بـیـگـنـــاهـــان ...

«حسین پناهی» : و سکوت می‌کنی ، و فریاد زمانم را نمی‌شنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…

بـیـگـنـــاهـــان ...

«حسین پناهی» : و سکوت می‌کنی ، و فریاد زمانم را نمی‌شنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…

چرا صف کاندیداها هر دوره درازتر میشود ...

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s3.picofile.com/file/8231606950/SAFE_K8NDYD8TORY_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8231607200/SAFE_K8NDYD8TORY_2.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8231607776/N8K8R8MADEGYE_NEM8YANDEG8N_1.jpeg

 

 چرا صف کاندیداها هر دوره درازتر میشود ...

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید


روزنامه شرق در یادداشتی نوشت: آیا تابه‌حال به این ماجرا اندیشیده‌ایم که چرا فصل انتخابات مجلس، ریاست‌جمهوری، شوراها و به‌تازگی شورایاری‌های محلی که از راه می‌رسد، تعداد افرادی که تمایل دارند این کرسی‌ها را از آن خود کنند تا این حد افزایش می‌یابد؟
به نظر خیلی عجیب است که ما تا این اندازه، آدم‌های مشتاق در عرصه تصمیم‌سازی‌های کلان و نسبتا کلان داریم که تمایل دارند در رأس امور قرار بگیرند و در ظاهر ماجرا، با تصمیم‌های خود گره از مشکلات و معضلات کشور باز کنند. بی‌تردید در سطوح کلان کشور؛ یعنی در جایگاهی که رئیس‌جمهوری می‌نشیند یا در نقش نمایندگان مجلس که باید با قانون‌گذاری مسیر توسعه را هموار کنند، فعالیت یا کارکردن بسیار سخت و دشوار است و حتما به سطح مشخصی از دانش، آگاهی و توانایی اجرائی ساخت آن نیاز دارد.
برای همین وقتی پیش‌بینی می‌شود در پایان ثبت‌نام مجلس؛ یعنی تا پایان روز گذشته، این عدد به بیش از ١٠ هزار نفر افزایش یابد
(
۱۲ هزار و ۲۱۳ نفر تا پایان ثبت نام _ع.ع ) ، نخستین پرسشی که به ذهن راه می‌یابد این است که آیا همه این افراد - فرقی هم نمی‌کند چه کسانی باشند؛ صاحبان تجربه‌های سیاست‌ورزی یا...- خود را در سطحی دیده‌‌اند که به‌لحاظ دانش، آگاهی و توانایی بتوانند برای مردم در نهادی مانند مجلس تصمیم‌گیری کنند؟
 اگر به تجربه عمومی و آنچه در سالیان گذشته در واکاوی مجالس گذشته به آن دست یافته‌ایم و تجربه‌اش کرده‌ایم، بسنده کنیم، غلط نیست اگر بگوییم پاسخ این پرسش متأسفانه منفی است؛
یعنی نمی‌توان با قاطعیت گفت همه کسانی که وظیفه سخت و طاقت‌فرسای نمایندگی را بر عهده‌ گرفته‌اند، شأن علمی و توان مطلوب اجرائی هم داشته‌اند. امیدوارم نمایندگان محترم آزرده‌خاطر نشوند، اما نتیجه و میانگین عملکرد و رفتار نمایندگان در خیلی از دوره‌های گذشته به‌ویژه در ١٠ سال اخیر، چندان مطلوب نیست.
 این روزها مسئولان دولتی خبر می‌دهند که به نظر می‌رسد در دولت‌های نهم و دهم بیش از هزار میلیارد تومان از منابع کشور دود شده و به هوا رفته است! از سال ٨٤ تا اواسط سال ٩٢ که دولت دهم همچنان بر سر کار بود،
روند هدردادن منابع به‌قدری شفاف و قابل‌تشخیص حتی برای ساده‌ترین فعالان اقتصادی بود که مجلس‌های این دوره نمی‌توانند مدعی شوند از آن خبر نداشته‌‌اند یا متوجه‌اش نشده‌اند. صحیح‌تر اینکه، ما آموخته‌ایم فقط دولت نهم و دهم را برای این ناکارآمدی نکوهش کنیم، در‌صورتی‌که درست‌تر آن است که در کوتاهی اقتصادی صورت‌گرفته، سهم ناکارآمدی برخی نمایندگان را نیز مشخص کنیم.
 در نگاه نخست بی‌تردید سیاسی‌کاری در شکل‌گیری این روند معیوب تأثیر داشته، اما ریشه سیاسی‌کاری حتما در نبود دانش، آگاهی و توانمندی است. اکنون نیز که دوباره ثبت‌نام برای حضور در مجلس به یک تب فراگیر تبدیل شده، باز این دلهره به وجود آمده که مبادا یک بار دیگر همان روندهای قبلی تکرار شود. ما باید نکته را درون خود نهادینه کنیم که مجلس نه جای پزهای سیاسی است و نه جای دعواهای سیاسی؛ البته جای کسب درآمدهای رنگی هم نیست. در مجلس باید با طراحی قوانین، توسعه در چارچوب امنیت و آرامش قرار بگیرد تا به سر منزل مقصود برسد، اما متأسفانه در دو مرحله، این هدف به کلی نادیده گرفته می‌شود؛ یکی زمانی که تب ثبت‌نام شدت می‌گیرد و دیگری زمانی که صلاحیت‌ها قرار است سنجیده شود، نگاه کاسبکارانه، چه از نظر سیاسی و چه به‌لحاظ اقتصادی با مجلس و دیگری برخورد با کاندیداها در جریان سنجش صلاحیت‌ها، هر دو مد نظر نگارنده است. ما درواقع یک فیلم را بارها تکرار می‌کنیم. تعداد زیادی کاندیدا خواهان حضور در مجلس هستند که تقریبا خیلی از آنها برنامه جامعی برای کارکرد خود در نهاد قانون‌گذار کشور ارائه نمی‌دهند. بعد نوبت صلاحیت‌سنجی است و تعدادی هم که کارآمدی تجربه‌شده‌ای دارند در این مرز زمین‌گیر می‌شوند. در این شرایط فقط باید دعا کرد که حداقل در زمان حال و در دوران اوج گرفتاری‌های توسعه (که بیش از هر زمان دیگری ضرورت وجود یک مجلس کارآمد را برجسته کرده است)، این دو پدیده با کم‌ترین آسیب به میزبانیِ توسعه کشور بروند. آیا این‌گونه می‌شود؟