران را ترور و شهید کرد و ده‌ها نفر از شخصیت‌های سیاسی را از بین برد و امنیت ایران را در بیشتر کشورها مانند عراق و ترکیه، پاکستان یا حتی در اروپا به خطر انداخت. اما جمهوری اسلامی این گروه تروریستی را شناسایی و شبکه‌شان را منهدم کرد و امروز خطر جدی از طرف آنها متوجه ایران نیست. علاوه بر آن، انواع گروه‌های تروریستی و قومی تجزیه‌طلب و افراطی یا اشرار را با همکاری خود اقوام ایرانیِ میهن‌پرست، در غرب و شرق کشور منهدم کرده و تحت کنترل درآورده است. همین الان هم داعش و گروه‌هایی مانند آن تلاش می‌کنند علیه ایران هم اقدام کنند اما شما اثر آن را در کشور نمی‌بینید یا کم می‌بینید. این فقط به این دلیل است که فعالیت‌های آنها در ایران کاملا مهار می‌شود. سازمان‌های امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی می‌توانند این جریان‌ها را خوب مدیریت و پیشگیری و خنثی کنند.

بازمی‌گردیم به ابتدای بحث و با این مثال که در آستانه فروپاشی شوروی علائم فروپاشی در داخل شوروی وجود داشت اما خودشان متوجه نبودند. با این حال سازمان‌های اطلاعاتی ایران، فروپاشی شوروری را پیش‌بینی کردند و خبر را به حضرت امام دادند. امام هم اعتماد کرد و فروپاشی شوروی را اعلام کرد. این چیزی بود که خود آنها پیش‌بینی نمی‌کردند. مهم‌ترین کار سفارتخانه‌ها در همه جای دنیا این است که از روزنامه‌ها، اخبار و تحولات آشکاری که در یک کشور اتفاق می‌افتد، تحلیل درستی به کشور مبتوعشان منتقل کنند.

سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی هر کشوری علاوه بر نفوذ و تاثیرگذاری و کسب خبر، مهم‌ترین کارشان فهم درست تحولات آن کشوری است که در آن حضور دارند. برای این منظور هم در هر کشور و نظام حکومتی، هم وزارت امور خارجه، هم وزارت اطلاعات، دفاع و سازمان‌های اقتصادی و فرهنگی که هر کدام نماینده‌ای در سفارتخانه‌ها دارند، باید همه دست به دست هم بدهند که فهم و درک درستی از آن کشور به مسئولانشان منتقل کنند، تا آن چیزی که در آنجا اتفاق می‌افتد را گزارش کنند و نه آن چیزی که دلشان می‌خواهد اتفاق بیفتد.

اما به نظر می‌رسد ابراز نگرانی‌های اخیر از نفوذ بیگانه نیست. آن چه الان مطرح است، این ادعاست که عده‌ای می‌خواهند به مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی نفوذ کنند تا اقدامات خاصی انجام دهند. به اعتقاد شما این دغدغه چقدر می‌تواند واقعی باشد؟

وقتی چنین مباحثی به میان می‌آید، منظور، نفوذ یا نفوذ دشمنی مثل اسرائیل و آمریکا و وهابیت است یا نفوذ جریان‌های برانداز و گروه‌های ضد جمهوری اسلامی. غیر از این موارد نفوذ معنا ندارد و اصلا نفوذ جریان‌هایِ سیاسی قانونی مطرح نیست. ورود یک حزب و جریان داخلی به یک نهاد انتخابی که نفوذ نام نمی‌گیرد. اتفاقا باید اینها وارد شوند. یا روحانیونی که صلاحیتشان برای نامزدی مجلس خبرگان تایید می‌شود و تلاش آنها برای ورود به این مجلس که اسمش نفوذ نیست. اینها اتفاقا باید باشد. هیچکدام از چهر‌ه‌های داخلی نفوذی دشمن نیستند و قطعا نظر مقام معظم رهبری درباره نفوذ، دشمنانی مانند اسراییل و آمریکا و جریان‌های برانداز است. اگر احزاب داخلی چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا در میان افکار عمومی حضور نیابند و با حمایت آنان به مجلس و خبرگان وارد نشوند، چه کسی باید وارد بشود؟ خبرگان و مجلس خانه این چهره‌ها و شخصیت‌های درون نظام است. کسی به خانه خودش نفوذ نمی‌کند. شخصیت‌های نامداری مانند آیت‌الله هاشمی رفسنجانی یا شهیدان بهشتی و مطهری جزء ارکان نظام بوده و هستند.

