«حسین پناهی» : و سکوت میکنی ، و فریاد زمانم را نمیشنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…
درباره من
«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر قدر کسی به خدا نزدیکتر باشد، بیشتر از خدا شرم کرده وَ آدمیت او از کمال بیشتری برخوردار میشود ...
************
مولانا مولوی :
گر در طلب لقمه نانی،
نانی /
گر در طلب گوهر کانی،
کانی /
این نکته رمز اگر بدانی،
دانی /
هر چیز که اندر پی آنی،
آنی ...
*************************
« امام خمینی» :
همه باید نظر خودشان را بدهند /
و هیچ کدام هم برایشان حتی جایز نیست که یک چیزی را بفهمند و نگویند. /
باید وقتی می فهمند، اظهار کنند. /
این موافق هر که باشد ، باشد ، مخالف هرکه هم باشد ، باشد. /
( صحیفه امام،ج13،ص102)
ادامه...
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره کنید
عبرت نیوز،
دکترحسین راغفر اقتصاددان
به روزنامه آرمان گفت:
آقای روحانی معتقد است وضعیت زندگی مردم پس از برجام با قبل از آن تفاوت پیدا کرده
است. آیا این اتفاق رخ داده است؟ وضعیت زندگی مردم پس از برجام چه تفاوتی با گذشته
پیدا کرده است؟
پیامدهای برجام شاید به صورت ملموس در زندگی مردم مشخص نباشد، اما امیدواری
مردم را به آینده بیشتر کرده است. در شرایط کنونی موفقیت آقای روحانی در پرونده
هستهای و مساله برجام نوعی خوشبینی در بین مردم به وجود آورده و فضای تخاصم و تنش
را در جامعه از بین برده است. برجام در عرصه بینالمللی نیز دستاوردهای مهمی برای
ایران داشته و خصومتها و جبههگیری علیه ایران را که در دولت گذشته به اوج خود
رسیده بود از بین برده است.
در شرایط کنونی روایت قدرتهای جهانی از نقش ایران در معادلات منطقهای و جهانی
تغییر کرده است. به همین دلیل هم اغلب کشورهای جهان نسبت به کارشکنی آمریکا در
مرحله پسا برجام موضعگیری و از ایران حمایت میکنند. همه این اتفاقات در یک دوره
کوتاه دو ساله اتفاق افتاده است. این اتفاقات سبب بالا رفتن اعتماد به نفس وامید در
بین مردم جامعه شده است.
در شرایط کنونی بسیاری از خودروسازان تلاش میکنند قیمتهای خود را کنترل کنند یا
حتی کاهش بدهند. در بخش کالاهای خانگی با توجه به اینکه هنوز رکود وجود دارد اما
امید به کاهش قیمتها بسیار بیشتر از گذشته شده است. مردم حتی نسبت به کاهش قیمت
ارز نیز خوشبین هستند و گمان میکنند قیمت ارز در آینده وضعیت بهتری پیدا خواهد کرد.
در نتیجه تغییرات مهمی در زندگی مردم در مرحله پسا برجام رخ داده و اگر کسی عنوان
کند هیچ تغییری صورت نگرفته بیانصافی کرده است.
بنده قبل از توافق هستهای نیز به رفتار آمریکا و رعایت مفاد توافق خوشبین نبودم و
پیش بینی میکردم ممکن است آمریکا در اجرایی شدن برجام کارشکنی کند. برخی به اشتباه
گمان میکنند پیامدهای برجام چند ماه پس از اجرایی شدن آن مشخص میشود. این در حالی
است که پیامدهای واقعی برجام در حدود ده سال دیگر خود را نشان خواهد داد و همین
مساله مذاکرات را ادامه خواهد داد. به نظر میرسد عدهای در داخل کشور به دنبال یکدورهای
شدن ریاستجمهوری آقای روحانی هستند و به همین دلیل تلاش میکنند این تفکر را در
بین مردم ترویج کنند.
