«حسین پناهی» : و سکوت میکنی ، و فریاد زمانم را نمیشنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…
درباره من
«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر قدر کسی به خدا نزدیکتر باشد، بیشتر از خدا شرم کرده وَ آدمیت او از کمال بیشتری برخوردار میشود ...
************
مولانا مولوی :
گر در طلب لقمه نانی،
نانی /
گر در طلب گوهر کانی،
کانی /
این نکته رمز اگر بدانی،
دانی /
هر چیز که اندر پی آنی،
آنی ...
*************************
« امام خمینی» :
همه باید نظر خودشان را بدهند /
و هیچ کدام هم برایشان حتی جایز نیست که یک چیزی را بفهمند و نگویند. /
باید وقتی می فهمند، اظهار کنند. /
این موافق هر که باشد ، باشد ، مخالف هرکه هم باشد ، باشد. /
( صحیفه امام،ج13،ص102)
ادامه...
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره کنید
طنز از«مجید
مرسلی»
پسری گفت چنین با پدرش / پدر مُختلس در به درش: که چرا وضع تو ناجور شده؟ /
حال و احوال تو قمصور شده؟ از چه اینگونه پریشان شده ای؟ /
این همه بی سر و سامان شده ای؟ صبح تا شب تو چرا بیکاری؟ /
از چه همواره چنین بیعاری؟ تا که یک جمله بگوییم از پول /
تو به یک شکل در آری بامبول علتش چیست پدر؟! خسته شدیم /
مثل یک کفتر پر بسته شدیم! پدر مختلس دربه درش / گفت
اینگونه سخن با پسرش: که پسر جان تو دگر نیش مزن /
هی نمک بر جگر ریش مزن روزگاری پدرت شیری بود / پدرت
شیرِ جهانگیری بود غیب میکرد به یک آن دکلی / با
چه ترفند و چه عکس العملی! رشوه میداد هزاران میلیارد /
مبتکر بود و بسی آوانگارد! هر کجایی که زمین خواری بود /
کار من نیز یقین یاری بود رانت خواران همه با هم بودیم /
ای خوش آن روز که بی غم بودیم! روزگارِ خوش و رویایی رفت /
حیف شد آن همه دارایی رفت " احمدی" رفت و ورق وارون شد /
حال ما نیز چنین داغون شد! اگر او باز بیاید سرِ کار /
میشوم بار دگر فرماندار آن زمان پول سرازیر شود /
پدرت بار دگر شیر شود