بـیـگـنـــاهـــان ...

«حسین پناهی» : و سکوت می‌کنی ، و فریاد زمانم را نمی‌شنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…

بـیـگـنـــاهـــان ...

«حسین پناهی» : و سکوت می‌کنی ، و فریاد زمانم را نمی‌شنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…

اگر امیر کبیر نیست...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s3.picofile.com/file/8208452350/AM3RKAB3R_1.jpg

میرزا تقی خان امیر کبیر

http://s1.picofile.com/file/8227770834/M3RZAA_AAQ8X8NENURY_1.jpg

 

اگر امیر کبیر نیست...

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 

 

  حاج محمد مهدی صندوق ساز به سفارش و خرج مخبرالسلطنه هدایت مامور ساخت صندوق های انتخابات اولین دوره مجلس مقدس شورای ملی شد.پس از انتخابات، اولین نشست مجلس نیمه شعبان و در عمارت مدرسه نظام تشکیل و کار تدوین قانون اساسی آغاز شد.کل هزینه تشریفات و افتتاحیه سی تومان بود که آن را هم مخبرالسلطنه پرداخت.وقتی که در حین تدوین قانون اساسی مشروطه، احتمال درگیری و چماق کشی داده شد این بار هم وی دخالت کرد و طاغیان را از پنجره مجلس بیرون انداخت.بعدها در نطقی گفت:اینکه گفتم به چوب استبداد انتخابات را انجام دادم ناظر به این وقایع بود.در عصر جمهوری خواهی میرپنج عده ای از معترضین در صحن مجلس و از جایگاه تماشاگران به سوی رضاخان سنگ انداختند که به شانه اش خورد. لذا با عصبانیت نعره ای کشید و پاسبانان با باتوم به جان مردم افتادند.موتمن الملک در پاگرد مجلس به رضاخان رسیده و فریاد زد به چه حقی مردم را در خانه امن خودشان و به بهانه سپردن قدرت به خودشان میزنید؟در پاسخ، سردار سپه خود را مسئول نظم دانست و کارش را قانونی نامید که با عتاب موتمن الملک مبنی بر استیضاح نخست وزیر و عزل او، قزاق را وادار به عذرخواهی و آزادی دستگیر شدگان کرد.با همین نهیب، رضاخان فردایش هم اطلاعیه داد دیگر کسی در باره جمهوری سخن نگوید.هر چه مجلس از رجال وطنخواه و دلسوز خالی تر شد بر استبداد و خودسری رضاشاه افزوده شد تا جایی که مجلس را طویله خواند و تهدید به بستن در آن کرد.انتخابات یک شوخی نامیده شد که گاه نیاز به صندوق هم نداشت و این تجمل را نیز ترک کردند!

2.در غیاب احزاب توانمند و نهادهای مدنی و مردمی قدرتمند این طبقات مختلف جامعه بودند که حق انتخاب کردن و انتخاب شدن یافتند.از این رو شش گروه شاهزادگان و اعضای ایل جلیله قاجار،علما و طلاب،اعیان و اشراف،تجار،ملاکین و فلاحین و اصناف حق رای داشتند،که این شش گروه در مواردی با یکدیگر همپوشانی هایی نیز داشتند. در میان اسامی نمایندگان مجلس اول، نام‎های خانوادگی زیر که معرف شغل صاحبان اسامی نیز هست، جلب توجه می‌کند: «تیرفروش، چوب‎فروش، بزاز، خیاط‌باشی، زرگرباشی، بلورفروش، بقال، علاقه‌بند، معمار، دلال، سقط‎فروش، نانوا، کلاه‌دوز، پلوپز، ساعت‌فروش، یخدان‌ساز، صابون‎پز، کتاب‌فروش، سمسار، شال‌فروش». این نمایندگان وظیفه خود را با ایمان بسیار انجام ‌دادند. یکی از آن‌ها قانون اساسی را کلمه به کلمه از حفظ داشت. حتی، یک تن از آن‌ها از راه صواب منحرف نشد و قوانینی که از مجلس اول گذشت، استوارترین و بهترین قانون‎های دوران قانونگذاری ماست.نمایندگان اصناف یکی از پیگیرترین ومترقی ترین اعضای مجلس بودند و ادامه یافتن جلسات مجلس مرهون زحمات بی شائبه آنان بود.هیچ گزارشی مبنی بر دریافت رشوه و اختلاس و فساد آنها وجود ندارد.

3.اینک و در عصر ما هم شیوه انتخاب شدن متفاوت از یک قرن پیش است و هم امکان انتخاب کردن و شناخت نامزدها شبیه آنروزها نیست.صندوق های رای شکیل تر و آداب و اساس رای دهی و رای گیری به کلی متحول شده است.علاقه مندان به جلوس بر کرسی های سبزرنگ عمارت میدان بهارستان از حدود یکسال مانده به انتخابات گعده های تبلیغی را برگزار میکنند.چه وعده های محیر العقول و چه باغ سبزی که نشان داده نمیشود.میتوان مواردی را سراغ گرفت که در شهری کویری و کوهستانی ریاست اداره شیلات را به پانزده نفر وعده داده باشند در حالیکه در تمام آن شهر حتی صد خانواده هم آکواریوم خانگی ندارند.یا عنوان میشود عبور خط آهن یا تعریض جاده حاصل پیگیری های ایشان بوده ویا در آینده پیگیری میکنند.بدیهی است که اگر شخص مذکور تمام تلاش خود را میکرد تا راه آهن و جاده کشیده نشود باز هم این اتفاق می افتاد،چرا که این امور جزء طرحهای ملی است و منوط به اجازه و تلاش کسی نیست.وعده استخدام این وآن و تاسیس کارخانه و رفع بیکاری دهها سال است که تکرار میشود.شاید اینکه عده ای همیشه وعده میدهند زیاد مقصر نباشند،مقصر کسانی هستند که این وعده ها را باور میکنند.به قول آن نماینده مشهور اگر آدم مختصر عقلی هم برای خودش قایل بد نیست.اگر امیرکبیری نیست یا نمیشناسد،حداقل به میرزا آقاخان نوری رای ندهد.

 

 تهیه وَ تدوین :  عـبـــد عـا صـی