«حسین پناهی» : و سکوت میکنی ، و فریاد زمانم را نمیشنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…
درباره من
«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر قدر کسی به خدا نزدیکتر باشد، بیشتر از خدا شرم کرده وَ آدمیت او از کمال بیشتری برخوردار میشود ...
************
مولانا مولوی :
گر در طلب لقمه نانی،
نانی /
گر در طلب گوهر کانی،
کانی /
این نکته رمز اگر بدانی،
دانی /
هر چیز که اندر پی آنی،
آنی ...
*************************
« امام خمینی» :
همه باید نظر خودشان را بدهند /
و هیچ کدام هم برایشان حتی جایز نیست که یک چیزی را بفهمند و نگویند. /
باید وقتی می فهمند، اظهار کنند. /
این موافق هر که باشد ، باشد ، مخالف هرکه هم باشد ، باشد. /
( صحیفه امام،ج13،ص102)
ادامه...
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره کنید
«آفتاب یزد» :حامیان شهردار تهران، پروژه تبلیغاتی تازه
ای را کلید زده اند؛ پروژه مظلوم نمایی برای مترو تهران و انتقاد از خرید هواپیما
برای ناوگان هوایی کشور. البته در توانمندی نزدیکان شهردار تهران در رسانه ای کردن
پروژه های تخریبی یا تبلیغاتی، تردید زیادی نیست چراکه یازده سال است بهترین
امکانات رسانه ای کشور را در اختیار دارند و با آزمون و خطاهای مکرر، چگونگی بهره
گیری تبلیغاتی از این امانات رسانه ای را آموخته اند. پروژه جدید شهرداری هم که از
سوی اصولگرایان منتقد دولت حمایت می شود، حاوی نمایش مظلومیت مترو پایتخت و متهم
کردن دولت به تلاش برای نوسازی ناوگان فرسوده هوایی در عین بی توجهی به مترو و ذکر
این نکته است که دولت به جای نوسازی هواپیماها باید مترو را نوسازی کند. اما هفت
نکته می تواند واقعیت این پروژه جنگ روانی جدید آقای شهردار و همکارانش را بر همگان
روشن سازد:
1-مترو
تهران در عالی ترین سطح، یک پروژه شهری
و نوسازی ناوگان هوایی کشور، یک پروژه ملی و فراملی است که نه تنها با آبروی کشور
در ارتباط است، بلکه مهمتر از آن، قیاس نادرست این دو مقوله با هم است. چرا که نمی
توان از هیچ دولتی انتظار داشت، اولویت های ملی را فدای اولویت های شهری کند.
2-نکته
مهمتر از نکته اول، سر و کار داشتن ناوگان فرسوده هوایی با جان مردم است. کمبود
مترو، جان مردم را تهدید نمی کند اما وجود هواپیماهای فرسوده، جان مردم را تهدید می
کند.
چطور زمانی که یک هواپیما سقوط می کرد، رسانه های متعلق به شهرداری به اشکالات
ناوگان هوایی و فرسودگی آن می پرداختند (مراجعه شود به آرشیو روزنامه همشهری) اما
حالا که اندک اندک به انتخابات ریاست جمهوری و احتمالا کاندیداتوری آقای قالیباف در
انتخابات نزدیک می شویم، فرسودگی ناوگان هوایی کم اهمیت تر شده و مترو تهران اهمیت
بیشتری پیدا کرده است؟
3-آقای قالیباف همواره خود را خلبان معرفی کرده است. خوب است ایشان به عنوان یک
خلبان که با همین ناوگان فرسوده هوایی سر و کار دارد، موضع روشن خود را درباره
مقایسه مترو و هواپیما بیان کند و به طور صریح بگوید که آیا می پذیرد این دو مقوله
با هم مقایسه شود و از آن مهمتر آیا موافق است که مترو بر هواپیما اولویت دارد؟
4-حامیان آقای شهردار در
این زمینه آدرس غلط هم به مردم می دهند.