اگر کسی این نگاه را نسبت به مردم و جریان‌های سیاسی و روحانیون و شخصیت‌های واجد صلاحیت داشته باشد این نگاه، نگاه خطرناک و بدی است. در حالی که منظور مقام معظم رهبری از نفوذ این نیست. ایشان می‌گویند مراقب باشید عوامل اسرائیل و آمریکا، وهابی‌ها، گروه‌های تروریستی نفوذ نکنند. این گوشزد مهمی است چون اگر مراقب نباشیم، آنها حتما نفوذ می‌کنند. سرویس‌های اطلاعاتی هم این وظیفه را بر عهده دارند که اجازه نفوذ بیگانه و جاسوس‌ها داده نشود. در اینجا رد صلاحیت جمعیت هزاران نفری که به جمهوری اسلامی و رهبری و قانون اساسی اعتقاد دارند، به عنوان مصادیق نفوذ و به بهانه عدم التزام به ولایت و قانون اساسی‌، ظلم به قانون اساسی و رهبری است و کسی که به ظواهر و قانون و جمهوری اسلامی حداقل التزام عملی دارد، نمی‌تواند از مصادیق ردصلاحیت‌ها باشد.

اساسا شما بستر نفوذ را در چه می‌دانید؟

مسئله تعصب، حماقت، تندروی و جهالت را که در مواردی ریشه‌های عمیق نیز دارد، می‌توان به عنوان بخشی از بستر نفوذ نام برد. اصولا این افراط و تفریط در هر اموری است که بستر نفوذ دشمن می‌شود. هر جا و در هر کشوری و هر سیستم حکومتی که جریان افراطی ایجاد شده است، سیستم‌های امنیتی و اطلاعاتی رقیب یا دشمن در دنیا به راحتی در آنها نفوذ کرده‌اند.

در کشور خودمان چنین چیزی داریم؟ سازمان‌های امنیتی و اطلاعاتی چگونه باید این جریان‌ها را شناسایی و کنترل و مدیریت کنند؟

بله همه جا هست. به عنوان مثال تندترین گروه افراطی مسلمان در دنیا گروه‌های القاعده و داعش هستند. گروه‌های تندرو نیروهای خودشان را خود، گزینش نمی‌کنند. فرد اگر شعارهای آنها را سر دهد و فعل و عملش در مسیر اهداف آنها باشد، عملا از سوی این گروه‌های تروریستی پذیرفته می‌شود. مثلا عناصر و شهروندان افراطی در اروپا که ظاهرا بسیاری از آنها مسلمان هم هستند، کافی است که شعارهای تند داعش را بدهند و چند عملیات جنایتکارانه هم انجام دهند، اینها عملا در چنین شرایطی به عضویت داعش درآمده‌اند.

البته اگر کسی وارد این گروه‌ها شد، یا منحرف است یا مامور سرویس اطلاعاتی. یک سرویس اطلاعاتی هم به راحتی می‌تواند عوامل خودش را برای شناسایی به درون این گروه‌ها نفوذ دهد و تاثیر داشته و مدیریت کند. به طور کلی گروه‌های افراطی مانند داعش و القاعده و هر گروه افراطی مانند نازی‌های آلمان و صهیونیست‌های افراطی یا گروه‌های تند شیعه (به قول مقام معظم رهبری شیعه انگلیسی) یا سنی یا وهابی، یا ناسیونالیست‌های افراطی همه اینها برای جذب نیرو ضوابط گزینشی خاصی جزء همراهی در شعار و همراهی در عملیات افراطی ندارند و اساسا ضابطه دیگری وجود ندارد. لذا سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی عوامل خود را که شعارهای به ظاهر تند و عملیات‌های ویژه مشابه گروه‌های تروریستی سر می‌دهند، به راحتی داخل این شبکه‌ها نفوذ می‌دهند و اهداف خود را دنبال می‌کنند.

