بسم الله الرحمن الرحیم
_ پس اون قول تغییراتی که میدادی چی شد؟
میشه باورشون کنیم؟
_ تو اون بازی سوختم ، ولی هنوزم میتونم با اون مانور بدم.
مسعود پزشکیان، از نمایندگان اصلاحطلب مجلس و از منتقدان همیشگی محمود
احمدینژاد در گفتوگویی که هفته قبل در حاشیه یکی از جلسات علنی مجلس با «خرداد»
داشت درباره ابهامهای کارنامه دولتهای نهم و دهم گفت: «واقعیت
این است که باز شدن این کارنامه پایان عمر سیاسی خیلیها خواهد بود.
امروز واضح و روشن است که دولت آقای احمدی نژاد درگیر تخلفات و مفاسد
گوناگون و اشتباهات غیرقابل گذشتی شده بود. اما
مساله این است که آن دولت در بروز چنان وضعیتی تنها نبود.»
پزشکیان با اشاره به جایگاه حقوقی مجلس در ساختار سیاسی ایران توضیح میدهد:
«در
همان سالها اگر مجلس به عنوان نهاد ناظر توانسته بود ابزارها و امکانات
نظارتی خود را به کار بگیرد، خیلی از این تخلفات و مفاسد در نطفه خفه میشد
و یا در همان گامهای ابتدایی متوقف میگشت. اما چنین نشد و دلیل آن هم
احساس خطر برخی از نیروهایی بود که احساس میکردند رفتن به آن سمت یعنی
ضربه زدن به جریان سیاسی و جناح خودی».
وزیر بهداشت دولت اصلاحات با اشاره
به موضوع مذاکرات هستهای در دولتهای محمود احمدینژاد و حسن روحانی و
تاکید به تفاوت فضای نقد در این دو دولت می افزاید:
«در
دوران احمدینژاد مجلس مطلقا نه در جریان مذاکرات بود و نه حتی اجازه مطرح
کردن کوچکترین بحثی را داشت. حتی برخی مواقع ما به عنوان نماینده از طریق
تلویزیون و اخبار رسانهها متوجه میشدیم که مثلا فلان دور مذاکره درباره
موضوع هستهای شروع شده است. یا مثلا بسیاری از نمایندگان از جریان دو دور
مذاکره با آمریکاییها در ماههای پایانی آن دولت بعد از سه سال خبردار شدهاند
و تا قبل از این اصلا روح ما هم خبر نداشت که چنین اتفاقی افتاده است.
حالا این را با وضعیت فعلی مقایسه کنید که صدا و سیما انواع و اقسام برنامههای
انتقادی و جهتدار را طراحی کرده و در نقد و مخالفت با مذاکرات هستهای
اصلا کم نگذاشته است».
وی با بیانی اینکه «ما
نمیگوییم نقد نباشد، اما میگوییم که باید پاسخ داده شود که چرا در دولت
قبل از این جور نقدها و فضاهای باز خبری نبود»
اضافه میکند: «در دولت احمدینژاد، خصوصا دولت دهم به هزار و یک بهانه
اجازه نقد و نظارت حتی به نمایندگان مجلس هم داده نمیشد.
تا ماهها بعد از انتخابات سال 88 که میگفتند وضعیت کشور عادی نیست و
نباید نقد کرد. بعد از آن میگفتند تحت فشار بینالمللی هستیم و نباید پیام
اختلاف نظر از داخل به خارج منتقل شود.
بعد هم که قدری نقدها شروع شد برخی از هواداران سابق آقای احمدینژاد یک
طیفی ساختند به اسم «جریان انحرافی» و همه چیز را به همان چند نفر افراد آن
طیف نسبت میدادند
و نه هیچ توضیحی میدانند که چطور ممکن است این تعداد آدم محدود تمام یک
دولت را به فساد بکشانند و نه هیچوقت برخوردی با آنها صورت میگرفت. یعنی
هم آزاد بودند و هم متهم.»
وی درباره دلایل افشا شدن فسادها هم میگوید: «اتفاقا خیلیها و از جمله
خیلی از نمایندگان مجلس تا قبل از خانهنشینی احمدینژاد بسیاری از موضوعات
را میدانستند. اما چرا اینها علنی نمیشد؟ چون اختلاف سیاسی چندانی در کار
نبود.
وقتی اختلافات بروز کرد و اوج گرفت این فسادها را جریانی که تا قبل از آن
هوادار احمدینژاد بود به عنوان برگ برنده رو کرد. اما به هیچ عنوان این
مسایل محدود به سالهای بعد از 88 نیست. فسادها از همان دولت نهم آغاز شده
بود.»
البته در این بین بسیاری از اصولگرایان هم بودند که راه عقلانی را در پیش
گرفتند.
اما جریان تندرو و افراطی بسیار مایل است تا یک بار دیگر به احمدینژاد
برگردد که البته کار سختی است.»
امروز هم اجازه بررسی کارنامه آن را نمیدهند.
آن روز میگفتند کشور در شرایط عادی نیست و مصلحت ایجاب میکند که با دولت
در نیفتیم و امروز هم میگوید آن روزها دیگر گذشته و نباید کاه کهنه را به
باد دهیم.
با یک چنین منطق و استدلالی هنوز کار بررسی کارنامه دولت قبل سخت است و
هنوز مجلس بعد از گذشت دو سال از پایان عمر آن دولت برای مسایلی مثل تحقیق
و تفحص از موارد تخلف احمدینژاد و مدیرانش با موانع و مشکلاتی مواجه میشود».
عکس وُ تدوین : عـبـــد عـا صـی