بـیـگـنـــاهـــان ...

«حسین پناهی» : و سکوت می‌کنی ، و فریاد زمانم را نمی‌شنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…

بـیـگـنـــاهـــان ...

«حسین پناهی» : و سکوت می‌کنی ، و فریاد زمانم را نمی‌شنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…

باطل السِحر ادعای خانواده هاشمی رفسنجانی!؟


 
 

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s6.picofile.com/file/8210806368/X8NEV8DEYE_H8SHEMY_RAFSANJ8NY_2.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8210806650/X8NEV8DEYE_H8SHEMY_RAFSANJ8NY_1.jpeg

 

 باطل السِحر ادعای خانواده هاشمی رفسنجانی!؟

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 دکتر غلامعلی رجائی : به دلایل گوناگون قصد ورود به ماجراهای پس از زندان رفتن فرزند آیت الله هاشمی را ندارم.وکلایش بخوبی میتوانند بگویند چه گذشته ومی شود.اعتقاد من این است ازاین پس باید فقط وکلای او اگرحرفی دارند بزنند.
خواندن بیانیه قبل از زندان کمتر در ایران سابقه دارد. درنوع خود این یک روش ابتکاری و از موضع حق به جانبی بود.
حیف است این نکته را که دردلم مانده با شما درمیان نگذارم. شاید قوه قضاییه هم بشنود و مطمئنم که می شنود.
مهدی هاشمی دربیانیه ای که قبل از زندان رفتن خواند تقاضا کرد فیلم جلسات محاکمه اش از سیما برای مردم پخش شود.
گمان می کنم این حرف صرف نظر از هر گرایش سیاسی به دل خیلی ها نشست.
هیچ عقل سلیمی این را باورنمی کند کسی روال دادگاه محاکمه خود را برعلیه خود بداند و چنین تقاضایی از دادگاه بکند .من نمی دانم دادگاه براساس چه مصلحتی محاکمه را غیرعلنی نمود اگر از نقطه نظرمسایل امنیتی ملاحظه ای بود که دادگاه علنی نباشد لااقل درباب ارتشا که وی هم از سوی دادگاه متحمل حکم شد می شد محاکمه او درمنظر مردم واقع می شد.
جامعه از خود سوال می کند:
اگر فرزندهاشمی ریگی درکفش داشت وداشته باشد علی القاعده نباید حتی بنابه توصیه بعضی به او که فعلا به ایران باز نگرددبه رغم قطعی بودن زندان رفتنش نباید به ایران بازمی گشت امابازگشت وخودرا به اوین معرفی نمود. دیگراینکه نمی بایست ازدادگاه چنین تقاضایی بکند تا آبروی خود وخانواده اش را درمعرض فنا قراردهد. جامعه اهل مقایسه است می پرسد اگراوخودا بیگناه نمی دانست چراچنین تقاضایی کرد و چرا رحیمی و...چنین تقاضایی نکرد؟
بعضی ازجمله من معتقدند قوه محترم قضاییه که مهدی هاشمی را مجرم دانست و وی را برای تحمل کیفر به زندان فرستاد می توانست ومی تواند حالا که خود وی می گوید جلسات محاکمه مرا پخش کنیدچنین می کرد تا حقیقت برهمگان آشکارشودو ماهیت وی برمردم روشن شود.
جامعه از خود می پرسد چرا باید بگونه ای رفتارشود که فرد محکوم دست بالا را بگیرد واز قوه قضا طلبکارباشد؟
بازتاب انتشارخبر کشف سکه وموبایل از فرزند آقای هاشمی در فضای مجازی ومکتوب نشان می دهد هنوز افکارعمومی جامعه درمورد امثال این پرونده حساسیت دارد و به تعبیر دیگر این پرونده درافکارعمومی مفتوح است.
سوالی که برای من پیش آمده این است که اگردستگاه محترم قضا مصلحت می داند برای آگاهی مردم اتفاق اخیری را که برای مهدی هاشمی پیش آمده رسانه ای کند و اعلام نماید از وی سی سکه! -سکه های بعضا یک گرمی- که وفق مقررات با اجازه مسولین زندان به او داده شده واعلام شد داشتن آنها درزندان خلاف نیست ویک موبایل کشف شده وخبربگونه ای بین مردم منتشرشد که انگاراین موبایل وسکه ها پنهانی وبه دور ازچشم مسولین زندان و دراثرسهل انگاری زندانبانان به زندان انتقال یافته- موبایلی که ابوالمعالی یکی از وکلای مهدی گفته با اجازه مسولین زندان به وی داده شده و وی از آن هیچ استفاده ای نکرده است- به مردم اطلاع رسانی کند چه اشکالی داشت با همین درجه حساسیت دادگاه وی راهم علنی نمایندتا مردم بدانند فرزندهاشمی دربرابر اتهامات امنیتی وارتشا ازشرکت نفتی استات اویل و... ازخود چه دفاعی کرده است و داگاه به او چه پاسخ داده است.
