بـیـگـنـــاهـــان ...

بـیـگـنـــاهـــان ...

«حسین پناهی» : و سکوت می‌کنی ، و فریاد زمانم را نمی‌شنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…
بـیـگـنـــاهـــان ...

بـیـگـنـــاهـــان ...

«حسین پناهی» : و سکوت می‌کنی ، و فریاد زمانم را نمی‌شنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…

ﺮاه حل زیرکانه ...


New Page 1

 

    ﺮاه حل زیرکانه ...   

 

جهت منبع مطلب یا عنوان اصلی به پیوند بالا اشاره کنید

 

http://s9.picofile.com/file/8340793876/R8HE_HAL_1.jpg

http://s8.picofile.com/file/8340794600/R8HE_HAL_2.jpg

http://s9.picofile.com/file/8340794684/R8HE_HAL_3.jpg

 

   ﺍﺳﺘﯿﻮجابز ﺑﺮﺍﯼ گزینش و ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ-ﺷﻐﻠﯽ، ﺑﻪ ﺷﺮﮐﺘﯽ ﺭﻓته بود. تنها سوال گزینش این بود : « اگه در یک شب سرد وُ طوفانی، در جاده-ای خلوت، پیرزنی بسیار بیمار، دوستی خیلی صمیمی، وُ معشوقه-ی خود را ببینید که بی-صبرانه در ایستگاه اتوبوس منتظر نشسته-اند وَ خودروی شما فقط جای یک نفر را دارد، بهترین کمک به کدامیک چیست »؟ ...  ﭘﯿﺮﺯﻥ؟ دوستتون؟ معشوقه-تون؟ 
ﺟﻮﺍﺑﻰ ﮐﻪ ﺍﺳﺘﯿﻮ ﻧﻮﺷﺖ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺻﺪﻫﺎ ﻣﺘﻘﺎﺿﻰ، ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ ﺷﺮﮐﺖ ﺩﺭ ﺁﯾﺪ.
ﭘﺎﺳﺦ او ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ: ﻣﻦ ﺳﻮﺋﯿﭻ ﻣﺎﺷﯿﻨﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺻﻤﯿﻤﯽ-ﺍﻡ ﺗﺎ ﭘﯿﺮ ﺯﻥ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ معشوقه-ام ﺩﺭ ﺍﯾﺴﺘﮕاه منتظرمیمانم شایداتوبوس آمد

 

  بازنویسی : عبد عا صی

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.