فکر می‌کنید القاعده و داعش کاملا تحت نفوذ آمریکایی‌ها هستند؟

بله. در آنجا به راحتی می‌توانند نفوذ کرده و مدیریت کنند. من معتقدم سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل بیشترین نفوذ را در میان داعش و گروه‌های افراطی مسلمان دارند. به این دلیل که اسرائیل این تئوری و ایده تجربه شده را دارد که هر چه در منطقه آشوب و جنگ و ناامنی بیشتر باشد، خودش در امنیت بیشتری خواهند بود و لذا به جنگ میان شیعه و سنی و تقویت گروه‌های افراطی این دو مذهب که اقلیتی بیش هم نیستند، دامن می‌زند. طبیعی است که گروه‌های تندروی مسلمان که سایر مسلمانان معتدل که اکثریت مسلمانان هستند، را می‌کشند، دیگر با اسرائیل کاری نخواهند داشت و منافع آنان را تهدید نخواهند کردند.

بنابراین از دیدگاه شما موضوع نفوذ در مجلس و خبرگان منتفی است...

من نمی‌خواهم بگویم منتفی است اما وقتی گفته می‌شود مراقب نفوذ دشمن باشی، منظور نفوذ تندروهای آمریکایی و همچنین اسرائیل است.

اما برخی مدعی‌اند که عده ای می‌خواهند با ورود به مجلس خبرگان انحراف ایجاد کنند. مثل این که می‌گویند عده‌ای می‌خواهند با ورود به مجلس خبرگان، بحث رهبری فردی را به رهبری شورایی تبدیل کنند یا می‌خواهند با ورود به مجلس راه ورود آمریکایی‌ها را در کشور تسهیل کنند...

به نظر من این یک سوء استفاده از مسئله نفوذ است. برخی دست‌اندرکاران در انتخابات با کمال تاسف به جای این که اظهار شادمانی کنند، از این بابت که ثبت‌نام‌ها بیشتر شده است، نگران می‌شوند که چرا این همه ثبت‌نام کرده‌اند و غیرمسوولانه از آن با عنوان توطئه یاد کرده و اطلاع‌رسانی غلط می‌کنند و این اشتباه است. این نگرانی از توطئه و نفوذ، ناشی از ذهنیت‌سازی غلط بعضی از جریان‌های تندروی داخلی در کشور است. مشکلی که با آن مواجه هستیم این است که همان گروه‌هایی که به سفارت حمله می‌کنند و آنجا را آتش می‌زنند، همان گروه‌هایی که مجالس را بر هم می‌زنند، همان گروه‌هایی که به رییس مجلس در قم سنگ پرتاب می‌کنند، همان گروه‌هایی که قتل‌های زنجیره‌ای را راه انداختند، همان گروه‌هایی که بحران‌نمایی می‌کنند، اینها گروه‌هایی هستند که با کمال تاسف اطلاعات غلط را به اذهان تزریق و ایجاد نگرانی می‌کنند و در نتیجه به جای آن که مسئولان امر و برخی نهادهای مسوول از نفوذ وهابیت و اسرائیل و امریکا نگران باشند، از جریان‌های سیاسی داخلی نگران می‌شوند.

وقتی رهبری همه را به شرکت در انتخابات دعوت می‌کنند و حتی از کسانی که نظام و رهبری را قبول ندارند هم می‌خواهند پای صندوق های رای بیایند، معنایش این است که حق نداریم با اقداماتی نسنجیده مشارکت مردم را در انتخابات کاهش داده و محدود کنیم. هم حضرت امام و هم مقام معظم رهبری مردم را همیشه به مشارکت حداکثری دعوت کرده‌اند. همه مردم ایران اعم از اقوام، مذاهب، اقلیت‌ها و جریان‌های سیاسی را دعوت کرده‌اند تا در انتخابات شرکت گسترده و پرشکوه داشته باشند. لذا نباید به گونه‌ای عمل شود که مجلس در اختیار یک سلیقه سیاسی خاص و جناح خاص قرار گیرد و مردم را از داشتن مجلسی متنوع با سلیقه‌ها و نگاه‌ها و دیدگاه‌ها و نظرات مختلف محروم کنیم. متاسفانه هیات‌های نظارت در استان‌ها مشاهده می‌شود که این گونه برخورد می‌کنند و متاسفانه ترکیب این هیات‌ها و منابع اطلاعاتی آنها یک‌سویه و یک جهت و سختگیرانه است. لذا انتظار می‌رود شورای محترم نگهبان آن را تعدیل و اصلاح کند. البته باید از حضور و نفوذ براندازان و دشمنان جمهوری اسلامی به مجلس جلوگیری کرد و به تعبیر مقام معظم رهبری کسانی که اساس نظام را قبول ندارند.

انتخابات اسفند ماه باید مانند انتخابات خرداد 92 باشد. ما در انتخابات ریاست جمهوری تنوع چهره‌ها را داشتیم. از آقای جلیلی تا عارف در این انتخابات حاضر بودند. انواع کاندیداها حضور داشتند و مردم می‌توانستند کاندیدای خودشان را انتخاب کنند. حالا مردم به آقا روحانی رای دادند و به جلیلی رای ندادند. اما حضور آقای جلیلی هم در انتخابات لازم بود. چون او هم دارای سلیقه سیاسی مشخصی است و در این کشور طرفدارانی دارد.

ما نمی‌توانیم مردم بلوچ، کرد، اهل سنت و ... را به شرکت در انتخابات دعوت کنیم اما بگوییم بیایید به ما رای دهید نه به یک بلوچ، کرد یا اهل سنت. البته از طرفی هم قطعا ‌نمی‌گوییم به هر بلوچ، کرد یا اهل سنتی رای بدهند و حتما باید صلاحیت آنها تایید شده باشد اما باید یک سنخیت و مشابهتی بین مجلس و مردم باشد. مجلس هم باید همان تنوعی را که در جامعه می‌بینیم، نمایندگی کند. مجلس شورای اسلامی با شورای عالی امنیت ملی تفاوت دارد و باید به نیابت از عموم مردم نماینده داشته و تصمیمات قانونی بگیرد. مجلس طوری طراحی نشده که در آن مسائل سری همانند شورای امنیت مطرح شود. طراحی مجلس برای مسائل علنی است. علنی انتقاد کنند، سوال کنند و تصویب کنند. آنها نمایندگان همه مردم هستند نه نمایندگان یک جناح خاص.

ما دست‌اندرکاران باید انتخابات را برای مردم برگزار کنیم؛ حتی آنهایی که جمهوری اسلامی را قبول ندارند. مگر کلیمی‌ها و مسیحیان ایران اسلام را قبول دارند؟ مگر دینی جدا ندارند؟ یا میلیون‌ها جمعیت اهل سنت هم به همین نحو. مگر آنها همه به نظریه ولایت فقیه اعتقاد دارند؟ اما همه آنها ضوابط جمهوری اسلامی را پذیرفته‌اند و التزام به قوانین جمهوری اسلامی دارند. همین که کسی ضوابط جمهوری اسلامی و مقررات جمهوری اسلامی را پذیرفت، یعنی التزام عملی به قوانین جمهوری اسلامی دارد و همین کافی است اما برخی بر داشتن التزام باطنی هم تاکید می‌کنند. در حالی که التزام باطنی را هیچکس نمی‌تواند بفهمد. چون باطن است و هیچ کس از باطن دیگری خبر ندارد اما التزام ظاهری و عملی به قوانین جمهوری اسلامی لازم است و در عین حال یک قانون‌شکن نمی‌تواند نماینده مردم باشد. مردم ما قانو‌ن‌شکن انتخاب نمی‌کنند.

به هر حال انتخاب یک نماینده نباید از انتخاب یک امام جمعه سخت‌تر باشد. برای انتخاب یک امام جمعه همین که ظاهرش خوب باشد، می‌گویند عادل است اما چطور برای احراز صلاحیت یک نماینده شروع به باطن خوانی او می‌کنیم. متاسفانه به این شکل با هر انتخاباتی که برگزار می‌کنیم، بخش قابل توجهی از هموطنان را دلسرد و مایوس می‌کنیم. وقتی ما هزاران نفر را رد صلاحیت می‌کنیم و بعد آنها را متهم می‌کنیم به این که آنها التزام عملی به اسلام ندارند، اختلافات را دو چندان می‌کنیم.

یکی از مراجع چهارگانه سنجش احراز صلاحیت‌ها وزارت اطلاعات است. با توجه به تجربه‌ای که شما در این وزارتخانه داشتید پروتکل مشخصی در این زمینه وجود دارد؟ چون بعضا دیدیم که با تغییر دولت‌ها رویکردهای حاکم بر این وزارتخانه تغییر کرده و این تغییر رویکرد در بررسی صلاحیت‌ها تاثیر می‌گذارد.

نظر حرفه‌ای وزارت اطلاعات همیشه این بوده است که وزارت اطلاعات صلاحیت امنیتی فرد را اعلام می‌کند. این وزارتخانه ماموریتش مشخص است و به حوزه‌های دیگر هم وارد نمی‌شود. مثلا وارد مسائل اخلاقی یا وارد مسائل سیاسی اشخاص نمی‌شود که مثلا فرد عضو کدام حزب است. صرفا درباره صلاحیت امنیتی او نظر می‌دهد. به هر حال کسی که با گروه‌های تروریستی ارتباط دارد، جایگاه او مجلس نیست.

به گفته شما وزارت اطلاعات درباره صلاحیت امنیتی اظهارنظر می‌کند. قوه قضاییه هم درباره سابقه کیفری افراد، نیروی انتظامی و ثبت احوال هم به همین ترتیبب نظرشان را درباره سوابق فرد می‌دهند. کدامیک از این مراجع درباره التزام عملی به اسلام نظر می‌دهد؟

این موضوعی است که هیات‌های نظارت دنبال می‌کنند. هیات‌های نظارت معتقدند باید صلاحیت اخلاقی و دینی و اسلامی افراد را احراز کنند. این همان چیزی است که همیشه ایجاد مشکل می‌کند. در حالی که احراز صلاحیت باید عرفی باشد و نه تخصصی. عرفی به این صورت است که از مردم درباره فرد می‌پرسند و آنها هم می‌گویند فرد خوبی است یا فرد خوبی نیست اما این که با مصاحبه و تحقیق بخواهیم درونیات فرد را کشف کنیم، درست نیست.

جالب است بدانید معمولا علیه همه افراد مخصوصا کسانی که شناخته شده‌اند و مسئولیتی دارند، به مراجع اطلاعاتی و غیره گزارش‌های خلاف زیادی می‌فرستند که این گزارش‌ها جمع‌آوری و حفظ می‌شود. اگر قرار باشد این گزارش‌ها را مبنای قضاوت قرار دهیم، دیگر هیچکس صلاحیت نخواهد داشت. وزارت اطلاعات موظف است که اطلاعات بدهد و نه تحلیل و خبر. خبرها ممکن است درست یا نادرست باشند. تحلیل هم برای یک مرجع نظارتی مناسب نیست.

یکی از تحلیل‌هایی که برخی در فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور مطرح می‌کنند، این است که در جریان انتخابات مجلس و خبرگان قرار است توطئه‌هایی صورت بگیرد و یک جریان سیاسی می‌خواهد آشوب به پا کرده و منافع کشور را به خطر بیندازد. به نظر می‌رسد با این تحلیل‌ها به نوعی تلاش می‌کنند فضا را امنیتی کنند. آیا اطلاعاتی در این باره وجود دارد که بر مبنای آن بگویند جریانی در تلاش است 88 دیگری راه بیندازد؟

خیر. اطلاعاتی در این باره وجود ندارد. بسیاری از این پیش‌بینی‌ها در حقیقت پیشگویی است که بر اساس نگاه‌های بدبینانه شکل گرفته و واقعیت بیرونی ندارد.

معیارهای علمی برای این که پیش‌بینی کنیم قرار است در کشور آشوب و بی‌نظمی ایجاد شود، وجود دارد؟ بن‌مایه و منشا این تحلیل‌ها کجاست؟

ببینید این تحلیل‌ها هیچکدام درست نیستند. بر مبنای تجربه بیش از سی سال که در زمینه فعالیت‌های اطلاعاتی دارم می‌گویم آنچه در این مواقع گفته می‌شود، ناشی از بدبینی است. متاسفانه برخی از جریان‌های تند در بعضی مناصب هستند و این بدبینی‌شان را به تحلیل تبدیل کرده و به خورد دست‌اندرکاران می‌دهند.

حادثه حمله به سفارت مشخص شد که کار چه کسانی بوده اما برخی آمدند و گفتند کار سلطنت‌طلب‌ها بوده است. متاسفانه افرادی وجود دارند که تلاششان را می‌کنند تا جریان‌ها را به سمت تندروی هدایت کنند. اگر هم توفیقی نداشتند، خودشان وارد میدان می‌شوند تا با ایجاد حوادثی فضا را تند و هیجانی کنند؛ چرا که معدودی افراد معتقدند بدون ایجاد دشمن فرضی نمی‌شود، کشور را اداره کرد.

طی دو سال گذشته از عمر دولت تدبیر و امید بارها شاهد به هم خوردن برنامه‌های مجوزدار و حمله نیروهای موسوم به خودسر به تجمعات قانونی بوده‌ایم. به عنوان کسی که تجربه حضور در امور امنیتی و اطلاعاتی را دارید واقعا منشا این گونه اقدامات را در کجا می‌بینید؟ آیا واقعا نیروی خودسر وجود دارد؟

ببینید تنها راه مقابله با این نیروهای خودسر التزام عملی همگان به قانون است. اگر همه جا قانون ملاک باشد، اعتدال و عقلانیت حاکم می‌شود. وقتی دستگاه قضایی قانون را در مورد همه یکسان اجرا می‌کند همه خودشان را ملزم می‌کنند در چهارچوب قانون رفتار کنند. البته دست‌کم یک سال اول آن سخت است اما کم‌کم عادی می‌شود.

آن چه متاسفانه سال‌هاست که با آن رو به رو هستیم و در دوران هشت ساله دولت پیشین هم تقویت شد، پدیده قانون‌گریزی است. باید قوه قضاییه و نهادهای مسوول و حتی دستگاه اجرایی قاطعانه برخورد کنند. اگر چه ابتدا سخت است اما استمرار و پافشاری بر آن، به نهادینه شدن حاکمیت قانون در جامعه کمک کرده و منتهی خواهد شد.

شما در ماجرای قتل‌های زنجیره ای مدیر کمیته تحقیق درباره این قتل‌ها بودید. ممکن است بخشی از تجارب خودتان در بررسی آن قتل‌ها که امروز می‌تواند به کمک وزارت اطلاعات بیاید را بفرمایید؟

الان وزارت اطلاعات مشکلی ندارد. وزارت اطلاعات از آن ماجرا به قدر کافی عبرت گرفته است. کار در آنجا به خوبی پیش می‌رود. دیگران هم باید از آن ماجرا عبرت بگیرند.

یک نگرانی دیگری که این روزها مطرح می‌شود نگرانی از تشکیل مجلسی مشابه مجلس ششم است. به اعتقاد شما این نگرانی جدی است؟

این نگرانی تا حدودی به جاست اما نباید از آن سوی بام بیفتیم. بالاخره مجلس حتما باید شبیه‌ترین حالت ممکن به جامعه باشد. همه سلایق و احزاب باید وجود داشته باشند. خود من بهترین مجلس را مجلس اول می‌دانم. مجلس سوم هم مجلس خوبی بود. مجلس ششم هم منهای آن تندروی‌ها و ساختارشکنی‌هایش مصوبات خیلی خوبی داشته است. این مجلس در مواقعی که باید ملی تصمیم می‌گرفت به خوبی عمل کرد اما در مواقعی که وارد مسائل سیاسی شد، به شدت هم به خود مجلس و هم به دولت ضربه زد.

اما در عین حال معتقدم برای مهار همان مجلس هم نباید هزینه‌های سنگین‌تری می‌دادیم. لازم نبود که حتما مجالس دوره‌های بعدی را محدود کنیم. ما می‌توانستیم با هزینه کم همان مجلس را هم مدیریت کنیم. همان نماینده‌های ساختارشکن را هم می‌توانیم با ساز و کارهایی مدیریت کنیم. هنر سازمان‌های جمهوری اسلامی باید این باشد که چطور این‌ها را مدیریت کند نه اینکه بیاید و دایره انتخاب مردم را در انتخابات محدود کند. ما نباید انتخابات و اراده مردم را مدیریت کنیم ولی باید مجلس را خوب اداره کنیم. همان مجلس ششم را هم آقای کروبی به خوبی مدیریت می‌کرد. ما می‌توانیم با هزینه کم همه این شرایط را کنترل و مدیریت کنیم.

بنابراین اگر درهای محلس را باز کردیم و احیانا افراد تندی هم وارد مجلس شدند باید بدانیم که اداره افراد تندرو خیلی راحت‌تر از مواجهه با آثار دلسردی مردم از شرکت در انتخابات به خاطر محدود کردن دایره انتخابشان است. هزینه دلسرد و بی‌تفاوت شدن مردم در سرنوشت خودشان خیلی خیلی بیشتر از هزینه اداره چند نفر نماینده تند و ناهماهنگ در مجلس است.

یادمان هست که تندروی برخی از عناصر اکثریت مجلس توسط آقای کروبی و علیخانی و دیگرانی مدیریت و کنترل می‌شد. البته من هم تذکرات مکرری به آنها می‌دادم. تحصن مجلس و برخی تندروی‌ها هزینه سنگینی بر دوش دولت وقت گذاشت.»

 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: برچسب ها: نفوذ اجانب، تندروی، نیروهای خودسر، رد صلاحیت، گروه‌های تروریستی، فروپاشی شوروی، مجلس،

با دوستان مروٌت با دشمنان مدارا؟! ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

http://s7.picofile.com/file/8237527292/ENTEX8B8T_CHOM8QD8R8NE_JEN8HY_1.jpg

http://s6.picofile.com/file/8237527900/ENTEX8B8T_TATH3RE_K8ND3D8YE_XODY_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8237528450/ENTEX8B8T_TAHM3LE_K8ND3DAA_1.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8237528826/ENTEX8B8T_J8NEBD8RYE_S3MAA_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8237529818/ENTEX8B8T_RUYE_KULE_D3GAR8N_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8237530518/ENTEX8B8T_SABTE_N8ME_HAR_KY_HAR_KY_1.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8237531150/ENTEX8BT_TAQY3RE_CHEHRE_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8237532126/SEDAA_SYMAA_POSHT_KARDANE_MARDOM_1.jpg

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 

 وبلاگ دکتر غلامعلی رجایی : صبح جمعه است .مشغول صبحانه هستم .با بی میلی شبکه یک سیما را می بینم.آقای صدیقی خطیب موقت نمازجمعه تهران درمراسم هفتگی دعای ندبه هیات رزمندگان اسلام دررباط کریم سخنرانی می کند. بنای نقد سابقه ایشان در دوره انقلاب ودوران سخت شکنجه وغربت ورنج وزندان وتبعید را ندارم. با دوستان همدوره ایشان در دهه 50 درمدرسه حجتیه قم می شود صحبت کرد که درایام غربت امام ویاران امام، جناب ایشان تصویر چه مرجعی را که درتقابل با امام بود برروی شیشه حجره-ی خود زده بود و اینک ازانقلابیون طلبکاراست وبرای یاران امام وانقلاب خط ونشان می کشد.
آقای صدیقی درفرازی ازصحبتهایش ضمن اینکه می گفت دولت قبل ازانقلاب با مردم نبود ،درفرازی نه چندان شگفت گفت این دولت هم الان پابه پای مردم نیست! چند باری هم بدون اینکه جرات کندنامی از اصلاح طلبان بیاورد ازمردم خواست به امثال کسانی که سابقا درمجلس ششم راه یافتند رای ندهند. وی تلویحا گسترش ارتباط دولت تدبیروامید را با دولتهای اروپایی که از نتایج خوب برجام وبرداشتن تحریمهای ظالمانه است را هم به زیر سوال برد وناشیانه گفت امام امریکا را شیطان بزرگ می دانست .توگویی این قاضی خطبه خوان از موضع امام دربرابر شوروی که شوروی را هم بهمان میزان بدتر وپلیدتر می داند، بیخبراست یا خود را به تغافل می زند و بنظرمن خود را به تغافل می زند! وبیچاره مخاطب!
اما ریشه درکجاست؟ صدا و سیمای صدردرصد جناحی که هنوزبه دلیل تنفری که مردم از او دارند و بناچارغالبا به ماهواره روی آورده اند، از آمار روبه رشد ماهواره درمیان مردم درس نگرفته است نزدیک به دو دهه است این تریبون را دراختیار یک تشکل اصولگرای متعصب بنام هیات رزمندگان اسلام قرار داده است تا دراختیار کسانی امثال صدیقی قراردهد تا درجهت تضعیف وحذف رقیب بکوشد.به نمونه ای اشاره کنم.
آخرین باری که با یکی از مداحان خوشنام اصفهانی- حاج مهدی منصوری عزیز- برای شرکت درمراسم دعای ندبه به مهدیه تهران رفتم قبل از انتخابات سال 76 بود .به محض ورود به مهدیه دیدم اینجا محل ستاد دعای ندبه تهران نیست ستاد انتخاباتی آقای .. رقیب جناب خاتمی است!
چه کسی باید پاسخ بدهد این تریبون ها چرا یک طرفه وبدون حساب وکتاب دراختیار امثال هیات رزمندگان اسلام که نماینده یک سلیقه سیاسی خاص است قرار می گیرد؟ شورا ی نظارت برصداوسیما برای این گونه اختیارات بی حد و انتها باید چاره ای بیندیشد.
