بـیـگـنـــاهـــان ...

بـیـگـنـــاهـــان ...

«حسین پناهی» : و سکوت می‌کنی ، و فریاد زمانم را نمی‌شنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…
بـیـگـنـــاهـــان ...

بـیـگـنـــاهـــان ...

«حسین پناهی» : و سکوت می‌کنی ، و فریاد زمانم را نمی‌شنوی. یکروز سکوت خواهم کرد. و تو آن روز برای اولـین بار مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید!…

انگار مردم به حضور اراذل و اوباش عادت کرده-اند! ...

    
 

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s6.picofile.com/file/8193229826/AR8ZELO_OB8SH_1.jpeg

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

وبلاگ  موسوی، سیدعبدالجواد، خبرآنلاین : این که هر چندوقت یک بار عکس عده ای ارنعوت که شکل و شمایلی خوفناکی را روی بدن هایشان خالکوبی کرده اند و صورت و دیگر اعضای نه چندان شریفشان پر است از رد زخم قمه و چاقو، در رسانه ها به نمایش بگذاریم چه چیزی را نشان می دهد؟ اقتدار نیروهای انتظامی را؟ قاطعانه می گویم خیر!
این کار از بس تکرار شده است که دیگر نه تنها از آن اقتدار نیروهای امنیتی استنباط نمی شود که از قضا سرکنگبین موجب صفرا شده است و مخاطب در این مانورهای قدرت هیچ قدرتی مشاهده نمی کند. مگر می شود هر چند ماه یک بار این همه آدم گردن کلفت را که مزاحم جان و مال و ناموس مردم هستند خِرکش کنید و بیاورید در معابر عمومی به نمایش بگذارید و بعد هم تحویل قوه قضاییه بدهید و باز هم روز از نو و روزی نو؟ با عرض معذرت از نیروهای زحمت کش انتظامی احتمالاتی را که با دیدن این تصاویر که حالا دیگر خیلی تکراری شده اند به ذهن متبادر می شوند می نویسم تا شاید خردمندی را به تامل وا دارد و در این دور باطل تجدید نظری بفرماید.
دیدن این تصاویر چند گزینه را به ذهن القا می کند.
۱- این سرزمین پر است از اراذل و اوباش و اگر تا قیامت بزنند و ببندند از تعداد آن ها کاسته نخواهد شد.
۲- زمینه های جرم و جنایت آن قدر در این دیار گهربار فراوان است که شما هر چه قدر هم قهر و غضب به کار گیرید باز هم نمی توانید از تعداد اراذل و اوباش بکاهید. شما هر چه قدر هم آن ها را با دستبند قانون راهی حبس و بند کنید در گوشه و کنار این شهر عده دیگری راه اسلاف خود را ادامه می دهند و همانند اژدهای هفت سر هر سری که از آن ها قطع کنید چند سر دیگر به جای آن سر می روید.
۳- شاید برادران نیروی انتظامی به وظایف خود به صورت تام و تمام عمل می کنند اما کوتاهی از قوه قضاییه است که بلافاصله آن ها را آزاد می کند و زحمت برادران نیروی انتظامی را دو چندان می کند و از آن جایی که ما در سرزمین تفکیک قوا به سر می بریم هر کس باید کار خودش را بکند. یعنی نیروی انتظامی کار خودش را و قوه قضاییه هم کار خودش را و به کسی هم دخلی ندارد که برای آن یکی تعیین تکلیف کند.
۴- شاید هم هیچ کدام این ها نیست. یعنی این برادران اراذل و اوباش همیشه یک عده محدود هستند، با آن ها قرار دارد بسته اند که هرچند وقت یک بار جلوی دوربین حاضر شوند و مثل بچه آدم در پوزیشین های مختلف ژست بگیرند تا عکاس های محترم از آن ها عکس بگیرند و در اختیار رسانه ها قرار دهند و ...الخ.
این ها که گفتم فرضیاتی است که ممکن است به ذهن هر کسی برسد علتش هم این است که ما در برخورد با
اراذل و اوباش سالیان سال است که به یک شیوه برخورد می کنیم و دیگر این شیوه ها کسی را قانع نمی کند و به تعبیر شاعر عادت به هر دوا که کنی بی اثر شود. مردم حق دارند بپرسند چرا با این همه برخوردهای قاطعانه چنان که شاید و باید اتفاق خاصی رخ نمی دهد و هم چنان صفحه حوادث روزنامه ها جولانگاه اراذل و اوباشی است که برای مردم مزاحمت ایجاد می کنند. شاید هم اصلا چاره کار در این بزن و ببندها نیست و شاید هم در کنار این بزن و ببندها خیلی کارهای دیگر باید صورت می داده ایم که نداده ایم. غرض این که صرف چاپ و انتشار مشتی تصویر که نشان می دهد یک عده آدم شرور را به بند کشیده اند این روزها خیلی کسی را خوشحال نمی کند.

 

 

  تهیه وُ تدوین : عـبـــد عـا صـی 

 

     

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.