بـیـگـنـــاهـــان ...

«حسین پناهی» : و سکوت می‌کنی ، و فریاد زمانم را نمی‌شنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…

بـیـگـنـــاهـــان ...

«حسین پناهی» : و سکوت می‌کنی ، و فریاد زمانم را نمی‌شنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…

اگر تو واقعا خدمت گذاری ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 

   اگر تو واقعا خدمت گذاری ...

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 
 

 

تصویر مرتبط

 

تصویر مرتبط

 

تصویر مرتبط

 

تصویر مرتبط

 

 

تصویر مرتبط

 

 

تصویر مرتبط

 

نتیجه تصویری برای کارتون خدمتگزار مردم

نتیجه تصویری برای کارتون خدمتگزاران مردم

 

 

نتیجه تصویری برای کارتون بست نشستن احمدی نژاد

 

تصویر مرتبط

 

نتیجه تصویری برای بست نشستن احمدی نژاد حرم عبدالعظیم

 

 

 زمانی بر سر مسند نشستی / و گردو با دُم خود می شکستی 
 در آن نوبت که بودی تو سر کار / خلایق را نهادی بر سرِ کار! 
 گهی در قهر بودی چند روزه / گهی گفتی از اونجا که می سوزه! 
 در آن دوران که می کردی تو تهدید / به اسناد درون جیب تاکید 
 سخنرانی نمودی بی شماره / وَ تحریمی که کردی پاره پاره 
 شدی بر سر اسیر هاله نور / تکان دادی دو دست خویش از دور 
 رفیقان را به پشت میز بُردی / رقیبان را تو خار وُ خَس شمردی 
 در آن دوران چرا افشا نکردی؟ / چرا مشت کسی را وا نکردی؟ 
 نگفتی یک کلام از رانت خواری / نگفتی از مدیر انحصاری 
 نگفتی از خیانتهای بسیار / چرا حالا شدی اینگونه غمخوار؟! 
 کنون که رفته از کف، قدرت تو / فزون گشته به هر دم حسرت تو 
 زنی هر دم صَلای وا مصیبت / از این وُ آن کنی هر لحظه غیبت! 
 اگر تو واقعا خدمت گذاری / چرا هرگز نکردی پا فشاری؟ 
 برو حالا که کُل این خلایق / همه دانند تشخیص حقایق 
 نزن بیهوده دست و پا که دیگر / ندارد هیچ تاثیری برادر 

 «مجید مرسلی»
 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.