«حسین پناهی» : و سکوت میکنی ، و فریاد زمانم را نمیشنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…
درباره من
«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر قدر کسی به خدا نزدیکتر باشد، بیشتر از خدا شرم کرده وَ آدمیت او از کمال بیشتری برخوردار میشود ...
************
مولانا مولوی :
گر در طلب لقمه نانی،
نانی /
گر در طلب گوهر کانی،
کانی /
این نکته رمز اگر بدانی،
دانی /
هر چیز که اندر پی آنی،
آنی ...
*************************
« امام خمینی» :
همه باید نظر خودشان را بدهند /
و هیچ کدام هم برایشان حتی جایز نیست که یک چیزی را بفهمند و نگویند. /
باید وقتی می فهمند، اظهار کنند. /
این موافق هر که باشد ، باشد ، مخالف هرکه هم باشد ، باشد. /
( صحیفه امام،ج13،ص102)
ادامه...
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره کنید
(((
مونی جان که غرق کامپیوترش شده بود، با بی-حوصلگی «هد-فون» رو از روی گوشاش برداشت
وُ انداخت رو میزش وُ گفت : «چی میگی مامانی هی فـَــک میزنی»! مامانش با اخم وُ
تشر جواب داد : «بی ی تربیت! ... چند بار پرسیدم من که بیرون بودم کسی از "شرکت
شاینینگ هوم" زنگ نزد»؟ مونی جان هم با لحنی تند گفت : «من چه میدونم! ... یکی چند
بار زنگ زد ، از مانیتور دیدم یـــه خانوم گداهه-ست ، همچین دَکش کردم! بازم زنگ زد
، جواب-شو ندادم زد به چاک»! ... «نکنه از شاینینگ هوم اومده اومده بوده»؟ ...
«بی-خیال ... تیپ-اش به این چیزآ نمیخورد ، یـــه زن چادر مشکی فناتیک» ... «خدا
مرگم نده! خودش بوده ، شرکت میگفت اون قبلیه بچه-اش مریضه ، بجاش یک خانوم چادری
میانسال میاد. نگفت اسمش سکینه-ست»؟ «من دیگه آمارشو نگرفتم»!!! ... _ عـبـــد عـاصـی))). میثم تولایی : دو کتاب"حجاب بی حجاب" و "حجاب با حجاب" آقای محمدرضا زائری را
خواندم. از این دو کتاب که حقیقتا باید گفت سوای از علمی بودن یا نبودن، راهکار
دادن یا ندادن، خیرخواهانه و البته دلسوزانه است یک صفحه را که به نظرم خواندنی است
انتخاب کردم: وقتی میگوییم حجاب قبل از آنکه ویژگی و خصوصیت دینی داشته باشد دارای حیثیت فرهنگی
است، منظور و مقصودمان زدودن شأن دینی از این مساله یا تمرکز بیشتر روی جنبههای
دیگر، یا حتی تغافل از حساسیت حکم شرعی آن نیست؛ بلکه میخواهیم به اساس و قاعده
بسیار مهمی تاکید کنیم که مفهوم حجاب در بستر آن شکل میگیرد و جریان پیدا میکند.
رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنهای با اشاره به همین موضوع از زنانی یاد میکنند
که با وقوع انقلاب اسلامی در ایران حجاب را برگزیدند در حالی که پیش از آن به
اقتضای فضای عمومی حاکم بیحجاب بودهاند و نیز به زنانی اشاره میکنند که در
کشورهای دیگر-حتی جوامع غربی-پوشش اسلامی را انتخاب کردهاند. برای تبیین موضوع به یک مثال اکتفا میکنیم-گرچه به نظر میرسد بحث تفصیلی در این
موضوع و ذکر نمونههایی از تاثیر گسترده رسانه ملی و ... بر دختران کودک و نوجوان و
مطالعه دقیق نقش گروههای مرجع و تغییر سبک زندگی نسل جدید مهمترین ضرورت برای
رسیدن به نتیجهای مفید در این زمنیه است-وآن تصویری است که از حجاب در ذهن مخاطب
عام نقش میبندد و بر اساس آن تصویر به شکل ناخودآگاه برای انتخاب یا ترک حجاب
تصمیم میگیرد. آستریوتایپ(کلیشه) حاکم در مورد حجاب قبلا در دورههایی از تاریخ-نظیر صدر اسلام-این
بوده که حجاب متعلق به اشراف و احرار است و طبقات فرودست اجتماعی مانند بردگان حق
حجاب ندارند و در واقع حجاب نوعی امتیاز و نشانهای برای تفاوت و اختلاف اجتماعی به
شمار میآید و بر همین اساس بعد از حاکمیت اسلام زنان مسلمان حق حجاب دارند، اما
زنان غیر مسلمان بدون حجاب در جامعه ظاهر میشوند. چرا که حجاب نشانه نوعی حرمت و
شان و کرامت است و در آن دوره تاریخی وقتی یک دختر سر و بدن خود را در محافل عمومی
میپوشاند، احساس میکرد به اشراف و احرار شباهت یافته و اینگونه پوشش نوعی امتیاز
به حساب میآمد که مورد رغبت و اشتیاق بود. در زمان ما آیا استریوتایپ غالب همین است؟ به طور طبیعی نه. چرا که به هزار و یک
دلیل در طی سالها و بل قرنها و از خلال تحولات پیچیده اجتماعی و توسط رسانهها و
گروههای مرجع که موثرترین شکلدهندههای افکار عمومی هستند به مرور تصویری که از
حجاب در ذهن دختران امروز شکل یافته این نیست. امروز وقتی دختری میخواهد سر و بدن
خود را در محافل عمومی بپوشاند احساس میکند که به کدام طبقه اجتماعی شباهت یافته
است؟ وقتی این دختر طی سالها و از کودکی گدای توی خیابان را با چادر میبیند و مجرم
محکوم توی دادگاه را با چادر مشاهده میکند، وقتی طی سالها در مجموعههای
تلویزیونی و فیلمهای سینمایی، زن خدمتکار زشت و بیسواد و فقیر را با حجاب دیده و
خانم دکتر پولدار و زیبا و باسواد را بیحجاب-حالا فرض کنیم نهایتا فرق تصویرها در
چادر مشکی و روسری رنگی یا در اسم ژیلا و شهلا با ... و ... است، آیا اگر این دختر
سالم باشد و طبیعی فارغ از استثناها و حواشی خاص، از نظر روانی چه حکمی خواهد کرد و
انتخاب حجاب را پیوستن به کدام طبقه اجتماعی خواهد دانست؟* این موضوع نیز چه از نظر فردی برای مطالعه تاثیر روانی و چه از نظر جمعی برای پژوهش
تاثیر اجتماعی بسیار مهم، بلکه کلید حل مشکل و اصلیترین راه ورود به این حوزه است
و عدم توجه به آن-مثل آنچه متاسفانه در این سالها رخ داده-و مشغول شدن به هر کار
دیگر پیش از اهتمام به آن هدر دادن وقت و انرژی و به بیراهه رفتن است. *پاورقی: نویسنده در این قسمت به خاطرهای از دوستش اشاره میکند و مینویسد: یکی
از دوستان که از خانوادههای بسیار محترم و مشهور و انقلابی است نقل میکرد که سالها
پیش به رستورانی رفته بودیم (احتمالا «قبل» یا «اوائل انقلاب» _
ع.ع) که ناگهان کودک با دین خانواده ما با صدای بلند از
مادرش پرسید:"مامان مگه گداها هم میان رستوران؟" از این نمونهها آنچه خود در
رفتارهای اجتماعی با مادر و همسر و دختر خود شاهد بودهام فراوان است و بعضا مثل آنچه
در نوروز اصفهان دیدم بسیار قابل توجه، اما دردناک و نشان دهنده بیسلیقگیهای
خودمان(مثلا در نشان دادن چادر و حجاب برتر با آشفتگی و بینظمی و ...).