درسایت رجانیوز دیدم این سایت هم دریادداشتی درموافقت با پخش جلسات محاکمه مهدی هاشمی معتقداست این اقدام باطل السحر ادعای خانواده هاشمی خواهدشد!
خوب شد لااقل دریک جا برادران اصولگرا با این طرف ماجرا هم موضع شدند!
 و اما ماجرا ی سکه ها
اگرشاهد این ماجرا نبودم این نوشته قلمی نمی شد:
 درست یک یا دو روز پس از زندان رفتن مهدی هاشمی بود که خواهرش فاطمه خانم که ازاو پرسیدم ازمهدی چه خبر؟ گفت مهدی دراین فرصت کم با چیزهای عجیبی در اوین روبروشده ازجمله می گویددراینجا موردهای تاسف آوری در بعضی از زندانیان دیده ام که باید به آنها کمک کنم. مثلا شخصی بخاطرپانصدهزارتومان مدتهاست که درزندان است.
 فاطمه می گفت مهدی سفارش کرده دربیرون از زندان به مشکلات اینها رسیدگی شود تا از زندان آزاد شوند .
به خانم هاشمی گفتم این خبر را رسانه ای نکنید چون منتقدین جنبه خیرخواهانه آن را نادیده می گیرند وخواهند گفت ...که پذیرفت و رسانه ای نشد.
 اکنون هم که این خبر را رسانه ای کردم بدین خاطربود که احساس کردم با پخش ناقص خبر ومعنی دارکشف سکه وموبایل! درسطح جامعه که ازاصل ماجرا باخبر نیست، حقیقت به تمامی بیان نشده است.
 نکته آخر:
 دوستانی که ماجرای خنده آورکشف! سکه و موبایل را از مهدی هاشمی باورکرده اند لابد می دانند از مقررات زندان این است که پس از تفتیش بدنی دقیق وکامل هرزندانی وسایل او به محض ورود به زندان از او گرفته و به امانت نگه داری میشود و وسایلی که مشکلی ندارد به وی تحویل می شود.موبایل و این همه سکه آنقدر کم حجم نیستند که یک زندانی حتی باهوش پایین بخواهد آنها را جاسازی نماید تا بدور ازچشم نگهبانها به داخل زندان ببرد.
دراین مورد نه مهدی هاشمی بی تجربه بوده که نداند بردن موبایل به داخل زندان ممنوع است و نه مسولین زندان اینقدر سهل انگار.
خبری که من از وکیل هاشمی دارم این است که به هردلیل اجازه بردن موبایل به مهدی داده شده و وی حتما در این مورد نقشی جز قبول آن نداشته که بنظر من به رغم همه زرنگی هایی که طائب! درباره او گفته که دارد، درابن مورد بازی خورده است!
 خبری که من درباره این سکه های غالبا خُرد دارم- که می گویند جمع ارزش آنها به چند میلیون تومان نمی رسد- این است که مهدی باتوجه به تجربه زندان قبل اینها را برای کمک به بعضی از زندانیان قشر محروم و ازجمله کارگران زندانی - که از شدت نداری برای دریافت وجه مختصری در زندان برای این و آن لباس می شویند و ... از وی بعنوان پسرهاشمی توقع کمک داشته و دارند و طبیعی هم هست داشته باشند -با اجازه مسولین زندان برای استفاده شخصی یا استفاده درچنین مواقعی باخود به داخل برده است.
 مثل اینکه این اجازه مسولین زندان درباره سکه وموبایل به مهدی وتبعات بدناشی از اعلام آن شبیه ترفند ماجرای پیمانه ای باشد که انبارداران گندم مصربه دستور یوسف در اثاثیه برادرمورد علاقه وی که با دیگر برادران خود عازم کنعان بودگذاشتندتا خود آن را کشف کنند و اورا به همین بهانه نزد یوسف نگه دارند وبه آنها اعلام کنندکه: ایتهاالعیر انکم لسارقون!
 بحث مغفول دراین باره که البته ورود به آن درتخصص من نیست و شایسته است مسولین زندانها به آن توجه کنند این است که چرا دربعضی ازکشورها زندانیان حتی شرور وکودتاچی نظیرآرژانتین و.. به همه جور امکانات ارتباط با بیرون از زندان دسترسی دارند اما زندانیان ایرانی اگرچه از امکان استفاده از تلفن عمومی زندان بهره مندند از این دسترسیها محروم هستند؟
 یک زندانی با داشتن یک موبایل چه خطری می تواند داشته باشد؟ برای کنترل رفتار زندانی درزندان و تماسهای او با بیرون دهها راه کار وجود داشته و دارد .دربعضی از کشورها زندانیان دسترسی آسان وبدون مانعی به اینترنتهای پرسرعت دارند واز حضور مستقیم مامورین کمتر اثری ذر بین آنهادیده می شود.
 

  عکس وَ تدوین :  عـبـــد عـا صـی