«حسین پناهی» : و سکوت میکنی ، و فریاد زمانم را نمیشنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…
درباره من
«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر قدر کسی به خدا نزدیکتر باشد، بیشتر از خدا شرم کرده وَ آدمیت او از کمال بیشتری برخوردار میشود ...
************
مولانا مولوی :
گر در طلب لقمه نانی،
نانی /
گر در طلب گوهر کانی،
کانی /
این نکته رمز اگر بدانی،
دانی /
هر چیز که اندر پی آنی،
آنی ...
*************************
« امام خمینی» :
همه باید نظر خودشان را بدهند /
و هیچ کدام هم برایشان حتی جایز نیست که یک چیزی را بفهمند و نگویند. /
باید وقتی می فهمند، اظهار کنند. /
این موافق هر که باشد ، باشد ، مخالف هرکه هم باشد ، باشد. /
( صحیفه امام،ج13،ص102)
ادامه...
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره کنید
در چمنزاری
خرها و زنبورها در کنار هم زندگی می کردند . روزی از روزها خری برای خوردن علف به
چمنزار می آید و مشغول خوردن می شود . از قضا گل کوچکی را که زنبوری در بین گلهای
کوچکش مشغول مکیدن شیره بود ، می خورد و زنبور بیچاره که خود را بین دندانهای خر
اسیر و مردنی می بیند، زبان خر را نیش می زند و تا خر دهان باز می کند او نیز از
لای دندانهایش بیرون می پرد . خر که زبانش باد کرده و سرخ شده و درد می کند ، عر عر
کنان و عربده کشان زنبور را دنبال می کند . زنبور به کندویشان پناه می برد . به
صدای عربده خر، ملکه زنبورها از کندو بیرون می آید و حال و قضیه را می پرسد . خر می
گوید : « زنبور خاطی شما زبانم را نیش زده است باید او را بکشم . »
ملکه زنبورها به سربازهایش دستور می دهد که زنبور خاطی را گرفته و پیش او بیاورند .
سربازها زنبور خاطی را پیش ملکه زنبورها می برند و طفلکی زنبور شرح می دهد که برای
نجات جانش از زیر دندانهای خر مجبور به نیش زدن زبانش شده است و کارش از روی دشمنی
و عمد نبوده است . ملکه زنبورها وقتی حقیقت را می فهمد ، از خر عذر خواهی می کند و
می گوید : « شما بفرمائید من این زنبور را مجازات می کنم . »
خر قبول نمی کند و عربده و عرعرش گوش فلک را کر می کند که : « نه خیر این زنبور
زبانم را نیش زده است و باید او را بکشم . »
ملکه زنبورها ناچار حکم اعدام زنبور را صادر می کند . زنبور با آه و زاری می گوید:
«« قربان من برای دفاع از جان خودم زبان خر را نیش زدم . آیا حکم اعدام برایم
عادلانه است ؟ »
ملکه زنبورها با تاسف فراوان می گوید : « می دانم که مرگ حق تو نیست . اما گناه تو
این است که با خر جماعت طرف شدی که زبان نمی فهمد و سزای کسی که با خر طرف شود همین
است».