آنها یا فراموش کرده اند، یا آنکه خود را به فراموشی زده اند که دولت بابت خرید
هواپیماهای جدید قرار نیست پولی بپردازد که در صورت نخریدن هواپیماها، آن پول به
مترو برسد. در حقیقت خرید هواپیما نه به صورت نقدی، بلکه در قالب خرید اعتباری و از
محل منابع ارزی بلوکه شده کشور به دنبال تحریمهای سالهای اخیر صورت می گیرد و اگر
هواپیمایی هم خریداری نشود، پولی به مترو نمی رسد.
5-حتی اگر مورد چهارم را نادیده بگیریم، تبلیغاتی بودن حرکت حامیان شهردار زمانی
آشکارتر می شود که کمبود واگن های مترو تهران را با هزینه خرید هواپیما مقایسه کنیم.
حامیان آقای قالیباف می گویند شهرداری 1000 واگن از دولت طلبکار است. هزینه ساخت
1000 واگن مترو حدودا 3500 میلیارد تومان است که این میزان تقریبا برابر با خرید یک
هواپیمای ایرباس معمولی - و نه غول پیکر - است.
همین مقایسه کوتاه قیمتی به خوبی تبلیغاتی بودن این جنجال را نشان می دهد.
وقتی کل طلب شهرداری از دولت بابت واگن مترو، به اندازه یک هواپیمای کوچک ایرباس
است، حامیان آقای شهردار توضیح دهند از مقایسه این دو مقوله چه هدفی را دنبال
می کنند؟
از منظر آنان، گویی دولت هزینه خرید واگن های مترو را قصد دارد صرف خرید هواپیما
کند در حالیکه از لحاظ قیمتی این دو کاملا با هم متفاوت هستند.
6-اما موضوع مهمتر، اولویت داشتن پروژه های تبلیغاتی بر پروژه های خدمات رسانی
عمومی برای شهرداری در دوره مدیریت محمدباقر قالیباف است. در این نکته تردیدی نیست
که اگرچه ناوگان حمل و نقل عمومی، مقوله ای مربوط به شهرداری است اما طبق قانون،
دولت نیز باید به آن کمک کند؛ هرچند که محدوده کمک دولت به مترو دارای چارچوبی مشخص
و محدود است. در حقیقت شهرداری باید بدون بهانه جویی، اقدام به تامین نیازهای معمول
شهروندان از جمله مترو کند.
اما شهرداری که همواره از کمبود منابع مالی نالان است، همان منابع مالی را نیز به
جای توسعه ناوگان مترو، به توسعه خطوط مترو اختصاص می دهد. این درحالی است که واگن
های موجود حتی در خطوط فعلی نیز پاسخگوی نیاز شهروندان نیست اما شهرداری با زیر بار
آوردن خطوط جدید، به ازدحام در متروها کمک می کند. دلیلش هم کاملا واضح است. هدف
شهرداری این است که خطوط مترو را افزایش دهد و در تبلیغات آقای شهردار اعلام شود که
شهرداری در یک سال چندین کیلومتر خط مترو احداث کرده و چندین ایستگاه جدید راه
اندازی شده است. طبیعتا این موضوع بار تبلیغاتی بیشتری برای شهرداری دارد. ازدحام
داخل متروها را هم هیچگاه شهرداری به گردن نمی گیرد و خیلی ساده، مسئولیت آن را به
گردن دولت می اندازد؛ چه دولت احمدی نژاد و چه دولت روحانی.
واقعا اگر شهرداری با کمبود منابع مالی مواجه است، چرا درباره نیازهای شهر اولویت
بندی نمی شود؟
آیا استفاده مناسب و مطلوب از مترو با افزایش تعداد واگن ها و جلوگیری از فرسوده
شدن زودرس آنها با جلوگیری از ازدحام مسافران با افزایش واگن ها اولویت است یا
افزایش خطوط مترو؟ اطمینان داشته باشید که اگر یک نهاد مستقل در این مورد از مردم
نظرسنجی انجام دهد، اغلب مردم تمایل خواهند داشت خطوط جدید مترو دیرتر
راه اندازی شود اما در عوض ظرفیت ناوگان فعلی مترو افزایش یابد. اما چه باید کرد که
در پروژه تبلیغاتی حامیان آقای شهردار، افزایش خطوط و ایستگاههای مترو، بار
تبلیغاتی بیشتری دارد تا افزایش تعداد واگن ها. مروری بر اظهارنظرهای مدیران شهری و
مترو این ادعا را اثبات می کند.