بنده اطلاع کامل دارم دولت احمدینژاد در یکی از مذاکرات هستهای به کشورهای غربی
پیشنهاد مهمی داد که مورد پذیرش کشورهای غربی قرار نگرفت. در این پیشنهاد تمام
امتیازاتی که آقای روحانی در مساله برجام به غربیها داد وجود داشت و حتی بیشتر از
آن هم وجود داشت. این پیشنهاد توسط چه کسی و در کدام مذاکرات مطرح شد و چرا کشورهای
غربی آن را نپذیرفتند؟ این پیشنهاد در مذاکرات استانبول و توسط آقای سعید جلیلی
رئیس تیم مذاکره کننده وقت مطرح شد. به آمریکاییها پیشنهاد میشود ایران در برابر
برداشتن تحریمها حاضر است سطح غنیسازی خود را تا ۴ درصد کاهش بدهد و برخی از
مراکز هستهای خود را تعطیل کند و یا به حالت نیمه تعطیل دربیاورد. با این وجود این
پیشنهاد مورد قبول آمریکا قرار نمیگیرد. درباره دلایل پذیرفته نشدن پیشنهاد جلیلی
نیز تفسیرهای متفاوتی وجود دارد که جای بحث و تامل دارد. احمدینژاد که از مدیریت
اقتصاد کشور ناتوان و ناامید شده بود به یک باره با تحریمهای گسترده بینالمللی
مواجه میشود. این مساله دولت دهم را در تنگنا و شرایط سختی قرار داده بود. در چنین
شرایطی اتاق فکر دولتهای نهم و دهم تصمیم میگیرد راهحلهای برون رفت از بحران را
بررسی کند. در نتیجه راهحلهای مختلفی و از جمله دور زدن تحریمها در دستور کار
دولت احمدینژاد قرار میگیرد. یکی دیگر از این راهحلها پیشنهاد به
کشورهای۱+۵توسط سعید جلیلی در مذاکرات بوده است. به همین دلیل جلیلی از طرف دولت
احمدینژاد به کشورهای غربی در استانبول پیشنهاد میکند که ایران حاضر است در سیاستهای
هستهای خود بازنگری به وجود بیاورد تا تحریمهای بینالمللی از بین برود. کشورهای
غربی حاضر نبودند با دولت احمدی نژاد توافق کنند. به همین دلیل منتظر بودند تا
دولت بعدی در ایران بر سرکار بیاید تا دست به چنین توافقی بزنند. در آن مقطع زمانی
کشورهای غربی هنوز نمیدانستند پس از احمدینژاد چه کسی در ایران به قدرت خواهد
رسید. با این حال امیدوار بودند شخصی در ایران به قدرت برسد که مشی معتدلتری داشته
باشد. دولت دهم در مذاکرات استانبول ماههای آخر خود را سپری میکرد. دولتهای غربی
نیز از این مساله آگاهی داشتند به همین دلیل اجازه دادند دوران ریاستجمهوری احمدینژاد
به پایان برسد و سپس حاضر شدند با ایران مذاکره و سپس توافق کنند. تصویری که احمدینژاد
از ایران در بین افکار عمومی جهان ساخته بود اجازه نمیداد کشورهای غربی به وی و
دولتش اعتماد کنند. به نظر من در شرایط کنونی رفع کامل تحریمها با بازیگری آمریکا
حداقل پنج سال به طول میانجامد. رفت و آمدهای کشورهای آسیای جنوب شرقی به ایران
نشاندهنده این مساله است که تحریم ایران نه تنها برای کشورهای غربی بلکه برای
کشورهای جنوب شرقی آسیا نیز مشکل آفرین بوده و این کشورها تمایلی به ادامه تحریمهای
ایران ندارند. از سوی دیگر ادامه مذاکرات و تغییر دولت در ایالات متحده آمریکا تا
حدود زیادی افق روابط ایران با کشورهای غربی را مشخص خواهد کرد.
مصادره ۸/۲میلیارد دلار از پولهای بلوکهشده ایران در آمریکا با سرو صدای
زیادی همراه شده است. دولت آقای روحانی معتقد است سپردهگذاری اشتباه دولت احمدینژاد
در بانکهای خارجی دلیل اصلی این مصادره است و از سوی دیگر احمدینژاد عنوان میکند
این مساله هیچ ارتباطی به دولت وی ندارد. به نظر شما
دلیل اصلی این مساله چیست و کدام دولت در این زمینه مقصر است؟
دولت گذشته یک مصیبت تاریخی برای جامعه ایران بوده است. در صد سال اخیر هیچ
دولتی به اندازه دولتهای نهم و دهم برای اقتصاد، جامعه و فرهنگ ایران مخرب نبوده
است. فهرست مسائلی که این دو دولت برای ایران رقم زده بسیار مفصل و جامع است که
نیاز به بررسی و مطالعه پژوهشگران اقتصادی و اجتماعی دارد. مساله ای که به تازگی در
فضای رسانههای جهان مطرح شده ادامه افشای اسناد پاناما است.
دولت گذشته در شرایطی که کشور در وضعیت تحریم قرار داشته از آمریکا اوراق قرضه
خریداری کرده است. رقم این اوراق قرضهها را وزیر اطلاعات ۴ میلیارد دلار عنوان
کرده است.
دولت گذشته در شرایطی این اوراق را خریداری کرده که کشور با فقدان منابع ریالی و
ارزی، فرار سرمایه و بیکاری روبهرو بوده است. اگر فهرست مشکلاتی که در دولت گذشته
بر اقتصاد، سیاست و جامعه ایران گذشته را مورد تحقیق و بررسی قرار بدهیم متوجه
خواهیم شد که این دولت چه خسارتهایی زده است.
هنوز سرنوشت پولی معادل۷۸میلیارد یورو که رقمی در حدود۱۱۴میلیارد دلار میشود و به
کشور ترکیه منتقل شده مشخص نیست. همچنین هنوز سرنوشت بسیاری از منابع خارجی که در
هشت سال گذشته وارد کشور شده مشخص نشده است.
آقای روحانی از زمانی که به ریاستجمهوری رسیدند تاکنون چهار بار به۲۲میلیارد دلار
اشاره کردند که به نام تنظیم بازار ارز در حد فاصل سال ۹۱ تا اواسط سال ۹۲ از کشور
خارج شده است. مشکلات اقتصادی عامل بسیاری از آسیبها و بزهکاریهای اجتماعی است.
مشکلات اقتصادی دلیل اصلی بسیاری از طلاقها و از هم پاشیدگی خانوادهها و همچنین
جرم و جنایت و خودکشیهاست. فساد اقتصادی همچنین روی فرار مغزها تاثیرگذار است و
یکی از دلایل اصلی فرار سرمایههای اجتماعی و انسانی کشور به کشورهای خارجی است.
در دولت احمدینژاد
منافقین در دادگاههای فرانسه از ایران شکایت میکنند.
در این پرونده وکیل منافقین یک یهودی تبعه اسرائیل بوده است.
نام احسان نراقی جامعه شناس ایرانی عضو یونسکو هم در این پرونده وجود داشت. احسان
نراقی برای تبرئه خود وارد این قضیه میشود و به دادگاه میرود. وی در آنجا به
شواهدی دست پیدا میکند که بر بطلان شکایت منافقین از جمهوری اسلامی ایران گواهی میدهد.
قاضی هم ادعای منافقین را رد میکند.
منافقین به رای دادگاه اعتراض میکنند و تقاضای تجدید نظر خود را مطرح میکنند.
در این فاصله احسان نراقی شخصا به دفتر اسفندیار رحیم مشایی میرود و نامهای به خط
خود مینویسد که این پرونده علیه جمهوری اسلامی مطرح شده و نام من به ناحق در آن
ذکر شده است. وی در نامه خود به مشایی مدعی میشود این پرونده به کل کشور مربوط میشود
و شما به عنوان مسئولان دولت باید پیگیر نتیجه آن باشید و من توانایی مالی پیگیری
این مساله را ندارم. نکته جالب اینجاست که زمانی که دادگاه تجدید نظر تشکیل میشود
در پرونده این موضوع نیز بوده است.
دولت آقای روحانی مدعی جذب سرمایهگذاری خارجی است. به همین دلیل در طول دو
سال گذشته هیاتهای تجاری زیادی از کشورهای اروپایی وآسیای جنوب شرقی وارد ایران
شدند و قراردادهای سنگین تجاری واقتصادی بین ایران و این کشورها بسته شده است.
آیا این شکل رفت و آمد دیپلماتیک در نهایت به سرمایهگذاری خارجی منجر خواهد شد یا
اینکه سرمایهگذاری خارجی مستلزم ساز و کار دیگری است؟
دولت آقای روحانی به دلیل مشکلاتی که از دولت قبل به ارث برده با نوعی
استیصال روبهرو است.
مخالفان دولت آقای روحانی از ابتدای تشکیل دولت به شکلهای مختلف در مسیر دولت
کارشکنی و با سیاستهای دولت مخالفت کردند. میزان مخالفتها با دولت آقای روحانی کمسابقه
است و تاکنون کمتر دولتی به اندازه دولت آقای روحانی تحت فشار قرار گرفته است.
به نظر من همین مساله باعث دستپاچگی و بههمریختگی دولت کنونی شده است. نکته دیگر
اینکه دولت آقای روحانی فاقد برنامه مشخص اقتصادی است و تاکنون خط مشی خود را به
درستی روشن نکرده است. متاسفانه هنوز استراتژی توسعه صنعتی کشور توسط دولت آقای
روحانی مشخص نشده است. در شرایط کنونی دولت قصد دارد مراودات اقتصادی با کشورهای
مختلف را به یک ابزار سیاسی علیه فشارهای آمریکا تبدیل کند. به همین دلیل تلاش میکند
به کشورهای اروپایی و کشورهای جنوب شرقی آسیا امتیازهای گستردهای بدهد.
به نظر من این سیاست اگر نگوییم سادهاندیشی است بدون شک با نوعی خوشبینی تدوین
شده است. تیم اقتصادی دولت آقای روحانی این نکته را فراموش کرده که منافع اقتصادی
قدرتهای جهانی با چنین سیاستهایی مخدوش نمیشود.
قدرتهای اقتصادی جهان همواره بر سر پیدا کردن بازارهای مناسب برای فروش کالاهای
خود رقابت و کشمکش میکنند. به همین دلیل بازار بزرگ و ثروتمند ایران که کلید ورود
به بازارهای منطقه خاورمیانه با ۴۰۰ میلیون جمعیت است برای قدرتهای جهانی از اهمیت
بسیار بالایی برخوردار است. با این وجود در مناسبات بینالمللی عقلانیت تاحدود
زیادی کمرنگ است.
شرایط فضای بینالمللی به شکلی است که ممکن است تصمیمگیریهای سیاسی به یک باره
سرنوشت سرمایههای هنگفت اقتصادی و تجاری را دگرگون کند. در دهههای اخیر بسیاری از
مردم جهان طعم سیاستهای متکبرانه ایالات متحده آمریکا را چشیدهاند و به چشم خود
دیدهاند چگونه منافع آنها به یکباره اسیر بازیهای سیاسی آمریکا میشود. در نتیجه
عقلانیت در فضای اقتصادی با عقلانیت در فضای سیاسی متفاوت است و نمیتوان هر دو فضا
را به یک شکل تصور کرد. از سوی دیگر
بسیاری از دشمنان جمهوری اسلامی مانند رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی از برداشته
شدن تحریمهای ایران ناراضیاند و به شکلهای مختلف تلاش میکنند تحریمهای ایران
همچنان ادامه داشته باشد. این خصومتها نیز در راستای سیاستهای برنامهریزیشده
ایالات متحده آمریکاست.
آمریکا تلاش میکند با معرفی ایران به عنوان یک تهدید منطقهای برای رژیم صهیونیستی
و عربستان سعودی و ترساندن آنها از قدرت نظامی ایران این کشورها را وادار به خرید
تسلیحات نظامی خود کند. این سیاستی است که ایالات متحده آمریکا سالها در منطقه
خاورمیانه اجرا کرده و سبب جنگ افروزیهای بیشماری شده است. در سالهای اخیر
همواره برنامه فروش تسلیحات نظامی در دکترین سیاست خارجی آمریکا وجود داشته و یکی
از اصول اولیه سیاست خارجی این کشور به شمار میرود. نکته دیگر اینکه نتیجه
انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در وضعیت تحریمهای ایران تاثیرمستقیم خواهد داشت.
چرا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در وضعیت تحریمهای ایران تاثیرگذار خواهد
بود؟
به نظر من رقابت ریاستجمهوری آمریکا در نهایت بین خانم کلینتون و دونالد ترامپ شکل
خواهد گرفت و در نهایت خانم کلینتون بازنده انتخابات خواهد شد. در نتیجه به دلایل
متعدد دونالد ترامپ رئیسجمهور آینده ایالات متحده آمریکا خواهد بود. این در حالی
است که وی به صورت رسمی عنوان کرده در صورت رسیدن به ریاستجمهوری توافق هستهای با
ایران را پاره خواهد کرد. هیلاری کلینتون همواره نشان داده حامی سیاستهای فروش
تسلیحات نظامی آمریکا به کشورهای جهان است و به همین دلیل همواره از شرکتهای
سازنده اسلحه در ایالات متحده آمریکا حمایت کرده است. کلینتون زمانی که وزیر خارجه
آمریکا بود در بسیاری از جنگ افروزیهای جهانی مانند بحران لیبی، سوریه و تشکیل
داعش نقش داشت. وی همچنین از حامیان جدی جنگ با ایران بود و بسیاری از کشورهای
حاشیه خلیج فارس را برعلیه ایران تهییج و مسلح کرد. از سوی دیگر هیلاری کلینتون با
بسیاری از شرکتهای اسلحهسازی آمریکا بده وبستان داشت و در بسیاری از فسادهای
اقتصادی آمریکا تاثیرگذار بود. به همین دلیل مردم آمریکا به وی اعتماد ندارند و در
انتخابات ریاستجمهوری آینده از وی حمایت نخواهند کرد. آقای ترامپ به همه این مسائل
آگاهی دارد و تلاش خواهد کرد از این نقاط ضعف علیه خانم کلینتون در انتخابات
استفاده کند. در شرایط کنونی شعارهای ترامپ بیشتر با فضای عمومی جامعه آمریکا
همخوانی دارد و وی به خوبی بر موج افکار عمومی آمریکا سوار شده است.
به نظر من در صورت پیروزی ترامپ در انتخابات آینده امنیت جهانی به مراتب کمتر از
زمانی به خطر خواهد افتاد که هیلاری کلینتون به ریاستجمهوری آمریکا دست پیدا کند.
نکته دیگر اینکه خانم کلینتون تهدید جدیتری برای امنیت ایران نسبت به دونالد ترامپ
خواهد بود.
کلینتون تعهدات بسیار جدی نسبت به رژیم صهیونیستی دارد و از لابی قدرتمندی در بین
اعراب حاشیه خلیج فارس که عمدتا رابطه مسالمت آمیزی با ایران ندارند برخوردار است.
در شرایط کنونی اقتصاد آمریکا با مشکلات بسیاری جدی مواجه شده است. شاید یکی از
دلایل محبوبیت دونالد ترامپ در بین مردم آمریکا نیز شعارهایی بود که وی در جهت
بهبود اوضاع اقتصادی آمریکا مطرح میکرد. از سوی دیگر وی انتقادهای بسیار جدی به
سیاستهای خصمانه خانم کلینتون در منطقه خاورمیانه وارد کرده است. در شرایط کنونی
بسیاری از کارشناسان سیاسی جهان معتقدند دست خانم کلینتون به خون بسیاری از مردم بیگناه
افغانستان، سوریه، یمن و عراق آلوده است. ترامپ معتقد است سرمایههای اقتصادی زیادی
در زمان وزارت خانم کلینتون به دلیل سیاستهای خصمانه وی از آمریکا خارج شده است.
دونالد ترامپ تنها برای ایران یک کابوس نیست و بلکه برای اغلب اقتصادهای جهان مانند
چین، ژاپن، کره جنوبی و کشورهای اروپایی یک کابوس بزرگ است. به همین دلیل کابوس وی
هیچ گاه تحقق نخواهد یافت؛ اما در صورتی که تحقق پیدا کند همه دنیا را در مقابل خود
خواهد دید. با این وجود بسیاری از شعارهایی که ترامپ مطرح میکند برای جذب آرای
مردم آمریکاست.
مهمترین برگ برنده آقای روحانی برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری۹۶
مساله معیشت مردم است.
این در حالی است که مخالفان دولت نیز از همین مساله علیه دولت وی استفاده خواهند
کرد و تلاش میکنند دولت را در تحقق مطالبات معیشتی مردم ناتوان نشان دهند.
آقای روحانی برای اینکه بتواند آرای مردم را با خود همراه کند چه استراتژیای را
باید در دستور کار خود قرار دهد؟
دولت آقای روحانی نشان داده همواره به دنبال اقدامات بزرگ است. به عنوان مثال
تیم اقتصادی دولت تدبیر و امید تلاش میکند تا اقدامات مهمی را در جهت تقویت صنعت
خودروسازی یا پتروشیمی ایران انجام دهد. نکته قابل تامل در این زمینه اینکه این
اقدامات دیربازده هستند و سرمایههای زیادی را از بودجه کشور میبلعند.
رهبر معظم انقلاب تاکنون بارها درباره قاچاق کالا هشدار دادهاند.
به نظر من دولت آقای روحانی باید در این زمینه شجاعت به خرج بدهد و از برخی نهادها
که درگیر مساله قاچاق هستند به صورت علنی نام ببرد. به نظر من پشت پرده تجارت خارجی
ایران مسائل سیاسی پنهان شده است.
دولت آقای روحانی با محافظهکاری بیش از اندازهای در درون خود مواجه شده که مانع
از صراحت و شفافیت برخی مسائل در کشور شده است. من معتقدم این مساله به پاشنه آشیل
دولت تبدیل شده است. دولت باید در طول یک سال باقی مانده تا انتخابات ریاستجمهوری
از تمام پتانسیل خود در جهت رفع بیکاری و ایجاد اشتغال برای جوانان استفاده کند. به
همین دلیل باید هر چه سریعتر موانع پیش روی بنگاههای کوچک و متوسط را از بین ببرد.
در شرایط کنونی محمود احمدینژاد نقطه کور دولت آقای روحانی را تشخیص داده و یکی از
شعارهای خود را برای بازگشت به عرصه سیاسی ایجاد شغل برای هر ایرانی قرار داده است.
این در حالی است که سیاستهای احمدینژاد در هشت سال گذشته عامل بسیاری از بیکاریهای
اجتماعی، خروج سرمایه و نیروی انسانی از کشور بوده است.
استراتژی اصلی مخالفان دولت این است که محمود احمدینژاد را به دلیل جنبه تهاجمی اش
وارد رقابتهای انتخاباتی کنند تا چهره آقای روحانی را بهشدت تخریب کند و در نهایت
نیز شخص سومی را وارد انتخابات کنند تا در کشمکش بین آقای روحانی و احمدینژاد مورد
توجه افکار عمومی قرار بگیرد و به عنوان رئیسجمهور انتخاب شود.