هیات رزمندگان سالهاست وتا آنجا که به یاد دارم ازآغاز تاسیس توسط یک نهاد مسلح درتقابل با گرایش تفکر اصلاح طلبی عمل کرده و می کند واینک هرهفته تریبون تمام عیارتبلیغ زنده با امکان پخش های مستقیم تلویزیونی با برحورداری ازمیلیونها مخاطب هرهفته درصدد تضعیف رقیب سیاسی خود اززبان کسانی همچون صدیقی است ومن دلم برای امام زمانی می سوزد که به اسم مبارک او مردم را جمع می کنند اما برخلاف سیره او به شیعیانش که سلیقه ای متفاوت با دست اندرکاران این هیات دارند غیرمنصفانه می تازند.
شورای نظارت برسیمایی وجود دارد؟ اگردارد چه می کند؟
درمورد محتوای سخنان خطیب موقت نمازجمعه تهران سخن زیاد است اهل فن می دانند سطح علمی ودینی این سخنان درچه مرتبه و رتبتی است و بگمان من اصلا مرتبت پخش زنده را ندارد. اگر نقل قولهای با یا بی واسطه ی او را ازامثال مرحوم آقای بهجت ومرحوم سیدعلی اقای قاضی و مرحوم نخودکی و...بگیرند مطلب چندانی برای گوینده ومخاطب باقی نمی ماند.
 و این از مظلومیتهای ملت فهیم ایران و ازمظلومیتهای امام زمان ماست که اینگونه تریبونهای حساس وحیاتی به مدد سیمای جناحی دراختیارچنین سلایقی با چنان سابقه هایی! قرار گرفته ومی گیرد وطرف مقابل هم ازهیچ امکانی درجهت طرح ایده های خود یا لااقل پاسخگویی و دفاع ازخود دربرابراین حملات وتهمتهای یکطرفه رقیب نیزه دار! برخوردارنیست.
 از جناحی بودن تریبون دعای ندبه که بگذرم مردم بحق سوال بی جوابی می پرسند که چرا درمیان خطبای جمعه تهران- وغالب شهرستانها ومراکزاستانها- حتی یک امام جمعه اصلاح طلب که هیچ! ، حتی یک نفرازعلمای مستقل و معتدل نیست. نمی دانم! لابد به گمان آقایان یا همه مردم اصولگراهستند ویا همه کسانی که به نماز جمعه تهران ویا دعای ندبه تهران وشهرستانها و..می آیند اصولگرا هستند!
 چرا صداوسیما که متعلق به همه مردم است و با بودجه همه مردم اداره می شود و همه سلایق حق دارند از آن بهره مند بشوند مراسم دعای ندبه ومجالس ایثارگران اصلاح طلب را پخش زنده نمی کند؟
 پخش زنده، پیشکش! حتی درحد چند ثانیه خبراین مجالس درمحرم وغیر محرم به مردم داده نمی شود.
 آقایان،جنابان!
 امام معتقد بود هردو جناح دلسوز کشور و انقلاب واسلام هستند. شما بگونه ای دیگر رفتارنکنید.
 کشور با یک سلیقه وجناح به سامان نمی رسد.
 وقتی به روی روسیه با آن همه هشدارهای امام و سوابق جنایتکارانه آن درحق ملت ایران از دولت قاجار گرفته تا دوران جنگ تحمیلی وپس از آن ، لابد بنا بمصالحی آغوش پرمهر گشوده می شود وتوسط رسانه ها و تریبونهای اصولگرا درجهت تقابل با سیاستهای ضدایران هراسی دولت فقط و فقط به جنبه ضد امریکایی خط امام اشاره می شود، جای آن ندارد بجای طرد وحذف وتخریب رقیب، بفکراستفاده ازتوانمندیهای وی دراداره کشورباشید؟
 اگراین تفکر رقیب ،حذف شدنی بود ، با این همه حملات که" آن به آن "به وی درصدا و سیما وتریبونهای ندبه وجمعه و کمیل و .. شده و می شود ،از صحنه سیاسی کشورحذف شده بود. اما اینگونه نشد و بعضی نظرسنجی ها اکنون از پیروزی اصلاح طلبان و معتدلین درمجلس آینده خبر می دهند.
 گذر این سه دهه بخوبی این را برای ما وشما آشکارساخته است که با رویه حذف رقیب، به مقصد نرسیده ونمی رسید .
 کافی است اطرافتان را نگاه کنید تا ببینید زیر پوست شهرخبرهای دیگری است!
 خبر آمد ، خبری در راه است! 
 

 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی


برچسب ها: مجلس ششم، دولت تدبیروامید، شیطان بزرگ، رسانه جناحی، اصولگرای متعصب، صدیقی، نماز جمعه،