7- مورد ششم در سطحی کلان تر هم قابل بررسی است. مدیران شهرداری ادعا می کنند که
برای تامین ناوگان مترو با مشکل مالی مواجهند اما در عین حال هزینه هایی صرف می
کنند که در نوع خود عجیب است.
کل نیاز متروی تهران به واگن های جدید، کمتر از 4000 میلیارد تومان است اما شهرداری
طی سالهای اخیر پروژه های تبلیغاتی متعددی اجرا کرده که نه تنها در کاهش ترافیک
پایتخت تاثیر چندانی نداشته بلکه نشاندهنده اولویت داشتن پروژه های تبلیغاتی همچون
پل و تونل به جای توسعه ناوگان مترو - دقت کنید، ناوگان مترو، نه خطوط مترو که آن
بخشی از پروژه تبلیغاتی است - برای شهرداری بوده است. به عنوان نمونه، شهرداری به
تقلید از تونل رسالت، اقدام به ساخت تونل توحید کرد. هزینه برآورد شده ساخت تونل
توحید از طریق آمارهای نیمه رسمی بین 300 تا 600 میلیارد تومان بوده که البته یکی
از اعضای شورای شهر، آن را با متمم های قراردادی 1000 میلیارد تومان ذکر کرده
است. در حالیکه هیچگاه شهرداری آمار دقیقی در این زمینه ارائه نداده است.
اما
نکته جالبتر این است که تونل توحید در محلی احداث شد که امکان ساخت پل در آن وجود
داشت در حالیکه تونل رسالت در حالی ساخته شده که چاره ای جز ساخت تونل نبوده است.
هزینه ساخت پل یک دهم هزینه ساخت تونل بود اما شهردار تهران برای آنکه اثبات کند می
تواند در مدت زمان کوتاه تونل بسازد، تصمیم گرفت حداقل ده برابر بیشتر هزینه کند
اما پل نسازد.
حال از اشکالات این تونل از جمله چکه کردن آب از سقف آن می گذریم. در مورد بزرگراه
طبقاتی صدر هم مشابه چنین وضعیتی را شاهدیم. در آن زمان که به دلیل گران شدن دلار،
هزینه ها هم افزایش یافته بود، هرچند هزینه رسمی پل صدر و تونل نیایش اعلام نشد اما
خبرگزاری ها در سال 92 از هزینه 3000 میلیارد تومانی آن خبر دادند
حتی شورای عالی ترافیک اعلام کرد که هزینه ساخت پل صدر برابر با احداث کل خطوط
مترو پایتخت بوده است. البته با
احداث این پروژه ها هم ترافیک محدوده های ذکر شده کاهش نیافت چراکه مسئولان شهرداری
راه را به اشتباه رفته بودند.
آنها با ساخت بزرگراههای جدید ناخودآگاه به ترغیب مردم به استفاده از خودروهای شخصی
پرداختند و
عوارض مردم پایتخت را که می توانست بیش از این صرف توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی و
از جمله مورد اعتراضی همیشگی شهرداری یعنی واگن مترو شود صرف ساخت پروژه های
تبلیغاتی کردند و البته از آن بدتر اینکه اکنون مدعی هم هستند.
پرسش آخر این است که
شهرداری که اینقدر به ایجاد فضای تبلیغاتی و رسانه ای درباره کمبود بودجه در مورد
مترو علاقه دارد و آمار دقیق کمبودهای مالی خود را در این زمینه ارائه می دهد،
چرا یک بار هم آمار دقیقی از هزینه ساخت تونل توحید یا پل صدر و تونل نیایش یا حتی
بزرگراه امام علی (ع) به مردم ارائه نداده است تا مردم بدانند پولشان کجا هزینه شده
و آیا تبلیغات مقایسه مترو و هواپیما را باور کنند یا خیر؟
آیا زمان آن نرسیده که حامیان شهردار دریابند که زمان این تبلیغات گذشته است.