به گزارش میگنا
دکتر مجتبی ارحامصدر - روانپزشک،
طی یادداشتی اعتراضی نسبت به این برنامه در روزنامه شرق نوشت:
در آخرین شب تابستانی تیرماه مردم و خانوادههای ایرانی پای
برنامه دورهمی مهران مدیری نشستند تا احتمالا لختی بیاسایند
و پای نمایشهای طنز برنامه لبخندی به لبانشان بنشیند. اما
این «دورهمی» از جنس دیگری بود و بابی را در رسانه ملی فتح
کرد که تاکنون سابقه نداشته است.
در حضور تماشاگران برنامه و در مقابل چشم مردم، سازندگان و
بازیگرانی که احتمالا قصد نقد عملکرد روانپزشکان و روانشناسان
را داشتند،
شروع به تمسخر و استهزای علائم بیماریهای جدی و سخت روانپزشکی
کردند و با ذکر نام علمی و لاتین بیماریها به صورت نمادین
به بیماران روانپزشکی خندیدند!
مهران مدیری، مجری و سازنده برنامه، هم از کنار گود برنامه
سریال نهچندان زیبای تمسخر بیماری یک عده انسان بیگناه را
تکمیل میکرد و دمبهدم آتشی میداد که معلوم نیست چه چیزی
را نخواهد سوزاند!
گذشته نهچنداندور: در سالهای اخیر افکار عمومی ما با
طنزپردازیهای آقای مدیری که گهگاه جنجالی هم میشود غریبه
نیست. ایشان که نبض زمانه را
خوب میشناسد و سمت وزیدن باد را خوب میفهمد، گاهی به تحصن
نمایندگان مملکت و گاهی به عملکرد سیاستمردان خوشنام کشور
گیر میدهد و بهاینترتیب مایه و ماده طنز برای خودش فراهم
میآورد. مدیری یک سریال کامل و درسته هم در نقد و هجو
پزشکان و پزشکی مملکت ساخت و تا مراحل آخر آن را پیش برد و
تقریبا هرچه بود و نبود گفت.
اما این برنامه از جنس دیگری بود؛ هنوز هم معتقدم سریالسازی
در نقد پزشکان اشکالی ندارد، اگرچه تخریب جای نقد را در آن
گرفته باشد، اما تمسخر بیماری و علائم بیماران مظلوم روانپزشکی
هیچ توجیهی ندارد، مگر اینکه احتمال بدهیم عدهای دارند با
مستمسک قراردادن نشانهها و اسم بیماریهای روان آدمی،
برنامه طنز میسازند و با درد بیماران کاسبی میکنند.
نکته نگرانکننده همینجاست که جای نقد پزشک و روانپزشک و
روانشناس با لودگی در مورد نشانگان و رنج و درد بیمار روانپزشکی
عوض شود.
نمونههای مشابه:
خوشبختانه در جهانی زندگی میکنیم که نمونه و مشابه برای
هرچیزی زیاد است. کارگردانان زیادی به سراغ پرداخت طنز از
آموزههای روانشناختی رفتهاند. حتی بسیار نویسنده و هنرمند
و فیلمساز داریم که مستقیما سروقت بیماری روانپزشکی و
نشانههای آن رفتهاند، اما هوشیار بودهاند تا در دام مسخرهکردن
بیماران روانپزشکی نیفتند. نویسندگانی مثل ساعدی، مرتضاییان
آبکنار و آیدا مرادیآهنی در ایران و خارجیانی چون سالینجر،
وونهگات، بکت، کامو و کارور همگی از گرفتاریهای روان انسان
محترمانه گفتهاند و نوشتهاند بدون اینکه برچسب بیماری
روانی به پیشانی کسی بزنند.
چه کسی است که
نوشتهها و ساختههای وودی آلن را فارغ از دغدغههای روانشناختی
بداند، درحالیکه او هم طنزپرداز است، اما همواره مرز مشخصی
دارد بین نقد درمانگر و استهزای بیمار و بیماری. برادران
کوئن در اکثر فیلمهایشان شخصیتهای گرفتار بیماری روانپزشکی
را نمایش میدهند، ولی آیا چون طنزپرداز ما به دام ریشخند
بیماری و رنج دیگری میرفتند؟
بازی خطرناک با اخلاق و سلامت عمومی:
در زمانهای که بیش از هر زمان دیگری احتیاج به ارتقای شاخصههای
اخلاق عمومی و سلامت روان داریم، برنامهای زنده روی آنتن میرود
که در آن علنا بیماران روانپزشکی دست انداخته میشوند و
دورهمی به آنها و رنج و دردشان میخندد!
اینچنین نشان بیماری را بر پیشانی تعدادی انسان بیگناهزدن
چه پیامی به جامعه میدهد؟
در کارزاری که متخصصان سلامت روان، اعم از روانپزشک و روانشناس
و مشاور در مبارزه با بیماریها و مشکلات روانشناختی جامعه
دارند،
یکی از موانع همیشگی برای مراجعه و طرح مشکل، ترس و نفرت
بیماران از انگ و استیگمای بیماری روانپزشکی است. نام و
شهرتی که به اسم بیماری روانی مطرح میشود همیشه مانعی است
که انسان گرفتار را از آغوش درمانگران دور میکند و به کنج
تنهایی دردآورش سوق میدهد.
بنابراین مبارزه با انگ بیماری همواره در دستور کار دستاندرکاران
سلامت روان جوامع قرار دارد.
در چنین شرایطی شاهدیم که مدیری و
تیمش چنین ناشیانه و توهینآمیز به سراغ علائم و نشانهها و
نام چند بیماری نادر روانی میروند و با آنها دستمایه طنز میسازند!
آیا این برنامه و این نگرش درست در مسیر خلاف سیاستهای
سلامت عمومی نیست؟!
مشاهده فیلم : اینجا