بسم الله الرحمن الرحیم
مث خوابه و خیاله حتی باورش محاله
بوی آسمون گرفته دلی که بی پر و باله
چقد از حادثه دوری ای پرنده ی گرفتار
برا پر کشیدن از خود علم خیمه رو بردار
یه علامت یه نشونه اسمش از جنس جنونه
تازه این اول عشقه کیه اسمشُ ندونه
وقتی چشمات پر آبه دنیا رو سرت خرابه
قد یه نفس کشیدن اسمشُ ببر ثوابه
مث ماهه مث مهتاب اونیکه تو رویا دیدی
با صداش وضو گرفتی با چشاش نفس کشیدی
علم خیمه رو بردار لب آب تشنه بگذار
بذا عاشقاش بدونن برنمی گرده علمدار
عکس، وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی