بـیـگـنـــاهـــان ...

«حسین پناهی» : و سکوت می‌کنی ، و فریاد زمانم را نمی‌شنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…

بـیـگـنـــاهـــان ...

«حسین پناهی» : و سکوت می‌کنی ، و فریاد زمانم را نمی‌شنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…

فرش زیر پای مصلحت!



  فرش زیر پای مصلحت!   

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید  




وبلاگ اکبری، علیرضا ، خبرآنلاین :  اخیراً دوستان سابق پاستور، داستان یک باب ساختمان در میدان نارمک را، پیراهن خلیفه کرده، و اقدام به جمع اوری "أعانه ملّی" کرده اند.

میگویند، اگر برای ر.ج سابق مشکل حفاظتی پیش امد، مسئول ان، ر.ج فعلی است.
میگویند، "مردم، کمک کنید و أعانه دهید تا ما ان ساختمان را بخریم، و ان شخص را از گزند حوادث، محفوظ بداریم!"
عزیزانی از این بنده سوْال کردند که، این داستان را چگونه می بینم؟
پاسخ زیر، بر خلاف میل باطنی نگاشته شده، و چون دیدم بعض مردم پاکدل و پاکدست، از این داستان متاثر شده اند، گفتم شاید بتوان دل پاک ایشان را از دست بلند بعضی، مصون داشت. لذا، نوشتم؛...
مستحضرید که، "امر حفاظت" و ملزومات ان، در تمامی رده های مقامات حکومتی (قوای سه گانه و دیگران) و أماکن حساس، ربط و نسبتی با دولت ندارد، بلکه، این امر از صدر تا ذیل بر عهده عزیزان و برادران سپاه ، نیروی مقاومت بسیج و سپاه های تابعه ( حفاظت شخصیت ها، حفاظت أماکن، حفاظت هواپیمایی، حفاظت روسای قوا، حفاظت مناطق حساس و....) میباشد .
برای تک تک سَرفصل ها و تک تک رده ها و اشخاص، دستور العمل و حتی قانون معین وجود دارد. وفق مسئولیتها نیز، إمکانات و تجهیزات و نفرات کاملاً معین شده ، تعریف شده است،
تعداد نفرات و نوع تجهیزات و إمکانات حفاظتی نیز، تابع مقررات و دستورالعمل های خاص، است.
سلسله مراتب ، در همه سطوح ، کاملا تعیین شده است.
مثلا جایی که عالیترین مقام اجرایی حضور دارد و ضمناً هر تعداد شخصیت رده حفاظتی دیگر که حاضر باشند، مسئولیت و کنترل، بر عهده تیم حفاظت مقام بالاتر است (مثلا ر.ج)، و همه نیروها و رده ها تحت امر فرمانده حفاظت ان مقام عالی خواهند بود.
حفاظت از "مقامات سابق"، نیز خود تابع مقررات خاص است، أعم از اینکه انها، دارای پٌست فعلی باشند یا خیر، . مثلا یک وزیر، تا مدت معینی پس از وزارت، تا یک رده معین، تیم حفاظتی دارد، یا یک رییس جمهور سایق، فارغ از وضع کنونی او، تا زمان معینی، رده معینی از حفاظت دارد،
تمام اینها، در قانون و مقررات، تعریف شده و مسئولیت ان با فرماندهان قرارگاههای حفاظتی مربوط، و النهایه، نیروی مقاومت و سپاه های حفاظت تابعه فرماندهی سپاه اند (مثل سپاه حفاظت ....، و یا سپاه حفاظت .... ، و ...)
امّاٰ، در خصوص خبر مذکور و ساختمان محل بحث، - این قضیه، ماهیت حفاظتی ندارد، بلکه  ماهیت اداری دارد. یعنی چه؟
به این معنا که، مسئولیت تامین تمام تجهیزات و إمکانات لازم برای تامین حفاظت شخصیت، بر عهده یگان حفاظت  مربوطه است، از جمله أماکن استراحت نیروها.
مثلا، اقای ..... در زمان مسئولیت سابق خود، یک نیروی معین و مبسوط، مسئول حفاظت ایشان بوده است، امّاٰ، بعد از مسئولیت، یک تعداد نیروی محدود (مثلا چند تیم چند نفره) از ایشان حفاظت میکنند.
در زمان مسئولیت، تیم همراه، ممکن است که در حلقه اول، همزمان تعداد .... نفر باشند، لذا به یک ساختمان بزرگ، جنب محل اقامت نیاز داشته اند. همین ساختمان را ، ان زمان ، از إمکانات و اعتبار نهاد ر.ج  استفاده کرده و برای رفاه بیشتر نیروها، در اختیار تیم حفاظتی قرار داده بوده اند. بعد از مسلولیت، دیگر بلحاظ تغییر ماهوی و صوری فرایند حفاظتی، مساله، سالبه به انتفای موضوع بوده، لذا به ان حجم از إمکانات و تأسیسات ، نیازی نبوده است، بنابراین ، ان ساختمان نیز مورد استفاده دیگری قرار میگرفته. امّاٰ، تا کنون، چهار سال است که، کماکان ان هزینه و ان ساختمان ، از سوی نهاد ر.ج ، در اختیار تیم ر.ج سابق قرار دارد، و أحیاناً از ان بعنوان مقر امورات شخصی ( مانند دفتر مراجعات مردمی ر. ج سابق...) استفاده میشود، و ، البته شاید دیگر برادران نیز از ان جهت استراحت، بهره میبٌردند.
اینک بعد از چهار سال، نهاد ر.ج از تامین ان هزینه و ان ساختمان، استنکاف کرده است،. امری که قاعدتاً همان چهار سال قبل میتوانست انجام شود، و چهار سال، تاخیر شده!
در حالیکه این مساله، هیچ ربطی به مساله حفاظت ان شخص ندارد، امّاٰ، ایشان و دوستان موضوع را "تراژیک" کرده و عامّه ناس را در ان دخیل نموده اند.
در ادبیات سیاسی کلاسیک، این عمل، نام خاصی دارد که بنده مایل به ذکر ان نیستم چون، در فارسی، ترجمه مناسبی نشده است،... ، بگذریم.
امّاٰ، ویکتورهوگو در رساله ای  "نقش شارلاتانیزم"  در تسخیر أفکار عمومی را، شرح مبسوطی داده که به این بحث ما، مربوط نمیشود.
امّاٰ، در مقابل، ذکر خاطره از یک واقعه مشابه، شاید در تبیین موضوع، موثر باشد؛

دوازده سال پیش، روزهای اول کار دولت منتخب، در مرداد  ٨٤ بود. یکروز صبح زود، یکنفر از دوستان صاحب منصب، که ان زمان هنوز معاون اقای روحانی (و نیز مشاور اقای هاشمی) بودند، تماس گرفتند، و به کوه پیمایی دعوت کردند.
در مسیر، ضمن گفتگو، حس کردم ایشان از مساله ای ناراحت و متاثر است. علت را با حفظ حدود، جویا شدم. ایشان گفت، ؛ دیروز (چند روز پس از تحلیف ر.ج نٌهم)، نزد اقای هاشمی بودم، ناگهان مسئولان خدمات امدند و عذر خواهی کردند، گفتند که از اداره أموال نهاد ر.ج امده اند، و یک لیست دارند از أموالی که در دفتر اقای هاشمی است، (کاخ مرمر، مجمع تشخیص)، و اینها میگویند که اقای ا.ن گفته که این أموال متعلق به نهاد ر.ج است و مال بیت المال ، لذا باید بازگردد، و استفاده شما از اینها ، خلاف شرع است!؟؟!!،
جالب اینکه، فرش زیر پای اقای هاشمی هم جزء ان أموال بود!..
اقای هاشمی را بلند کردند، فرش زیر پایش را جمع کردند و بردند...
ایشان گفت، من خیلی ناراحت شدم، و از دفتر اقای هاشمی رفتم بیرون و رفتم مرکز تحقیقات نیاوران، دفتر اقای روحانی، ، رفتم تا با ایشان درد دل کنم،
میگفت، وقتی رسیدم، دیدم انجا هم اوضاع غیر عادی و کمی بهم ریخته است،،
رفتم نزد شیخ ، دیدم که ایشان هم خیلی عصبانی است، تا امدم داستان فرش اطاق اقای هاشمی را بازگو کنم، ایشان گفت، ؛ صبح امده اند منزل، و ماشین  "بی ام و" من را که به نهاد هم ربطی نداشته، از تیم حفاظت گرفته و برده اند، و گفته اند، این بیت المال هست و خلاف شرع...
بالاخره با ماشین دیگری امدیم مرکز تحقیقات، دیدم امده اند فرش زیر پای من را هم جمع کرده اند و برده اند، . گفته اند اینها مال بیت المال است و استفاده شخصی!! خلاف شرع است..
این ها فقط یک نمونه بودند،،.
حالا همین "حافظان بیت المال" ، که از قرار باید پاسخگوی میلیاردها وجوه ارزی و ریالی "درامد و هزینه" زمان مسئولیت خویش باشند، و هنوز ساختمانهایی درجه یک از نهاد را با تمام تجهیزات ان، در اختیار خود  دارند، و خدا میداند که میزان مسئولیت ایشان در قبال سرمایه های ملّی، از زمان مسئولیت شان تا کنون، چقدر بوده است،..،  یک ساختمان غیر ضروری را که سَر کوچه أقای "برادر ا.ن" بنام نهاد خریده بوده اند و هزینه های جاری انرا هم از نهاد میگیرند، بعد از چهار سال از ایشان پس گرفته اند، ببینید چه شالتاقی  در اورده اند..

من بیش از هر چیز برای اندسته از ادم های ساده ای متاسفم که با نهایت خلوص، از این شانتاژگران عوام نواز،  و اعمال مٌلک بر باد ده انها، دفاع میکنند ، و چه دفاع متعصبانه و قابل تاسّفی!
البته، انصافاً که طرح "جمع اوری اعانه ملّی"، عجب ایده موثر و حیات بخشی است!!


   تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی 


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.