بسم الله الرحمن الرحیم
خنداندن و گریاندن به هر قیمتی؟
جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید
وبلاگ
فدایی ، غلامرضا : آنچه انسان را انسان می کند توجه به عقلانیت و روشمند
زندگی کردن و حفظ تعادل است. عدل و عدالت در همه موارد لازم است و گفته اند
که با عدل آسمان وزمین برپاست. انجام امورات مختلف اگر چه نشان از نیاز
انسان دارد اما توجه به حد و حدود آن هم از انسانیت انسان خبر می دهد و
همین ها بُن مایه فرهنگی می شوند. همچنانکه در موردسخن گفتن هم گفته اند:
دو چیز طیره عقل است لب فرو بستن / به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی...
از جمله موارد ضروری برای زندگی انسان خنده و گریه است هر دو برای زندگی
انسان لازم است. گاهی می گویند خنده بر هر درد بی درمان دواست و گاهی نیز
در مقابل می گویند خنده بر هر درد بی درمان دواست. هر دو آن ها هم درست است
و بیانگر نیاز انسان است. اما اگر درست توجه نشود و خنداندن به هر قیمت
باشد سر به لودگی می زند همچنانکه اگر در گریه افراط شود از افسردگی سر در
می آورد.
آنهائی که در هر مورد افراط کنند و جامعه را به آن سمت بکشانند نتیجه آن
منحرف کرن جامعه از حد تعادل است. حتما شنیده اید که بعضی از مداحان ویا
روضه خوانان بر اثر جهالت و یا افراط در محبت و یا با شنیدن اینکه بر مصائب
امامان و به ویژه امام حسین علیه السلام گریه کردن ثواب دارد برای گریاندن
به هر چیز حتی مبالغه و دروغ هم متوسل شده اند و نتیجه این شده که جامعه را
با بعضی خرافات و امور غیر واقع روبرو کرده ند. حماسه حسینی شهید مطهری درد
دلی از این افراط کاری هاست. در حالی که در زیارات هم آمده است که ریختن
اشک در صورتی ارزش دارد که با معرفت توأم باشد.
در مقابل خنداندن هم در عین حال که ضرورت زندگی است اما اگر خنداندن فقط برای
خنداندن باشد، نتیجه مطلوبی ندارد. من هر از گاهی که با بچه ها برنامه
خندوانه و یا دورهمی را دیده ام تا جائی که ملت را از غم و غصه بیرون آورد
بسیار خوب و مطلوب است اما اگر صرفا برای خنداندن باشد و از هر کس و شیوه و
برنامه ای صرفا برای خنداندن استفاده کنند و یا تبلیغی برای حمایت کنندگان
(اسپانسرها) و کالاهای آنها باشد سر انجام فرهنگی می سازند که آثار مخربش همانند دروغ پردازی هائیست که برای گریاندن مورد استفاده بعضی ها
قرار می گیرد.
نکته ای که به نظر من باید مورد توجه قرار گیرد این است که انسان همواره باید
با هدف، کار و تلاش کند اما از آنجا که کار یکنواخت بر روح و روان او تأثیر
مخرب دارد باید برنامه های متنوع خنداندن و گریاندن هر از گاهی باشد تا وی
را برای حرکت مجدد آماده کند. از این رو بعد از هر خنده ویا گریه ای باید
عقلانیتی که حکم بر مفید بودن و افزایش انرژی می کند برای کار مجدد وجود
داشته باشد.
اکنون که خدا توفیق خنداندن و یا گریاندن برای ایجاد تعادل روحی و روانی در
زندگی به بعضی ها داده است و در این زمینه توانسته اند دنبال کنندگان و یا
پیروانی داشته باشند، که حتی نه یکبار بلکه چندین بار برنامه های آنها دیده
می شود، با مشاوره با دانشمندان، روانشناسان، جامعه شناسان و فرهنگمداران و
عالمان علم اخلاق کاری کنندکه بر سرمایه اجتماعی، فرهنگی و علمی جامعه
بیفزایند و مردم را برای کار و تلاش بیشترآماده کنند؛ چیزی که به ویژه در
جامعه ما به شدت مورد نیاز است. در غیر اینصورت این نوع کار ها سُکرآور است
و همانند مست ها و یا معتادان که به اعتقاد خودشان برای رهایی از مشکلات می
خواهند لحظاتی فارغ از همه چیز باشند این برنامه ها هم افراد را به جای در
جامعه قرار دادن و با مسائل موجود برای حل کردن درگیرکردن، آنها را به
عوالمی می برد که وقتی به خود آمدند می بینند حاصلی برایشان جز اتلاف وقت
نداشته است. صاحبان این برنامه ها به همراه صدا و سیما فقط به فکر پر کردن
ساعات فراغت نباشند.
آنها باید بدانند که دارند فرهنگ سازی می کنند که صدای
آن چندین سال دیگر در می آید.
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی