بـیـگـنـــاهـــان ...

«حسین پناهی» : و سکوت می‌کنی ، و فریاد زمانم را نمی‌شنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…

بـیـگـنـــاهـــان ...

«حسین پناهی» : و سکوت می‌کنی ، و فریاد زمانم را نمی‌شنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…

فاصله-ی شعار تا عمل ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

http://s7.picofile.com/file/8237187618/MOHAMMAD_REZAA_PAHLAVY_HAJ_1.jpeg

http://s7.picofile.com/file/8237189118/MOHAMMAD_REZAA_PAHLAVY_HAJ_2.jpeg

 

http://s6.picofile.com/file/8237189818/MOHAMMAD_REZAA_PAHLAVY_MASH_HAD_1.jpeg

محمد رضا پهلوی در حال زیارت خانه خدا وَ مشهد مقدس

 

http://s6.picofile.com/file/8237190634/ESR8EEL_JANGAFRUZY_NEGAR8NYE_JAH8NY_1.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8237191350/P8KEST8N_ZARBO_SHATME_TAZ8HORKONANDEG8N_1.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8237191842/D8ESH_ESL8ME_AAMR3K8EE_1.jpeg

 

http://s6.picofile.com/file/8237192634/ENGELEST8N_ZARBO_SHATME_TAZ8HORKONANDEG8N_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8237196042/AHMADYNEJ8D_S8DEH_Z3STY_1.jpeg

 

http://s6.picofile.com/file/8237196700/EM8M_15_XORD8DE_1342_1.jpg

 

 

  فاصله-ی شعار تا عمل ...  

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 


 بانوی باحجابی داشت در یکی از سوپرمارکت‌های زنجیره‌ای در فرانسه خرید می‌کرد؛ خریدش که تمام شد برای پرداخت رفت پشت صندوق. صندوق‌دار زنی بی‌حجاب و اصالتاً عرب بود. صندوق‌دار نگاهی از روی تمسخر به او انداخت و همینطور که داشت بارکد اجناس را می‌گرفت اجناس او را با حالتی متکبرانه به گوشه میز می‌انداخت. اما خانم باحجاب ما که روبنده بر چهره داشت خونسرد بود و چیزی نمی‌گفت و این باعث می‌شد صندوقدار بیشتر عصبانی شود!
 بالاخره صندوق‌دار طاقت نیاورد و گفت: «ما اینجا توی فرانسه خودمون هزار تا مشکل و بحران داریم و این نقابی که تو روی صورتت داری یکی از همین مشکلاته که عاملش تو و امثال تو هستید! ما اینجا اومدیم برای زندگی و کار نه برای به نمایش گذاشتن دین و تاریخ! اگه می‌خوای دینت رو نمایش بدی یا روبنده به صورت بزنی برو به کشور خودت و هر جور می‌خوای زندگی کن!»
 خانم محجبه اجناسی رو که خریده بود توی نایلون گذاشت، نگاهی به صندق‌دار کرد
روبنده را از چهره برداشت و در پاسخ خانم صندوق‌دار که از دیدن چهرهٔ اروپایی و چشمان رنگین او جا خورده بود گفت:
 «من جد اندر جد فرانسوی هستم…این دین من است و اینجا وطنم…شما دینتان را فروختید و ما خریدیم.
 



برچسب ها: شعار، عملگرایی، حجاب، بی حجاب، فرانسه، تمسخر، دین فروشی،

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.